مُسْتَطَر
«مُسْتَطَر» از مادّه «سطر» در اصل به معناى «صف» مى باشد، خواه انسان هایى که در یک صف ایستاده اند، یا درختانى که در یک صف قرار دارند، یا کلماتى که بر صفحه کاغذ، در یک صف ردیف شده اند، و از آنجا که بیشتر در معناى اخیر به کار مى رود، معمولاً این معنا از آن به ذهن مى رسد.
ریشه کلمه
- سطر (۱۷ بار)
قاموس قرآن
نوشتن. خط. صفّ. در صحاح و قاموس گويد: سطر به معنى صف است كه از چيزى تشكيل يابد و نيز خط و نوشتن است و اصل آن مصدر مىباشد. در اقرب هست «سطر الكتاب ستراً:كتب» سطر هم نوشتن و هم به معنى خط و كتابت است. [قلم:1و2] قسم به قلم و آنچه مىنويسد تو به سبب وحى ديوانه نيستى و [اسراء:58]، [قمر:53]. اساطير 9 بار در قِان آمده و در همه به «الاولين» اضافه شده است [انعام:25]، [فرقان:5]. مراد قائلين از اين كلمه نوشتههاى باطل و حكايت دروغ و افسانههاى بى مغزى است معنى آيه فوق چنين است گفتند اينها نوشتههاى باطل گذشتگان است كه نوشته و صبح و عصر بر ونى املا مىشود. صحاح آن را اباطيل گفته است. جمع سطر، اسطر و اسطار و سطور است. اقرب الموارد اساطير را جمع الجمع دانسته و گويد: آن جمع اسطار است. و از مبرّد نقل مىكند كه گقته: جمع اسطوره است مثل احدوثه و احاديث. راغب نيز اين كلام را از مبرّد نقل مىكند. بنابر قول مبرّد اساطير جمع عادى است. مجمع از اخفش نقل مىكند كه اساطير جمعى است واحد ندارد مثل ابابيل و مذاكير.