النحل ٢١
ترجمه
النحل ٢٠ | آیه ٢١ | النحل ٢٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَمْوَاتٌ»: مردگان. مراد جمادات و اشیاء بیجان است. خبر مبتدای محذوف است. «غَیْرُ أَحْیَآءٍ»: نه زندگان. مردگان. خبر دوم یا صفت (أَمْواتٌ) است و جنبه تأکید را دارد. «یُبْعَثُونَ»: دوباره زنده میگردند. رستاخیزشان فرا میرسد.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۲۲ - ۴۰،سوره نحل
- اعتقاد به معاد لازمه توحيد كامل است
- بيان اينكه گمراه كنندگان همانند بار گناهان ناشى از اضلالشان را بر دوش مى كشند
- چگونگى تعدد وزر و عذاب در ازاء عمل واحد
- اشاره به استفاده هاى نادرستى كه از آيه ((ليحملوا اوزارهم كاملة يوم القيمة ))
- مقصود از كسانى كه علم داده شده اند در آيه :((قال الذين اوتوا العلم ...)) معصومين عليهم السلام هستند
- معناى آيه : ((قيل للذين اتقوا ماذا انزل اليكم قالوا خيرا)) و مراد از ((الذين اتقوا))
- معناى ((طيب )) و ((طاهر)) و مقصود از طيب بودن متقين درحال توفى و مرگ
- تعلق مشيت خداوند (لوشاء الله ) به امر عدمى (ما عبدنا) در آيه و توجيه آن
- تقرير و تبيين استدلال مشركين براى بت پرستى خود
- پاسخ به دليل مشركين : تنها وظيفه پيامبران ((بلاغ مبين )) است
- تقسيم امت ها به دو طائفه هدايت يافته و گمراه
- وجه اينكه گمراهى به خلاف هدايت به خود گمراهان نسبت داده شده است
- توضيح اينكه ((ضلالت )) امر عدمى است و نمى توان گفت خدا آن را ايجاد كرده است
- تسليت و دلدارى رسول خدا(ص ): نسبت به هدايت مشركين حريص مباش
- تفسير آيه توسط جبريون و مفوضه در جهت اثبات مذهب خود
- در قيامت ياورانى هستند كه مشركين از يارى آنها بهره مند نمى شوند
- مسئله رفع اختلاف و تبين آن يكى از معرفات روز قيامت است
- اشاره به تعابير مختلف از ايجاد خداى تعالى به :قول ، كلمه ، امر، اراده و قضاى خدا در ذيل (اننقول له كن فيكون )
- بحث روايتى (رواياتى در ذيل : ((الذين اتوا العلم ))، ((... قالوا خيرا))، ((قالوااساطير الاولين )) و...)
- نقشه قريش در برابر جذابيت دعوت پيامبر اكرم (ص ) درذيل آيه ((و اذا قيل لهم ماذا...))
- روايتى درباره سلطنت و قدرت نامحدود خدا
نکات آیه
۱- خدایان مشرکان، موجودات مرده اى اند که سابقه حیات نداشته و شایستگى آن را نیز ندارند. (و الذین یدعون من دون الله ... أموت غیر أحیاء) ذکر عبارت «غیر أحیاء» پس از «أموات» مى تواند به این نکته اشاره داشته باشد که: آنها علاوه بر مرده بودن، نه سابقه حیات دارند و نه حیات پیدا خواهند کرد.
۲- خدایانِ مشرکان، هیچ اطلاعى از زمان وقوع قیامت و رستاخیز خود ندارند. (و ما یشعرون أیّان یبعثون) برداشت فوق، مبتنى بر این نکته است که مرجع ضمیر فاعلى در «یشعرون» و «یبعثون» معبودهاى باطل باشد که در آیه قبل از آنها سخن به میان آمده است.
۳- معبودهاى مشرکان، بى اطلاع از زمان رستاخیز پرستش کنندگان خویش (و ما یشعرون أیّان یبعثون) برداشت فوق، مبتنى بر این احتمال است که مرجع ضمیر «یبعثون» پرستشگران اصنام باشد که همان ضمیر فاعلى «یدعون» است.
۴- داشتن حیات و مطلع بودن از زمان وقوع قیامت، از شرایط الوهیت (أموت غیر أحیاء و ما یشعرون أیّان یبعثون) از اینکه خداوند در مقام رد الوهیت معبودهاى مشرکان، از آنها به عنوان مردگانى فاقد هرگونه حیات و شعور نام مى برد، مى توان استفاده کرد که خدا باید داراى حیات و علم باشد.
۵- مشرکان، خدایان متعددى براى خود داشته اند. (أموت غیر أحیاء و ما یشعرون أیّان یبعثون)
موضوعات مرتبط
- الوهیت: شرایط الوهیت ۴
- حیات: نقش حیات ۴
- قیامت: جهل به وقت قیامت ۲، ۳; علم به وقت قیامت ۴
- معبودان باطل: تعدد معبودان باطل ۵; جهل معبودان باطل ۲، ۳; مردگى معبودان باطل ۱