الأعراف ١٨٤
ترجمه
الأعراف ١٨٣ | آیه ١٨٤ | الأعراف ١٨٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«صاحِب»: همنشین. همدم. «جِنَّةٍ»: جنون. دیوانگی. (نگا: مؤمنون / ، سبأ / و ). «مُبِین»: واضح و آشکار. بیانگر (نگا: مائده / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۸۰ - ۱۸۶، سوره اعراف
- اختلاف و انشعاب مردم به دو صنف درباره اسماء و صفات خداى سبحان مراد از (( اسماءحسنى ((
- حقيقت بهترين اسم ها فقط و فقط از خداى سبحان است
- معناى جمله : (( فادعوه بها(( اين است كه خدا را با اعتقاد به اتصاف او به صفات حسنهو معناى جميله عبادت كنيد.
- معناى استدراج در عذاب (( والذين كفروا باياتنا سنستدرجهم من حيث لا يعلمون (( .
- معناى (( املاء(( در: (( واملى لهم (( و فرق آن با استدراج .
- اشاره به معناى (( ملكوت (( در عرف قرآن مجيد
- ۱- معناى اسماء حسنى
- درك وجود خداى تعالى و فقر همه چيز به او، نخستين درك و حكم ما است
- ۲- حد اسماء و اوصاف خداى تعالى چيست ؟ از بيانى كه درفصل اول گذشت روشن گرديد كه ما جهات نقص و حاجتى را كه در اجزاى عالم
- محدود نبودن خداوند و اينكه صفات او عين ذات او است
- ۳- انقسام هايى كه براى صفات خداى تعالى هست : از كيفيت و طرز سلوك فطرى كهگذشت بر آمد كه بعضى از صفات خدا صفاتى است كه معناى
- ۴- اسماء و صفات چه نسبتى به ما دارند؟ و چه نسبتى در ميان خود؟ ميان اسم و صفت هيچفرقى نيست جز اينكه صفت دلالت مى كند بر
- ۵- معناى اسم اعظم چيست ؟ در ميان مردم شايع شده كه اسم اعظم اسمى است لفظى ازاسماى خداى تعالى كه اگر خدا را به آن
- توجيه و تفسير رواياتى كه دلالت مى كنند بر اينكه اسم اعظم خدا اسم لفظى است .
- ۶- شماره اسماء حسنى : در آيات كريمه قرآن دليلى كه دلالت بر عدد اسماء حسنى كند وآن را محدود سازد وجود ندارد، بلكه از
- ۷- آيا اسماء خدا توقيفى است ؟ از آنچه گذشت روشن گرديد كه در قرآن هيچ دليلى برتوقيفى بودن اسماء خداى تعالى وجود ندارد
- رواياتى كه مى گويند براى خدا نود و نه اسم است ...
- آنچه در مورد اين روايات بايد گفت
- شرح و تفسير روايتى از امام صادق (ع ) درباره اسماء حسناى خداى تعالى
- روايات ديگرى درباره اسم اعظم و اسماء حسناى خداوند
- چند روايت در مورد اينكه در: (( و ممن خلقنا امة يهدون بالحق و به يعدلون (( امت چهكسانى هستند؟
- چند روايت درباره سنت استدراج و املاء
نکات آیه
۱- کفرپیشگان عصر بعثت، پیامبر(ص) را به سبب دعوت به توحید و معاد، فردى مجنون مى پنداشتند. (أو لم یتفکروا ما بصاحبهم من جنة) «جنة» به معناى دیوانگى است. به دلیل آیات بعد که مسأله قیامت و توحید مطرح شده است، مى توان گفت این دو مسأله در بین معارف الهى بیشترین نقش را در متهم کردن پیامبر(ص) به جنون داشته است.
۲- خداوند کفرپیشگان را به تفکر در ادعاى ناصوابشان (مجنون پنداشتن پیامبر) فراخواند. (أو لم یتفکروا ما بصاحبهم من جنة)
۳- خداوند با یادآورى همنشینى پیامبر(ص) با مردم، مشرکان را به بطلان پندارشان (مجنون بودن پیامبر) رهنمون ساخت. (أو لم یتفکروا ما بصاحبهم من جنة) به کارگیرى کلمه «صاحب» و اضافه آن به ضمیر (صاحبهم، یعنى همنشینشان) اشاره به حقیقتى دارد که تفکر در آن کافى در بطلان ادعاى مشرکان است. یعنى او همواره همنشین آنان بود و اگر اثرى از جنون در او وجود داشت، آشکار مى گشت.
۴- مردم عصر بعثت هیچ نشانى که حاکى از کمترین جنون در پیامبر باشد، سراغ نداشتند. (ما بصاحبهم من جنة)
۵- تفکر، روشى ارزشمند در راهیابى به حقایق (أو لم یتفکروا)
۶- ضرورت پایه ریزى عقاید و باورهاى دینى بر اساس تفکر (أو لم یتفکروا)
۷- پیامبر(ص) به گونه اى صریح و آشکار خطر تکذیب آیات را براى کفرپیشگان بیان مى کرد. (إن هو إلا نذیر مبین)
۸- انذار مردم و بیم دادن ایشان از فرجامهاى شوم، وظیفه پیامبر(ص) و از شؤون وى (إن هو إلا نذیر مبین)
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: آثار تکذیب آیات خدا ۷
- تفکر: آثار تفکر ۵ ; اهمیت تفکر ۵، ۶ ; دعوت به تفکر ۲
- حقایق: ابزار کشف حقایق ۵
- خدا: دعوتهاى خدا ۲
- عقیده: مبانى فکرى عقیده ۶
- فرجام: شوم ۸
- کافران: ادعاهاى کافران ۲ ; کافران صدر اسلام ۱ ; کافران و محمد(ص) ۱، ۲ ; مسؤولیت کافران ۲
- محمد(ص): انذارهاى محمد(ص) ۸ ; تاریخ محمد(ص) ۳، ۴ ; تبلیغ محمد(ص) ۷ ; تهمت جنون به محمد(ص) ۱، ۲، ۳ ; دعوتهاى محمد(ص) ۱ ; محمد(ص) در صدر اسلام ۳، ۴ ; محمد(ص) و جنون ۴ ; محمد(ص) و کافران ۷ ; مسؤولیت محمد(ص) ۸
- مردم: انذار مردم ۸
- مشرکان: و محمد(ص) ۳
- معاد: دعوت به معاد ۱