الزخرف ٦٤

از الکتاب
کپی متن آیه
إِنَ‌ اللَّهَ‌ هُوَ رَبِّي‌ وَ رَبُّکُمْ‌ فَاعْبُدُوهُ‌ هٰذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ‌

ترجمه

خداوند پروردگار من و پروردگار شماست؛ (تنها) او را پرستش کنید که راه راست همین است!»

|بى‌ترديد خداوند [يكتا]، همو پروردگار من و پروردگار شماست، پس [تنها] او را بپرستيد كه راه راست همين است
در حقيقت، خداست كه خود پروردگار من و پروردگار شماست. پس او را بپرستيد؛ اين است راه راست.
همانا خدای یکتا پروردگار من و شماست، تنها پرستش او کنید که این راه راست است.
بی تردید خدا پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را بپرستید که این است راه راست.
خداى يكتا پروردگار من و پروردگار شماست. او را بپرستيد. راه راست اين است.
بی‌گمان خداوند پروردگار من است و پروردگار شماست، او را بپرستید که راه راست همین است‌
همانا خداى يكتا پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را بپرستيد، اين است راه راست.
به طور قطع خداوند پروردگار من و پروردگار شما است، پس او را پرستش کنید، راه راست این است.
«همانا خداست (که) او پروردگار من و پروردگار شماست. پس او را بپرستید؛ این راهی است بس راست.»
همانا خدا است پروردگار من و پروردگار شما پس بپرستیدش این است راهی راست‌

Allah is my Lord and your Lord, so worship Him—this is a straight path.”
ترتیل:
ترجمه:
الزخرف ٦٣ آیه ٦٤ الزخرف ٦٥
سوره : سوره الزخرف
نزول : ٥ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«رَبِّی وَ رَبُّکُمْ»: تکرار واژه (رَبّ) برای این است که تأکید شود عیسی نیز همچون سایر انسانها انسان، و نیازمند پروردگاراست و پرستش را نسزد.


تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ «64»

همانا خداوند همان پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را بپرستيد كه اين راه مستقيم است.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ (64)

إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ‌: بدرستى كه خدائى كه به فرموده او احكام را به شما مى‌رسانم او پروردگار شماست، فَاعْبُدُوهُ‌: پس بندگى و پرستش كنيد ذات يكتاى يگانه او را، هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ‌: اين است راه راست كه اصلا انحراف ندارد و مؤدى به بهشت باشد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَّ بِها وَ اتَّبِعُونِ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ (61) وَ لا يَصُدَّنَّكُمُ الشَّيْطانُ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ (62) وَ لَمَّا جاءَ عِيسى‌ بِالْبَيِّناتِ قالَ قَدْ جِئْتُكُمْ بِالْحِكْمَةِ وَ لِأُبَيِّنَ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ (63) إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ (64) فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ عَذابِ يَوْمٍ أَلِيمٍ (65)

ترجمه‌

و همانا او علمى است براى قيامت پس شك نياوريد در آن و پيروى كنيد مرا اينست راه راست‌

و باز ندارد البتّه شما را شيطان همانا او براى شما دشمنى آشكار است‌

و هنگاميكه آمد عيسى با دلائل روشن گفت بتحقيق آوردم براى شما حكمت را و تا بيان كنم برايتان بعضى از آنچه را كه اختلاف ميكنيد در آن پس بترسيد از خدا و فرمان بريد مرا

همانا خدا او است پروردگار من و پروردگار شما پس بپرستيد او را اينست راه راست‌

پس اختلاف كردند دسته‌هائى از ميانشان پس واى بر آنانكه ستم كردند از عذاب روزى دردناك.

تفسير

گفته‌اند وجود حضرت عيسى باعتبار نزولش از آسمان در آخر الزّمان موجب علم بروز قيامت و نزديك شدن موعد آنست و بعضى گفته‌اند قرآن موجب علم بقيامت است با قامه دليل و برهان و بودن آن كتاب پيغمبر آخر الزّمان ولى مستفاد از روايات ائمه اطهار آنستكه وجود امير المؤمنين عليه السّلام در وقت رجعت موجب علم بروز قيامت و نزديك شدن وقت آنست و بعضى لعلم بفتح عين و لام قرائت نموده‌اند و در اينصورت دلالت آيه بر مراد واضح‌تر است چون علم بمعناى نشانه است و بودن آنحضرت مثل عيسى عليه السّلام در آيات سابقه بيان شد و در هر حال بايد در قيامت شك ننمود چون و قوعش بعقل و نقل مسلّم است و متابعت از احكام خدا نمود و بر صراط مستقيم كه ولايت امير المؤمنين عليه السّلام است ثابت بود و نبايد گول شيطان را خورد و از پيروى حقّ بازماند چون او دشمن آشكارى براى بنى آدم است و قمّى ره صدّ شيطان را بباز داشتن دومى انسانرا از متابعت امير المؤمنين عليه السّلام تفسير فرموده و چون در آيات سابقه ذكرى از حضرت عيسى بميان آمد خداوند شمه‌ئى از احوال او را بيان فرموده كه او از طرف خداوند با معجزات دالّه بر نبوت آمد


