روایت:الکافی جلد ۲ ش ۸۱۵
آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر
عده من اصحابنا عن احمد بن محمد بن خالد عن ابيه عن عبد الله بن يحيي عن حريز عن معلي بن خنيس قال قال ابو عبد الله ع :
الکافی جلد ۲ ش ۸۱۴ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۸۱۶ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۴, ۶۵۹
از معلّى بن خنيس، گويد: امام صادق (ع) فرمود: اى معلّى، امر ما را نهان دار و فاش مكن، زيرا هر كه ما را نهان داشت و فاش نكرد، خدايش در دنيا عزيز دارد و آن را در آخرت نورى ميان دو چشم او سازد تا او را به بهشت كشاند. اى معلّى، هر كه كار ما را فاش كند و آن را نهان ندارد، خدا بدين وسيله او را در دنيا خوار كند و نور ايمان را از ميان دو ديده او در آخرت بر كند و آن را تاريكى سازد تا به دوزخش اندازد. اى معلّى، راستى كه تقيّه از دين من است و از دين پدرانم، دين ندارد هر كه تقيّه ندارد. اى معلّى، خدا دوست دارد در نهان عبادت شود چنانچه دوست دارد در عيان عبادت شود. اى معلّى، آنكه امر ما را فاش كند، چون كسى باشد كه منكر آن است.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۳, ۳۱۷
معلى بن خنيس گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: اى معلى امر ما را نهان دار و فاش مساز، زيرا كسى كه امر ما را نهان دارد و فاش نسازد، خدا او را بجهت آن در دنيا عزيز كند و آن را در آخرت نور ميان دو چشمش قرار دهد كه بسوى بهشتش كشد، اى معلى هر كه امر ما را فاش سازد و پوشيده ندارد خدا بسبب آن در دنيا ذليلش كند و نور را از ميان چشمانش در آخرت بگيرد و آن را تاريكى قرار دهد كه بسوى دوزخش كشاند، اى معلى همانا تقيه از دين من و دين پدران منست و كسى كه تقيه ندارد، دين ندارد، اى معلى همانا خدا دوست دارد در پنهانى عبادت شود چنان كه دوست دارد در آشكار عبادت شود، اى معلى فاش سازنده امر ما مانند انكاركننده آنست.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۳, ۵۵۷
چند نفر از اصحاب ما روايت كردهاند، از احمد بن محمد بن خالد، از پدرش، از عبداللَّه بن يحيى، از حريز، از معلّى بن خنيس كه گفت: امام جعفر صادق عليه السلام فرمود كه:
«اى معلّى! امر ما را كتمان كن و آن را آشكار مكن؛ زيرا كه هر كه امر ما را كتمان كند و آن را آشكار نكند، خدا او را در دنيا به آن عزيز گرداند، و در آخرت آن را نورى گرداند در ميان دو چشمش كه او را بكشاند به سوى بهشت. اى معلّى! هر كه امر ما را آشكار كند و آن را پوشيده ندارد، خدا در دنيا او را به آن خوار و بىمقدار گرداند، و در آخرت نور را از ميان دو چشمش بر كند و آن را ظلمتى گرداند كه او را بكشاند به سوى آتش دوزخ. اى معلّى! به درستى كه تقيّه از دين من و دين پدران من است. و هر كه تقيّه ندارد دين ندارد. اى معلّى! به درستى كه خداى عز و جل دوست مىدارد كه در نهانى پرستيده شود، چنان كه دوست مىدارد كه در آشكار پرستيده شود. اى معلّى! به درستى كه آن كه امر ما را آشكار كند، چون كسى است كه آن را انكار كند».