الملك ٢٨
ترجمه
الملك ٢٧ | آیه ٢٨ | الملك ٢٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَرَأَیْتُمْ»: (نگا: انعام / ، یونس / و ، هود / ). «إِنْ أَهْلَکَنِی»: جواب (إنْ) جمله «فَمَن یَأْتِیکُم بِمَآءٍ مَّعِینٍ» است. «یُجِیرُ»: پناه میدهد.
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَهْلَكَنِيَ اللَّهُ وَ مَنْ مَعِيَ أَوْ رَحِمَنا فَمَنْ يُجِيرُ الْكافِرِينَ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ «28»
(اى پيامبر!) بگو: اگر خداوند من و كسانى را كه با من هستند نابود كند، يا بر ما رحم نمايد، پس چه كسى كافران را از عذاب دردناك پناه مىدهد؟
نکته ها
در روايات مىخوانيم كه كفّار مكّه آرزوى مرگ پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و مسلمانان را داشتند. اين آيه مىفرمايد و بر فرض كه آنان از دنيا بروند، چه كسى شما را از قهر خدا پناه خواهد داد؟
در سوره طور نيز اين آرزو مطرح شده است: «أَمْ يَقُولُونَ شاعِرٌ نَتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ» «1» آنان مىگويند: محمد شاعرى است كه برايش حوادث تلخ و مرگ را انتظار مىكشيم. در آيه 12 سوره فتح نيز اين آرزوى كفار مطرح شده است كه پيامبر و مؤمنان از جبهه سالم برنگردد. «بَلْ ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ يَنْقَلِبَ الرَّسُولُ وَ الْمُؤْمِنُونَ إِلى أَهْلِيهِمْ»
مىگويند كودكى گريز پاى، مرگ استادش را از خداوند طلب مىكرد، پدرش به او گفت: اگر مىخواهى از درس و بحث خلاصىيابى، بايد مرگ مرا از خداوند طلب كنى، زيرا اگر معلم تو بميرد، من تو را نزد معلم ديگرى خواهم فرستاد.
پیام ها
1- شيوه احتجاج و گفتگوى با كفّار را از وحى ياد بگيريم. قُلْ أَ رَأَيْتُمْ ...
2- پيامبر امين وحى است. قُلْ ...، (حتى كلمه «قُلْ» را حذف نمىكند.)
«1». طور، 30
جلد 10 - صفحه 165
3- در شيوه تبليغ، گاهى حقايق را بايد در قالب فرض مطرح كرد. «إِنْ أَهْلَكَنِيَ اللَّهُ»
4- كفار، همان گونه كه نسبت به شخص پيامبر بغض و كينه دارند، نسبت به پيروان او هم كينه دارند. «أَهْلَكَنِيَ اللَّهُ وَ مَنْ مَعِيَ»
5- مؤمن بايد بين بيم و اميد زندگى كند. أَهْلَكَنِيَ اللَّهُ ... أَوْ رَحِمَنا
6- هيچ چيز و هيچ كس نمىتواند مانع نزول قهر الهى بر كفّار شود. «فَمَنْ يُجِيرُ الْكافِرِينَ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ» (شعار بعضى از كافران، «وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ» «1»* بود، يعنى ما گرفتار عذاب نمىشويم ولى قرآن مىفرمايد آنان به عذاب دچار مىشوند.)
7- كسى كه براى اولياى خداوند آرزوى درد و هلاكت كند، به عذاب دردناك گرفتار خواهد شد. «عَذابٍ أَلِيمٍ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَهْلَكَنِيَ اللَّهُ وَ مَنْ مَعِيَ أَوْ رَحِمَنا فَمَنْ يُجِيرُ الْكافِرِينَ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ «28»
شأن نزول: كفار، تمناى موت و هلاك حضرت و اصحاب او را داشتند، حق تعالى خطاب فرمود:
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ: بگو اى پيغمبر به ايشان: آيا مىبينيد، يعنى تأمل مىنمائيد اينكه، إِنْ أَهْلَكَنِيَ اللَّهُ: اگر هلاك گرداند مرا خدا، وَ مَنْ مَعِيَ: و كسانى را كه با من هستند از مؤمنان، أَوْ رَحِمَنا: يا بخشش فرمايد ما را و اجل را تأخير اندازد، فَمَنْ يُجِيرُ الْكافِرِينَ: پس كيست آنكه نجات دهد كفار را، مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ: از عذاب دردناك كه به سبب كفر مستحق شدهاند، يعنى مرگ ما، شما را سود ندهد و حيات ما، دفع عذاب شما نمىكند، چه نجات دهنده شما از عذاب الهى، جز ايمان و توحيد نيست، خواه ما زنده باشيم يا مرده. پس تمناى مرگ ما كردن، چه فايده به شما رساند. مراد آنكه بگو: انتظار يكى از دو چيز داريم كه عاقبت هر دو خير است: يكى آنكه هلاك شويم، چنانچه
«1» به نقل از نور الثقلين، جلد 5، صفحه 385، حديث 34.
