الرحمن ٦٤

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۴۸ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

هر دو خرّم و سرسبزند!

|[آن دو باغ‌] چنان سبز است كه به سياهى مى‌زند
كه از [شدّت‌] سبزى سيه‌گون مى‌نمايد.
که درختان آن دو بهشت در منتهای سبزی و خرّمی است.
آن [دو بهشت دیگر] در نهایت سرسبزی اند.
از شدت سبزى متمايل به سياهى.
که سبز سیر سیه‌تاب‌اند
آنچنان سبز كه به سياهى زند- چنان پُردرخت است كه سبز سير مى‌نمايد.
همه‌ی آن ها کاملاً سرسبز و خرّم هستند (و از شدّت سبزی و شادابی به سیاهی می‌زنند).
(که از شدّت سبزی) آن دو سیه‌گون می‌نمایند.
دو بهشت سبز سیاه‌فام‌


الرحمن ٦٣ آیه ٦٤ الرحمن ٦٥
سوره : سوره الرحمن
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مُدْهَآمَّتَانِ»: صفت (جَنَّتَانِ): یا خبر مبتدای محذوف بوده و از مصدر (ادهیمام) و از ریشه (دهم) است. بسیار سبز. سبز پررنگی که مایل به سیاهی باشد.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - باغ هاى بهشت، در نهایت سبزى و طراوت، بدون کمترین زردى و پژمردگى (مدهامّتان) «مدهامّتان» وصف براى «جنّتان» است و «ادهیمام»; یعنى، رنگ سبز که از شدت سبزى سیاه گون مى نماید.

۲ - زیبایى ها و ارزش هاى بهشت، در عالى ترین حد، بدون کمترین نقص و کاستى (مدهامّتان) با الغاى خصوصیت از مورد، استفاده مى شود که نعمت هاى بهشت به صورت ناب وجود دارد; مانند برگ هاى سبز درختانش که در آن زردى و خزان زدگى مشهود نیست.

۳ - تأثیر رنگ ها، در شادابى و یا پژمردگى انسان ها (مدهامّتان)

۴ - تأثیر سبزرنگى و طراوت باغ ها (درختان، گیاهان و...)، در شادابى انسان ها (مدهامّتان)

روایات و احادیث

۵ - «عن أبى عبداللّه(ع) فى قوله «مدهامّتان» قال: یتصل ما بین مکّة و المدینة نخلاً;[۱] امام صادق(ع) درباره سخن خداوند: «مدهامّتان» فرمود: [مثل این است که] ما بین مکه تا مدینه نخل هاى خرما به یکدیگر متصل باشد».

موضوعات مرتبط

  • افسردگى: عوامل افسردگى ۳
  • باغها: نقش شادابى باغها ۴
  • بهشت: درختان بهشت ۵; سرسبزى باغهاى بهشت ۱; ویژگیهاى باغهاى بهشت ۱; ویژگیهاى نعمتهاى بهشت ۲
  • رنگ: روانشناسى رنگ ها ۳، ۴; نقش روانى رنگ سبز ۴; نقش روانى رنگ ها ۳
  • نشاط: عوامل نشاط ۳، ۴

منابع

  1. تفسیر قمى، ج ۲، ص ۳۴۶; نورالثقلین، ج ۵، ص ۲۰۰، ح ۶۸.