جلد 4 صفحه 613

نزد بنى اسرائيل و گفت من براى شما حكمت و علم بمعارف حقّه الهيّه آوردم و آمدم كه بيان نمايم براى شما بعضى از احكام دينى را كه شما در آن اختلاف داريد نه آنچه را مسلّم و معلوم بر همه است و نه احكام دنيوى و موضوعات خارجى را كه بيان آن از وظيفه انبيا خارج است پس از خدا بترسيد و اطاعت كنيد مرا كه اطاعت من اطاعت خدا است و او پروردگار من و شما است و بايد عبادت نمود او را و توحيد راه راست ببهشت است پس چندى نگذشت كه بنى اسرائيل اختلاف نمودند در باره آنحضرت و دسته‌ها و احزاب متعدّده شدند بعضى گفتند او خدا است و بعضى گفتند پسر خدا است و بعضى گفتند شريك خدا است و بعضى گفتند العياذ باللّه كذّاب و حرامزاده بود و اينها همه ستم نمودند بآنحضرت و بعذاب اليم جهنّم گرفتار شدند فقط يكدسته گفتند او پيغمبر خدا و روح او است و بآسمان صعود نمود و روزى بيايد كه نزول نمايد و بامام زمان اقتدا كند و نصارى تماما به تبع او مسلمان شوند و اين دسته در حدّ اعتدال و ميانه‌روى نسبت بآنحضرت معتقد شدند و اهل نجات و سعادتند.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِن‌َّ اللّه‌َ هُوَ رَبِّي‌ وَ رَبُّكُم‌ فَاعبُدُوه‌ُ هذا صِراطٌ مُستَقِيم‌ٌ (64)

بدرستي‌ ‌که‌ خداوند متعال‌ اللّه‌ پروردگار ‌من‌ ‌است‌ و پروردگار ‌شما‌ ‌پس‌ ‌او‌ ‌را‌ عبادت‌ و پرستش‌ كنيد ‌اينکه‌ ‌است‌ راه‌ مستقيم‌.

إِن‌َّ اللّه‌َ هُوَ رَبِّي‌ ‌من‌ نه‌ پسر ‌خدا‌ هستم‌ و نه‌ ‌از‌ اقانيم‌ ثلاثه‌ ‌که‌ نصاري‌ گفتند اب‌ و ‌إبن‌ و روح‌ القدس‌ بلكه‌ يكي‌ ‌از‌ بندگان‌ ‌او‌ هستم‌ چنانچه‌ مي‌فرمايد قال‌َ إِنِّي‌ عَبدُ اللّه‌ِ آتانِي‌َ

جلد 16 - صفحه 51

الكِتاب‌َ وَ جَعَلَنِي‌ نَبِيًّا‌-‌ مريم‌ آيه 31‌-‌ وَ رَبُّكُم‌ و پروردگار ‌شما‌ نه‌ پدر ‌شما‌ ‌است‌ ‌که‌ گفتيد «نَحن‌ُ أَبناءُ اللّه‌ِ» و نه‌ پدر عزير ‌که‌ گفتيد «عزير ‌إبن‌ اللّه‌» و نه‌ پدر آدم‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ توراة رائج‌ يهود دارد «آدم‌ ‌إبن‌ اللّه‌» و نه‌ پدر ملائكه‌ ‌که‌ گفتيد «ملائكه‌ بنات‌ اللّه‌» بلكه‌ تمام‌ ‌شما‌ بندگان‌ ‌او‌ هستيد و ‌او‌ پروردگار ‌شما‌.

فَاعبُدُوه‌ُ ‌پس‌ فقط بايد عبادت‌ ‌او‌ ‌را‌ كرد نه‌ گوساله‌ سامري‌ ‌را‌ و نه‌ آنچه‌ بموسي‌ گفتيد اجعَل‌ لَنا إِلهاً كَما لَهُم‌ آلِهَةٌ و گفتيد أَرِنَا اللّه‌َ جَهرَةً و ‌بعد‌ ‌از‌ موسي‌ سالهاي‌ درازي‌ ‌در‌ شرك‌ زيست‌ كرديد ‌به‌ دليل‌ كتب‌ خودتان‌ ‌که‌ عهد قديمش‌ مي‌شماريد و ‌از‌ كتب‌ وحي‌ مي‌دانيد.

هذا صِراطٌ مُستَقِيم‌ٌ راه‌ راست‌ يكي‌ و راه‌هاي‌ كج‌ و سبل‌ شيطان‌ هزار.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 64)- سپس برای این که هرگونه ابهامی را در زمینه عبودیت خود بر طرف سازد می‌گوید: «بطور قطع خداوند پروردگار من و پروردگار شماست» (إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّی وَ رَبُّکُمْ).