«2» مدرك ياد شده، حديث 33.
جلد 13 - صفحه 256
تمناى شماست و به نعيم مقيم بهشت رسيم. و ديگر مستعد شويم به نصرت و دولت اسلام، چنانچه تمناى ماست، و شما چگونه و به چه وجه از عذاب اخروى كه وقوع آن محقق است خلاص خواهيد شد. خلاصه معنى آنكه: شما طلب هلاك ما مىكنيد، و آن متضمن فوز و سعادت ما باشد، و شما در هلاكتى خواهيد بود كه فوق جميع مهالك است. و از اين معنى غافليد، و طلب خلاصى آن نمىكنيد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أَ فَمَنْ يَمْشِي مُكِبًّا عَلى وَجْهِهِ أَهْدى أَمَّنْ يَمْشِي سَوِيًّا عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ «22» قُلْ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ قَلِيلاً ما تَشْكُرُونَ «23» قُلْ هُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ وَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ «24» وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ «25» قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ وَ إِنَّما أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ «26»
فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ قِيلَ هذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تَدَّعُونَ «27» قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَهْلَكَنِيَ اللَّهُ وَ مَنْ مَعِيَ أَوْ رَحِمَنا فَمَنْ يُجِيرُ الْكافِرِينَ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ «28» قُلْ هُوَ الرَّحْمنُ آمَنَّا بِهِ وَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْنا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ «29» قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِماءٍ مَعِينٍ (30)
ترجمه
آيا پس كسيكه راه ميرود با آنكه در افتاده بر روى خود هدايت يافته تر است يا آنكه ميرود راست ايستاده بر راه راست
بگو او است كسيكه آفريد شما را و قرار داد براى شما گوشها و چشمها و دلها اندكى شكر ميكنيد
بگو او است كسيكه خلق و پراكنده نمود شما را در زمين و بسوى او جمع كرده ميشويد
و ميگويند كى خواهد بود اين وعده اگر هستيد راستگويان
بگو جز اين نيست كه
جلد 5 صفحه 243
علم نزد خدا است و جز اين نيست كه من بيم دهنده آشكارم
پس چون ديدند آنرا در نزديكى زشت و گرفته شود رويهاى آنانكه كافر شدند و گفته شود اين آنستكه بوديد بعجله طلب ميكرديد
بگو خبر دهيد مرا اگر هلاك گرداند مرا خداى و هر كه با من است يا رحم نمايد بر ما پس چه كس پناه ميدهد كافران را از عذاب دردناك
بگو او است خداى بخشاينده گرويديم باو و بر او توكّل نموديم پس بعد از اين خواهيد دانست كيست كه او در گمراهى آشكار است
بگو خبر دهيد مرا اگر بگردد آب شما فرو رفته در زمين پس كيست كه بياورد براى شما آب گواراى آشكار.
