هود ١١١
ترجمه
هود ١١٠ | آیه ١١١ | هود ١١٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«کُلاًّ»: همه مؤمنان و کافران. همه کفّارِ ملّت اسلام. «لَمَّا»: حرف جازمه است و فعل آن محذوف است و تقدیر چنین میشود: لَمَّا یَتْرُکُوا. لَمَّا یُهْمِلُوا. لَمَّا یَنالُوا. همان گونه که میگویند: خَرَجْتُ وَ لَمَّا. سافَرْتُ وَ لَمّا. قارَبْتُ الْمَدینَة وَ لَمّا. برخی هم (لَمّا) را زائد دانستهاند. بسیاری هم آن را در اصل (مِنْ ما) دانسته و (ما) را به معنی (مَنْ) محسوب کردهاند. در این صورت جار و مجرور را خبر (إِنَّ) بشمار آوردهاند. یعنی: إِنَّ کلّاً لَمِنَ الَّذِینَ؛ یا. لَمِنْ خَلْقٍ. «اعْمَالَهُمْ»: مضاف محذوف است، یعنی جزای اعمال ایشان.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۱۹ - ۱۰۹، سوره هود
- بت پرستى پايه و مبنائى جز تقليد از نياكان ندارد
- دلالت آيه بر تاءخير عذاب اختلاف كنندگان در دين تا روز قيامت
- اشاره به اينكه شك و ترديد يهوديان در اصالت و صحت تورات موجه بوده است
- معنا و موارد استعمال واژه هاى : ((قيام ))، ((اقامه )) و ((استقامت ))
- معناى جمله : ((فاستقم كما امرت ))
- معناى ((ركون )) كه در آيه : ((و لاتركنوا الى الّذين ظلموا...)) از آن نهى شده است
- منظور از ((الّذين ظلموا)) كه از اعتماد و تمايل به آنان نهى گرديده است
- سخن صاحب المنار درباره مراد از: ((الّذين ظلموا)) و نقاط ضعف آن سخن
- آيه شريفه : ((و لاتركنوا...)) متضمن نهى ازتمايل به همه ستمكاران است
- چه مواردى مشمول نهى آيه شريفه نمى باشد؟
- ركون به اهل ظلم اخص از ولايت كفار است و مراد از آن اعتماد و مماشات در امر دين و حيات دينى است نه مطلق ركون و اعتماد
- سخن ديگرى از صاحب المنار و اشكال وارد بر آن
- اشاره به فرق بين ميل به ظالمين و مصاديق مباشرت در ظلم
- امر به نماز و صبر كه مهمترين عبادات و اخلاقيات هستند
- معناى ((اختلاف )) و مشتقات ديگر ماده ((خلف ))
- دو نوع اختلاف و مذمت يك نوع آن در قرآن كريم
- جمله : ((لايزالون مختلفين )) راجع به اختلاف در دين است
- مذمت اختلاف ، از جهت لوازم آن يعنى تفرق و اعراض از حق است
- رحمت الهى غايت خلقت انسان مى باشد (و لذلك خلقهم )
- وجوهى كه در معناى دو آيه ((و لو شاء ربك ...)) و ((الّا من رحم ربك ...)) گفته شدهاست
- بحث روايتى
- چند روايت در ذيل جمله : ((فاستقم كما امرت ...)) و ((لاتركنوا الى الذين ظلموا))
- رواياتى در فضيلت نماز و اينكه نماز كفاره گناهان است (ان الحسنات يذهبن السّيّئات ).
- اميدوار كننده ترين آيات كتاب خدا
- دو روايت از امام صادق (ع ) در ذيل (ان الحسنات يذهبن السيئات ...)
- چند روايت در ذيل جمله : ((لايزالوان مختلفين الّا من رحم ربك و لذلك خلقهم ))
نکات آیه
۱- خداوند در قیامت ، میان مؤمنان به کتابهاى آسمانى و انکار کنندگان آن قضاوت خواهد کرد. (و لولا کلمة سبقت ... و إنّ کلاًّ لما لیوفینّهم ربک أعملهم) مراد از «کلاًّ» - به قرینه «فاختلف فیه» در آیه قبل - مؤمنان به کتابهاى آسمانى و انکار کنندگان آن است و به قرینه «لولا ... لقضى بینهم» معلوم مى شود که خداوند در صحنه قیامت، پیش از پاداش دهى و به کیفررسانى، میان انسانها داورى خواهد کرد.
