القلم ٤١

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۳۰ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

یا اینکه معبودانی دارند که آنها را شریک خدا قرار داده‌اند (و برای آنان شفاعت می‌کنند)؟! اگر راست می‌گویند معبودان خود را بیاورند!

|آيا شريكانى دارند؟ پس بايد شريكان خود را بياورند اگر راست مى‌گويند
يا شريكانى دارند؟ پس اگر راست مى‌گويند شريكانشان را بياورند.
یا آنها گواهانی (بر دعوی خود) دارند؟ اگر راست می‌گویند آن گواهان را حاضر کنند.
یا شریکانی [در ربوبیت خدا] دارند [که از آنان نزد خدا شفاعت کنند که در اجر و ثواب با مسلمانان یکسان شوند؟] پس اگر راستگویند، شریکانشان را [به میدان] آورند.
يا آنها را بتانى است؟ اگر راست مى‌گويند بتان خود را بياورند.
یا شرکایی دارند، پس اگر راست می‌گویند شریکانشان را به میان آورند
يا مگر ايشان را انبازانى است- بتها و معبودانى جز خدا كه پشتيبان آنها باشند-؟! پس اگر راستگويند انبازان خويش بيارند،
یا این که شریکهائی دارند (که همچون ایشان می‌اندیشند، و سردستگان و خطّ دهندگان ایشان بوده و از آنان حمایت و جانبداری می‌کنند؟). اگر راست می‌گویند، شرکاء (و رؤساء) خود را بیاورند (تا شهادت بر ضمانت خود را بدهند و بگویند که از مشرکان در محضر یزدان دفاع و حمایت خواهند کرد).
یا برایشان شریکانی است‌؟ پس اگر راست می‌گویند شریکانشان را بیاورند.
یا ایشان را است شریکانی پس بیارند شریکان خویش را اگر هستند راستگویان‌


القلم ٤٠ آیه ٤١ القلم ٤٢
سوره : سوره القلم
نزول : ٤ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«شُرَکَآءُ»: مراد اربابان همرأی و هم اندیشه مشرکان، یا معبودهای دروغین و بتهای بی‌جان ایشان، و یا این که گواهان است. به هر حال برای اثبات ادّعای پوچ و نادرستشان، از ایشان خواسته شده است: با دلیلی از عقل، یا کتابی از کتابهای آسمانی، یا عهد و پیمانی از خداوند، و یا انبازان و گواهان و اربابان و معبودهای خود را بیاورند تا سخنانشان را تصدیق کنند و ضمانتشان را بکنند.


تفسیر

نکات آیه

۱ - اعتقاد مشرکان به شفاعت کردن معبودها و تضمین نمودن سعادت اخروى براى ایشان (أم لهم شرکاء فلیأتوا بشرکائهم) در این که مقصود از «شرکاء» چیست، دو احتمال وجود دارد: ۱- معبودهاى ادعایى مشرکان که آن را شریک خدا مى پنداشتند; ۲- کسانى از عقلاى جهان که در عقاید و افکار دینى با مشرکان شریک و همفکراند، مثلاً در این مسأله که سرنوشت مجرمان با مسلمانان یکسان است و... . برداشت یاد شده مبتنى بر احتمال نخست است.

۲ - معبودهاى ادعایى مشرکان، ناتوان از شفاعت براى مجرمان و یکسان کردن سرنوشت آنان با مسلمانان (أم لهم شرکاء فلیأتوا بشرکائهم إن کانوا صدقین)

۳ - مشرکان، ناتوان از اثبات توانایى معبودهاى ادعایى خویش، بر شفاعت و تضمین سعادت اخروى براى آنان (أم لهم شرکاء فلیأتوا بشرکائهم إن کانوا صدقین) امر در «فلیأتوا» براى تعجیز است; یعنى، مشرکان ناتوان از این کاراند.

۴ - مشرکان صدراسلام (مجرمان)، براى اثبات یکسانى سرنوشت خویش با مسلمانان، از ارائه شاهد و هم فکرى از میان عقلاى عالم ناتوان بودند. (أم لهم شرکاء فلیأتوا بشرکائهم إن کانوا صدقین)

۵ - عقیده به شفاعت معبودها و یکسان بودن سرنوشت مجرمان (مشرکان) با مسلمانان، عقیده اى منحصر به مشرکان عصر بعثت و فاقد شاهد و تصدیق کننده اى از میان عقلاى عالم (أم لهم شرکاء فلیأتوا بشرکائهم إن کانوا صدقین)

موضوعات مرتبط

  • شفاعت: عجز از شفاعت ۲
  • عقیده: عقیده به شفاعت معبودان باطل ۱، ۵
  • مجرمان: شفاعت از مجرمان ۲
  • مسلمانان: فرجام مسلمانان ۴، ۵
  • مشرکان: بى منطقى ادعاى مشرکان ۳; بى منطقى ادعاى مشرکان صدراسلام ۴; عجز مشرکان ۳; عجز مشرکان صدراسلام ۴; عقیده مشرکان ۱; عقیده مشرکان صدراسلام ۵; فرجام مشرکان۵; فرجام مشرکان صدر اسلام ۴
  • معبودان باطل: شفاعت معبودان باطل ۳; عجز معبودان باطل ۲

منابع