البقرة ١٦٢
ترجمه
البقرة ١٦١ | آیه ١٦٢ | البقرة ١٦٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لا یُخَفَّفُ»: سبک نمیگردد. کاستی داده نمیشود. «وَ لاهُمْ یُنظَرُونَ»: مهلت و فرصت بدیشان داده نمیشود.
تفسیر
- آيات ۱۵۹ ۱۶۲ بقره
- اختلافهايى دينى و انحرافها، معلول انحراف علما و كتمان آنها آيات الهى را بوده است
- وجه جمع بين دو گفته خداوند كه از يك سو مى فرمايد دين خدا فطرى بشر است و ازسوى ديگر هم فرموده بيشتر مردم نمى دانند!
- علت تكرار لعنت در آيه شريفه و فرق ميان لعنت خدا و لعنت ديگران
- مقصود از كفار چه كسانى هستند؟
- وجه چند التفاتى كه در آيات شريفه به كار رفته اند
- بحث روايتى (شامل رواياتى در ذيل آيات گذشته )
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«162» خالِدِينَ فِيها لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ
(آنان براى) هميشه در آن (لعنت و دورى از رحمت پروردگار) باقى مىمانند، نه از عذابِ آنان كاسته مىشود و نه مهلت داده مىشوند.
جلد 1 - صفحه 249
نکته ها
در آيهى قبل بيان شد كه اگر كتمان كنندگان، توبه كرده و حقايق را بيان نمايند، مورد لطف الهى قرار مىگيرند. در اين آيه مىفرمايد: امّا اگر كفّار توبه نكرده و در حال كفر بميرند، باز همان لعنت خداوند و فرشتگان و تمام مردم گريبانگير آنان خواهد بود.
سؤال: در آيه، لعنت همهى مردم بر كفّار مطرح شده است، ولى ناگفته پيداست كه بعضى از مردم، خودشان كافر يا دوست كافرند، پس لعنت همه مردم در آيه به چه معنا مىباشد؟
پاسخ: لعنت، در دنيا و آخرت مطرح است. كسانى كه در دنيا دوست كفّار يا خود كافرند، در آخرت لعنت خواهند شد. «كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها» «1»
يكى از درخواستها و دعاهاى اولياى خدا، مسلمان مردن است. حضرت يوسف از خداوند مىخواهد كه مسلمان بميرد: «تَوَفَّنِي مُسْلِماً» «2» حضرت ابراهيم و يعقوب به فرزندان خود سفارش مىكنند كه «فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» «3» نميريد مگر اينكه مسلمان يعنى تسليم پروردگار باشيد.
پیام ها
1- اصرار بر كفر ودر حال كفر مردن، دورى ابدى انسان را از رحمت الهى بدنبال دارد. «ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ ... عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ»
2- آنچه مهم است، پايان عمر انسان است كه آيا با ايمان مىميرد يا بىايمان.
«ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ»
«1». اعراف، 38.
«2». يوسف، 101.
«3». بقره، 132.
تفسير نور(10جلدى)، ج1، ص: 250
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
خالِدِينَ فِيها لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ (162)
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 303
خالِدِينَ فِيها: در حالتى كه مخلد و جاويد هستند در آن لعنت، يا مخلدند در جهنم. لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ: سبك نشود از ايشان عذاب آتش جهنم، وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ: و نباشند ايشان كه مهلت داده شوند، يا منظور نظر رحمت الهى نگردند.
تبصره: در تفسير اهل بيت عليهم السّلام وارد شده باطن آيه: إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا باللّه فى ردّهم نبوّة محمّد و ولاية علىّ بن أبي طالب وَ ماتُوا على كفرهم ذلك وَ هُمْ كُفَّارٌ أُولئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ الخ: بدرستى آنانكه كافر شدند به خدا در رد كردن آنها نبوت حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و ولايت على بن ابى طالب عليه السّلام و مردند بر كفر، آن جماعت برايشان است لعنت خدا و ملائكه و مردم تماما. «1»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
خالِدِينَ فِيها لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ (162)
ترجمه
جاودانيان در آن نه سبك كرده شود از آنها عذاب و نه آنها مهلت داده شوند.
تفسير
خلود در لعنت و آتش جهنم است و تخفيف و مهلتى نيست حتى يكروز و يك ساعت.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
خالِدِينَ فِيها لا يُخَفَّفُ عَنهُمُ العَذابُ وَ لا هُم يُنظَرُونَ (162)
(در حالي که اينان در دوزخ جاودانند و عذاب از آنان تخفيف داده نميشود و مورد نظر خدا واقع نميشوند) خالِدِينَ فِيها مرجع ضمير فيها را بعضي گفتند لعنت است که در آيه سابق مذكور ميباشد ولي ظاهر اينست که ضمير راجع بجهنم است و اگر چه ذكر جهنم در آيه سابق نشده ولي مفاد آن معلوم ميگردد كانّه ميفرمايد:
1- سورة العنكبوت آيه 24
جلد 2 - صفحه 271
اولئك عليهم لعنت اللّه و الملائكة و النّاس اجمعين يدخلون في جهنم خالدين فيها لا يُخَفَّفُ عَنهُمُ العَذابُ اينکه جمله ردّ بر كساني است که قائلند اهل عذاب پس از مدتي طبيعت آنها آتشي شده و ديگر از عذاب رنج نميبرند و اينکه عقيده مخالف صريح آيات و اخبار است مانند همين آيه و آيه شريفه:
كُلَّما نَضِجَت جُلُودُهُم بَدَّلناهُم جُلُوداً غَيرَها لِيَذُوقُوا العَذابَ«1» و غير اينها چنانچه در ذيل آيه شريفه وَ لَهُم عَذابٌ عَظِيمٌ مفصلا بيان گرديد«2» وَ لا هُم يُنظَرُونَ بعضي گفتند ينظرون از انظار بمعني مهلت دادن است يعني مهلت توبه بآنها داده نميشود و بعضي گفتند فترة در عذاب ندارند و مستمرا معذب خواهند بود و بعيد نيست که مراد از نظر بمعني توجه و نگاه رحمت باشد يعني اينان مورد لطف الهي قرار نميگيرند چنانچه در آيه شريفه ميفرمايد:
أُولئِكَ لا خَلاقَ لَهُم فِي الآخِرَةِ وَ لا يُكَلِّمُهُمُ اللّهُ وَ لا يَنظُرُ إِلَيهِم يَومَ القِيامَةِ«3»
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 162)- سپس اضافه میکند: «آنها جاودانه در این لعنت الهی و لعنت فرشتگان و مردم خواهند بود، بیآنکه عذاب خدا از آنها تخفیف یابد و یا مهلت و تأخیری به آنها داده شود» (خالِدِینَ فِیها لا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ یُنْظَرُونَ).