من نیز در تمام وجود و هستیم همانند شما نیازمند به خالق و مدبری هستم،

ج4، ص380

او مالک من و راهنمای من است.

و برای تأکید بیشتر اضافه می‌کند: «اکنون (که چنین است) او را پرستش کنید» (فَاعْبُدُوهُ). چرا که غیر او لایق پرستش نیست، همه مربوبند و او ربّ است.

باز هم سخن خود را با جمله دیگری تأکید می‌کند تا جای هیچ بهانه‌ای باقی نماند می‌گوید: «این است صراط مستقیم» (هذا صِراطٌ مُسْتَقِیمٌ).

آری! راه راست همان راه عبودیت و بندگی پروردگار است، راهی است که انحراف و اعوجاج در آن نیست.

نکات آیه

۱ - پیام اصلى و بنیادین عیسى(ع)، دعوت مردم به توحید در ربوبیت و پرستش خداوند یکتا است. (إنّ اللّه هو ربّى و ربّکم فاعبدوه)

۲ - شرک و اعتقاد به ربوبیت جز خداوند، نتیجه سست اندیشى و دور ماندن از حکمت (قد جئتکم بالحکمة ... إنّ اللّه هو ربّى و ربّکم)

۳ - یهودیان در عصر عیسى(ع)، گرفتار شرک در ربوبیت و دور ماندن از پرستش پروردگار یگانه (إنّ اللّه هو ربّى و ربّکم فاعبدوه) از تأکید عیسى(ع) بر ربوبیت الهى، مطلب بالا استفاده مى شود.

۴ - وجود باورهاى افراطى و غلوآمیز درباره عیسى(ع)، در عصر خود آن حضرت * (إنّ اللّه هو ربّى و ربّکم) تأکید بر تعبیر «ربّى»، مى تواند در راستاى تخطئه گرایش ها و باورهاى غلوآمیز مردم آن زمان باشد.

۵ - تنها خداوندى که ربوبیت جهان هستى را عهده دار است، شایسته عبادت و پرستش مى باشد. (إنّ الله هو ربّى و ربّکم فاعبدوه)

۶ - عبودیت و بندگى، نماد و نتیجه حق شناسى انسان در برابر پروردگارى خداوند است. (إنّ الله هو ربّى و ربّکم فاعبدوه) از تفریع «فاعبدوه» بر «إن اللّه ربّى و ربّکم» مى توان استفاده کرد که باور به ربوبیت یگانه الهى، آدمى را به مسؤولیت و وظیفه عبودیت و بندگى رهنمون مى سازد.

۷ - ربوبیت الهى، محور اصلى اختلافات یهودیان در عصر عیسى(ع) (الذى تختلفون فیه ... إنّ اللّه هو ربّى و ربّکم فاعبدوه) از ارتباط این آیه با آیه قبل، به دست مى آید که آنچه مورد اختلاف یهودیان بوده است، مسأله ربوبیت الهى مى باشد.

۸ - پرستش خداى یگانه، مایه اتحاد و همبستگى در جوامع انسانى (و لأُبیّن لکم بعض الذى تختلفون فیه ... إنّ اللّه هو ربّى و ربّکم فاعبدوه) از آن جا که حضرت عیسى(ع) رسالت خود را «حل اختلافات» بیان داشت و در پى آن مسأله ربوبیت یگانه خداوند و عبادت او را مطرح کرد، مطلب بالا استفاده مى شود.

۹ - عبودیت و بندگى انسان به درگاه پروردگارِ یگانه، تنها راه مستقیم و طریق رستگارى است. (فاعبدوه هذا صرط مستقیم)

موضوعات مرتبط

  • اتحاد: زمینه اتحاد ۸
  • بنى اسرائیل: عقیده باطل بنى اسرائیل ۴
  • تعقل: آثار عدم تعقل ۲
  • توحید: اهمیت دعوت به توحید ربوبى ۱; اهمیت دعوت به توحید عبادى ۱; توحید ربوبى ۵; توحید عبادى ۵
  • حق: آثار حق شناسى ۶
  • حکمت: آثار دورى از حکمت ۲
  • خدا: اختلاف در ربوبیت خدا ۷; عبودیت خدا ۵
  • سعادت: عوامل سعادت ۹
  • شرک: عوامل شرک ربوبى ۲
  • صراطمستقیم :۹
  • عبادت: آثار عبادت خدا ۸
  • عبودیت: اهمیت عبودیت ۹; منشأ عبودیت ۶
  • عیسى(ع): غلو درباره عیسى(ع) ۴; مهمترین رسالت عیسى(ع) ۱
  • یهود: اختلاف یهود دوران عیسى(ع) ۷; تاریخ یهود ۳; شرک ربوبى یهود دوران عیسى(ع) ۳; شرک عبادى یهود دوران عیسى(ع) ۳

منابع