النمل ٦٦

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۱۱ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

آنها [= مشرکان‌] اطلاع صحیحی درباره آخرت ندارند؛ بلکه در اصل آن شکّ دارند؛ بلکه نسبت به آن نابینایند!

|بلكه علم آنها در باره‌ى آخرت به پايان رسيده [كه آن را انكار مى‌كنند]؟ بلكه ايشان در [اصل‌] آن ترديد دارند. بلكه آنها در آن زمينه كوردل‌اند
[نه،] بلكه علم آنان در باره آخرت نارساست؛ [نه،] بلكه ايشان در باره آن ترديد دارند؛ [نه،] بلكه آنان در مورد آن كوردلند.
بلکه به روز قیامت دانا شوند و تدارک کار کنند (هیهات) بلکه اینان از قیامت هم در شک و ریبند بلکه به کلی از عالم آخرت (بی‌خبر و از مشاهده آن جهان) کورند.
بلکه دانش و آگاهی آنان نسبت به آخرت [به خاطر هزینه کردن عمرشان در امور مادی] به پایان رسیده، بلکه درباره آخرت در تردیدند، بلکه اینان از [فهم] آن کوردل اند،
در باب آخرت به يقين رسيدند؟ نه، همچنان در شك هستند، كه مردمى نابينايند.
یا مگر علمشان در[باره‌] آخرت به کمال است [؟!]، بلکه ایشان از آن در شک هستند، و بلکه در [درک‌] آن کوردل هستند
مگر دانش آنان درباره جهان پسين- رستاخيز- به كمال رسيده است [كه آن را انكار مى‌كنند]؟ [نه،] بلكه از آن در شك‌اند، بلكه از [دانش و دريافت‌] آن كورند.
اصلاً دانش و آگاهی ایشان درباره‌ی قیامت به پایان آمده و ته کشیده است (و کمترین اطّلاعی از آن ندارند). بلکه درباره‌ی قیامت دودل و متردّدند، و حتی نسبت بدان کوردل و نابینایند.
(نه،) بلکه علم آنان در آخرت تدارک یافته ! (که درآن جهل از روی عنادشان برطرف می‌شود)، بلکه ایشان در ژرفای شکی از آنند. بلکه آنان در مورد آن کور(دلان‌)اند.
بلکه رسید دانش ایشان در آخرت بلکه ایشانند در شکّی از آن بلکه ایشانند از آن کوران‌


النمل ٦٥ آیه ٦٦ النمل ٦٧
سوره : سوره النمل
نزول : ٨ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«إِدَّارَکَ»: به پایان آمده است. ته کشیده است. عاجز و ناتوان گشته است (نگا: تفسیر ابن کثیر، تفسیر کبیر). پیاپی آمده است. اصل این فعل (تَدَارَکَ) و ماضی باب تفاعُل است. «فِی الآخِرَةِ»: درباره آخرت. نسبت به آخرت. «عَمُونَ»: جمع (عَمی)، کوران. مراد کوردلان است. «إِدَّارَکَ عِلْمُهُمْ فِی الآخِرَةِ»: آگاهی ایشان درباره قیامت به پایان آمده و ته کشیده است. دلائل و براهین پیاپی و فراوانی بر وجود قیامت بدیشان نموده شده و به دستشان رسیده است، ولی آنان از آنها رویگردان هستند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - دانش و معرفت درباره آخرت، خارج از محدوده توان کافران (بل ادّرک علمهم فى الأخرة) «تدارُک» (مصدر «إدارک») عبارت است از پیوستن اجزاى شىء به آن شىء به گونه اى که از آن اجزا، چیزى باقى نمانده باشد. «ادّارک علمهم فى الأخرة»; یعنى، آنها (کافران) دانششان مصروف جاى دیگرى شده و چیزى از آن باقى نمانده است تا بتوانند آن را درباره آخرت به کار برند. بنابراین آنان نه مجال آن را دارند که با دلایل علمى، آخرت را رد کنند و نه مجال آن را دارند که با برهان هاى یقینى آن را اثبات کنند.

۲ - مصروف داشتن همه تلاش هاى علمى و فکرى در امور دنیایى درپى دارنده خطر محروم شدن از درک حقایق اخروى (بل ادّرک علمهم فى الأخرة) کافران بدان علت از فهم و درک امور اخروى ناتوان شدند که تمام توان علمى خود را خرج دنیایشان کردند.

۳ - منکران معاد، ناتوان از رد علمى و یقینى آن (بل ادّرک علمهم فى الأخرة) ضمیر «علیهم» به منکران معاد بازمى گردد. بنابراین خداوند در رد آنان مى فرماید: انکار آنها، انکار علمى و مبتنى برپایه برهان نیست و با همه دلایلى که به خیال خود مى آورند، باز هم یقین به عدم قیامت پیدا نخواهند کرد.

۴ - کافران، گرفتار شک و تردید درباره آخرت (بل هم فى شکّ منها)

۵ - منکران آخرت، مردمى کور باطن و فاقد بصیرت (بل هم منها عمون) «عمى» (مفرد «عمون») یعنى کور، و مقصود از کورى در آیه، کورى دل است و نه کورى سر.

۶ - کور باطنى، ریشه تردیدها و حیرت کافران در مورد قیامت و مسائل آن (بل هم فى شکّ منها بل هم منها عمون) «عمون» نظر به چشم ظاهر ندارد; بلکه عدم بینش و بصیرت کافران را مى رساند که در نتیجه آن، آنها گرفتار شک و تردید و حیرت و سرگردانى اند.

موضوعات مرتبط

  • آخرت: شک به آخرت ۴; عوامل شک به آخرت ۶; کوردلى مکذبان آخرت ۵
  • حقایق: زمینه محرومیت از درک حقایق ۲
  • دنیاطلبى: آثار دنیاطلبى ۲
  • کافران: آثار کوردلى کافران ۶; جهل کافران ۱; شک کافران ۴; عجز کافران ۱; عوامل شک کافران ۶; کافران و آخرت ۱، ۴
  • معاد: ضعف علمى مکذبان معاد ۳; عجز مکذبان معاد ۳

منابع