تفسير
خداوند متعال تشبيه فرموده كفار مكّه را كه بتقليد از آباء خودشان پرستش بت مينمودند و كور كورانه عقايد مختلفى كسب نموده بودند بكسيكه برو بر زمين افتاده و بزحمت راه ميرود و جائى را نميبيند و از جائى خبر ندارد و اهل ايمان را بكسيكه راه مستقيم بمقصود را يافته و راست و درست با توجّه به اطراف و جوانب راه ميرود و سؤال فرموده كه كدام يك از اين دو نفر نزديكترند به نيل بمقصد و وصول بمقصود و البته معلوم است كسيكه با دليل و برهان عقيده حقّى بدست آورده و بر طبق آن عمل مينمايد بهدايت نزديكتر است از كسيكه بدون تامّل و نظر مسلك و مرامى اتّخاذ نموده و بزحمت بيهوده تبعيّت از آن ميكند و در بعضى از روايات دو مثل مذكور با كسيكه منكر ولايت مولى شده و كور كورانه راه ميرود و كسيكه پيروى از آنحضرت نموده و معرفت بحقّ او پيدا كرده تطبيق شده براى آنكه صراط المستقيم وجود مبارك امير المؤمنين است و دستور فرموده در مقام امتنان به پيغمبر خود كه بمردم بفرمايد خداوند شما را ايجاد فرموده و گوش و چشم و قلب داده تا مواعظ حقّه را بشنويد و بر طبق آن عمل نمائيد و آيات صنع او را مشاهده كنيد و بعقل دريابيد عظمت صانع را و عبرت گيريد ولى كمى از شما شكر گزارى مينمائيد و اين آلات و ادوات كار را بجا و مورد استعمال ميكنيد پس شكر شما كم است ولى بعضى از مفسّرين چون طرف خطاب را كفّار دانستهاند شكر كم را با تكلّف بنا شكرى توجيه نمودهاند و نيز بفرمايد خدا شما را خلق و در زمين
جلد 5 صفحه 244
متفرّق و پراكنده فرموده و روز قيامت براى حساب و جزا در محشر جمعآورى خواهد فرمود و چون كفّار بر سبيل انكار و استهزاء باهل ايمان ميگفتند اين وعدههائى كه پيغمبر راجع بعذاب ما ميدهد و سرنوشت اقوام سابقه را برخ ما ميكشد چه وقت خواهد بود دستور فرمود بفرمايد خدا ميداند وقت آنرا وظيفه من فقط تهديد شما است بدون ملاحظه و با صراحت لهجه ميخواهيد باور كنيد ميخواهيد نكنيد ولى در روز جنگ بدر كه امير المؤمنين عليه السّلام را ديدند بصورت قهر الهى بر آنها حمله نموده و اكابر آنها را از دم شمشير ميگذراند وعده عذاب خداوند در نظر آنها مجسّم شد و رخسارشان متغيّر و درهم و سياه گرديد و اهل ايمان بآنها گفتند اين آنچنان چيزى است كه بعجله و شتاب طالب و خواهان آن بوديد و بطور استهزاء سؤال از وقتش مينموديد و بعدا هم هر وقت رياست طلبان اين امّت آنحضرت را در اماكن رفيعه مانند روى دست پيغمبر و روى شانه آنسرور ميديدند اين حال براى آنها دست ميداد و در قيامت هم وقتى آنحضرت را ميبينند كه لواء حمد در دست دارد و لب حوض كوثر ايستاده آب ميدهد دوستان را و منع ميكند دشمنان را همين رو سياهى براى آنها دست ميدهد و بآنها گفته ميشود اين همانستكه در دنيا ادّعاء منصب و مقام او را داشتيد چنانچه مستفاد از روايات متعدّده اينمقام است و مفسّرين ديدن وعد را بمغلوبيّت در بدر و عذاب آخرت تفسير نمودهاند و گفتهاند چون كفّار آرزوى مرگ پيغمبر و اصحاب را مينمودند خداوند فرموده بآنها بگو اگر خدا من و اصحابم را مرگ دهد يا رحم كند و باقى گذارد بحال شما فائده ندارد چون در هر حال شما بايد بعذاب خدا گرفتار شويد و كسى نيست كه شما را از عذاب اليم خدا نجات دهد و بنظر حقير فرموده بگو بآنها بگوئيد بدانم اگر خدا من و على عليه السّلام را بزعم شما هلاك كند يا باميد ما در جوار رحمت خود جاى دهد كه كفار را بهدايت و ارشاد از عذاب اليم خداوند نجات خواهد داد چون آنها آرزوى مرگ آن دو نفر را داشتند نه غير آن دو را و ظاهر آنستكه وجود منذر و هادى براى آنها نافع است نه آنكه ثمرى ندارد و نيز فرموده بآنها بگو آن خداوندى كه من شما را باو ميخوانم روزى دهنده و مهربان است سعادت دنيا و آخرت شما را ميخواهد ما كاملا باو ايمان
جلد 5 صفحه 245
آورديم و امور خودمان را تفويض باو نموديم و روز قيامت معلوم خواهد شد حق با ما است يا شما و بگو خبر دهيد مرا اگر آنخداى بخشنده عطاى خود را از شما قطع كند و آبهاى چشمه و چاههاى شما فرو رود در زمين بطوريكه نشود از آنها استفاده نمود چه كس براى شما آبيرا كه گوارا و جارى در زمين باشد در دسترس قرار ميدهد آيا بتها چنين هنرى دارند يا اين قدرت مخصوص بخداوند رحمن است چون ظاهرا بيشتر مشركين مكّه خداى رحمن را قائل بودند و او را خالق و ولى النّعم ميدانستند ولى قائل بشفاعت بتها بودند و آنكه پرستش آنها موجب تقرّب بخدا است و در روايات ائمه اطهار ماء معين بوجود امام زمان و پائين رفتن آب بغيبت آنحضرت و انحصار قدرت بر بيرون آوردن آن بخدا بتوقف ظهور آنحضرت برخصت خداوند در وقتى كه مصلحت باشد تأويل شده است در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه سوره تبارك الّذى بيده الملك را در نماز واجب خود بخواند پيش از آنكه بخوابد در امان خدا باشد تا صبح شود و در امان او باشد روز قيامت تا داخل بهشت گردد و الحمد للّه ربّ العالمين و صلّى اللّه على محمّد و آله الطاهرين.
