قَاعا

از الکتاب

آیات شامل این کلمه

«قاع» از مادّه «قیع» زمین صاف و مستوى (بدون کوه و جنگل) است و بعضى آن را به محلى که آب در آن جمع مى شود، تفسیر کرده اند.

ریشه کلمه

قاموس قرآن

[طه:105-106]. قاع به معنى زمين هموار است كه كوه و جنگل در آن نباشد (قاموس) صفصف زمين هموار بى علف است گوئى در هموارى مثل يك صف مى‏باشد (مجمع) ظاهراً قاع و صفصف هر دو به يك معنى است ضمير «ينسفها» به جبال و ضمير «يذرها» به زمين بر مى‏گردد يعنى بگو خدايم كوهها را ريز ريز و پراكنده مى‏كند و زمين را بيابانى هموار و مسطح مى‏گرداند. اين لفظ فقط يكبار در قرآن آمده است. * [نور:39]. قيعَة چنانكه در قاموس و اقرب و مجمع گفته جمع قاع است ولى آن ظاهراً در آيه مفرد است در كشاف گفته قيعه به معنى قاع و يا جمع قاع است در اقرب الموارد نيز مفرد بودن آن را نقل كرده است و آن به معنى زمين وسيع و هموار است يعنى آنانكه كافراند اعمالشان مانند سرابى است در بيان هموار كه تشنه آن را آب مى‏پندارد اشاره به بى اثر بودن اعمال كفار است نسبت به آخرت.