نکات آیه
۱ - کسانى که کافر بمیرند، براى همیشه به لعنت خدا گرفتار خواهند بود. (أولئک علیهم لعنة اللّه ... خلدین فیها) ظاهر این است که ضمیر «فیها» به «لعنة اللّه ...» (در آیه قبل) بازگردد.
۲ - کتمان کنندگان حقایق دینى، در صورتى که بدون توبه بمیرند، همواره مورد لعنت خدا خواهند بود. (إن الذین یکتمون ... أولئک علیهم لعنة اللّه ... خلدین فیها)
۳ - کفرپیشگانى که بدون توبه مى میرند، براى همیشه به عذاب اخروى گرفتار مى شوند. (خلدین فیها لایخفف عنهم العذاب)
۴ - کتمان کنندگان احکام و معارف دین و حقایق کتب آسمانى، براى همیشه به عذاب اخروى گرفتار خواهند بود. (إن الذین کفروا و ماتوا ... خلدین فیها لایخفف عنهم العذاب)
۵ - عذاب اخروى کفرپیشگان و کتمان کنندگان حقایق، عذابى تخفیف ناپذیر است. (لایخفف عنهم العذاب)
۶ - عذاب اخروى، جلوه اى از لعنت خدا و دورى از رحمت اوست. (أولئک علیهم لعنة اللّه ... خلدین فیها لایخفف عنهم العذاب) جمله «لایخفف عنهم العذاب» پس از «خالدین فیها» بیانگر آن است که: اثر لعنت الهى در قیامت، عذاب دوزخ است.
۷ - کتمان حقایق دینى و معارف کتب آسمانى از گناهان بزرگ است. (خلدین فیها لایخفف عنهم العذاب) دورى همیشگى کتمان کنندگان حقایق از رحمت خدا و نیز ابتلاى آنان به عذابى تخفیف ناپذیر، حکایت از بزرگى گناه آنان دارد.
۸ - عذاب اخروى کفرپیشگان و کتمان کنندگان حقایق دینى، پس از مرگ آغاز شده و به تأخیر نخواهد افتاد. (و لاهم ینظرون) برداشت فوق مبتنى بر این است که «ینظرون» فعل مجهول از باب افعال باشد; یعنى، از مصدر انظار (مهلت دادن) گرفته شده باشد. مراد از مهلت ندادن به قرینه «ماتوا و هم کفار» شروع عذاب پس از مرگ است.
۹ - خداوند در قیامت نظر رحمتى بر کفرپیشگان و کتمان کنندگان حقایق دینى، نخواهد داشت. (و لاهم ینظرون) در برداشت فوق فعل مجهول «ینظرون» از (نظر) به معناى رؤیت گرفته شده است. بر این مبنا «ولاهم ینظرون»; یعنى، نظر رحمتى به آنان نخواهد شد».
موضوعات مرتبط
- توبه: آثار توبه ۲، ۳
- حق: عذاب اخروى کتمان کنندگان حق ۵، ۸; کتمان کنندگان حق در قیامت ۹; گناه کتمان حق ۷; لعن بر کتمان کنندگان حق ۲
- خدا: رحمت اخروى خدا ۹; عذابهاى خدا ۳; لعن ابدى خدا ۱، ۲; مظاهر لعن خدا ۶
- دین: آثار کتمان دین ۲; عذاب اخروى کتمان کنندگان دین ۴، ۸; محرومیت اخروى کتمان کنندگان دین ۹
- رحمت: محرومان از رحمت ۹; محرومیت از رحمت ۶
- عذاب: تأخیر در عذاب ۸; تخفیف در عذاب ۵; جاودانگى در عذاب ۴،۳; عذاب اخروى ۶; مراتب عذاب ۵; موجبات عذاب ۳، ۴
- کافران: عذاب اخروى کافران ۳، ۵، ۸; عذاب برزخى کافران ۸; کافران در قیامت ۹; لعن بر کافران ۱; محرومیت اخروى کافران ۹
- کتب آسمانى: عذاب کتمان کنندگان کتب آسمانى ۴; کتمان کتب آسمانى ۴; گناه کتمان کتب آسمانى ۷
- گناهان کبیره: ۷
- لعن: مشمولان لعن ۱، ۲
- مرگ: آثار مرگ با کفر ۱; آثار مرگ بى توبه ۲، ۳; مرگ با کفر ۳