۲- مؤمنان به کتابهاى آسمانى ، در قیامت به پاداش کامل کردار خویش دست خواهند یافت. (و إنّ کلاًّ لما لیوفینّهم ربک أعملهم) مراد از «أعمالهم» کیفر و پاداش اعمال مى باشد. بنابراین «إنّ کلاًّ ...»; یعنى ، همانا پروردگارت پاداش و کیفر اعمال همگان را به طور کامل پرداخت خواهد کرد.
۳- انکار کنندگان کتابهاى آسمانى ، به کیفر و مجازات اخروى گرفتار خواهند شد. (و إنّ کلاًّ لما لیوفینّهم ربک أعملهم) قابل ذکر است که مفسران درباره کلمه «لما» و معنا و جایگاه آن در آیه شریفه، سخنان بسیارى دارند. علاقه مندان را به کتابهاى مفصل تفسیرى و ادبى ارجاع مى دهیم. آنچه به نظر تکلفى ندارد این است که «لمّا» شرطیه است و فعل آن محذوف مى باشد کلام با تقدیر آن چنین مى شود: إنّ کلاًّ لما أتتهم الساعة لیوفینّهم.
۴- پاداشها و کیفرهاى خداوند ، با اعمال و رفتار آدمیان مطابقت داشته و کاستى ندارد. (لیوفینّهم ربک أعملهم) «توفیة» (مصدر یوفى) به معناى به طور کامل و تمام پرداختن است.
۵- خداوند ، کفر و ایمان و اعمال نیک و بد انسانها را به صورت پاداش و کیفر متبلور خواهد ساخت. (و إنّ کلاًّ لما لیوفینّهم ربک أعملهم) گفتن «اعمال» و اراده کردن پاداش و کیفر آنها ، گویاى این نکته است که: پاداش و کیفر ، بازتاب اعمال و تبلور یافته آن است; به گونه اى که گویا پاداش و کیفر اعمال ، همان اعمال است.
۶- کیفررسانى و پاداش دهى خداوند ، پرتوى از ربوبیت اوست. (لیوفینّهم ربک أعملهم)
۷- خداوند ، به تمامى اعمال انسانها و حقیقت آن اعمال آگاه است. (إنه بما یعملون خبیر) «خبرت الأمر»; یعنى ، حقیقت آن را شناختم (لسان العرب). بنابراین «إنه بما یعملون خبیر»; یعنى ، همانا خداوند به حقیقت و کُنه اعمال شما آگاه است.
۸- رساندن انسانها به سزایى کامل و مطابق با اعمال و رفتار آنان ، تنها درخور کسى است که به تمام اعمال و جزئیات رفتار ایشان آگاه باشد. (لیوفینّهم ربک أعملهم إنه بما یعملون خبیر) بیان آگاهى خداوند به تمامى اعمال و جزئیات آن ، پس از مطرح ساختن اداى کامل پاداش و کیفر اعمال ، گویاى برداشت فوق است.
موضوعات مرتبط
- اسماء و صفات: خبیر ۷
- انسان: علم به عمل انسان ها ۸
- ایمان: پاداش ایمان ۵
- پاداش: تناسب پاداش با عمل ۴، ۸
- خدا: پاداشهاى خدا ۶; خدا و عمل انسانها ۷; علم غیب خدا ۷; قضاوت اخروى خدا ۱; کیفرهاى خدا ۶; نشانه هاى ربوبیت خدا ۶
- عمل: پاداش عمل پسندیده ۵; تجسم عمل ۵; شرایط حسابرسى عمل ۸; کیفر عمل ناپسند ۵
- قضاوت: قضاوت بین مؤمنان و کافران ۱
- کتب آسمانى: کیفر اخروى مکذبان کتب آسمانى ۳; مؤمنان به کتب آسمانى ۱، ۲; مکذبان کتب آسمانى۱
- کفر: کیفر کفر ۵
- کیفر: تناسب کیفر با عمل ۴، ۸
- مؤمنان: پاداش اخروى مؤمنان ۲
- نظام جزایى: ۴، ۸