جلد 5 صفحه 246
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قُل أَ رَأَيتُم إِن أَهلَكَنِيَ اللّهُ وَ مَن مَعِيَ أَو رَحِمَنا فَمَن يُجِيرُ الكافِرِينَ مِن عَذابٍ أَلِيمٍ «28»
بفرما باين كفار آيا ميبينيد اگر خداوند مرا و هر که با من است هلاك فرمود يا رحم فرمود پس كيست که پناه دهد كافرين را از عذاب دردناك.
نظر به اينكه كفار و مشركين تمني و آرزو داشتند که پيغمبر (ص) و اصحابش از مؤمنين وفات كنند و از دنيا بروند تا پيشرفت آنها شود و مزاحم نداشته باشند ميفرمايد:
چه ما از دنيا برويم و چه باشيم در دنيا كفار بعذاب الهي آن عذاب دردناك خواهند معذب شد و احدي نيست که آنها را از عذاب الهي نجات دهد چه عذاب در دنيا و چه عذاب در آخرت.
قُل أَ رَأَيتُم يعني تصور ميكنيد و خيال ميكنيد که به نبود ما شما از عذاب نجات پيدا ميكنيد بود و نبود احدي تأثير در تقديرات الهي نسبت بديگران ندارد.
إِن أَهلَكَنِيَ اللّهُ مراد يعني اگر من از دنيا بروم که کل نفس ذائقة الموت چنانچه ميفرمايد: وَ ما جَعَلنا لِبَشَرٍ مِن قَبلِكَ الخُلدَ أَ فَإِن مِتَّ فَهُمُ الخالِدُونَ كُلُّ نَفسٍ ذائِقَةُ المَوتِ وَ نَبلُوكُم بِالشَّرِّ وَ الخَيرِ فِتنَةً وَ إِلَينا تُرجَعُونَ انبياء آيه 36.
وَ مَن مَعِيَ که مراد اصحاب آن حضرت باشند مجاهدين که با كفار و مشركين جهاد ميكنند بر فرض آنها هم از دنيا بروند.
أَو رَحِمَنا که ما را زنده بدارد و طول عمر عنايت كند بر شما كفار و مشركين تأثيري در عقوبت و عذاب الهي ندارد شما خواه ناخواه ميميريد و بعذاب ابدي معذب ميشويد و احدي قدرت ندارد جلوگيري كند از عذاب شما.
فَمَن يُجِيرُ الكافِرِينَ مِن عَذابٍ أَلِيمٍ نه قوت و قدرت شما و نه عده وعده شما نه ثروت و مكنت شما چنانچه ميفرمايد: لَو أَنَّ لَهُم ما فِي الأَرضِ جَمِيعاً وَ مِثلَهُ مَعَهُ لَافتَدَوا بِهِ أُولئِكَ لَهُم سُوءُ الحِسابِ وَ مَأواهُم جَهَنَّمُ وَ بِئسَ المِهادُ رعد آيه 18. با اينكه اينکه آرزو را بگور ميبرند خداوند روز بروز علم اسلام را بلندتر ميفرمايد، و پيغمبر خود را و كساني که با او هستند نصرت مينمايد، و دشمنان آنها را هلاك ميكند و از بين ميبرد:
جلد 17 - صفحه 118
وَعَدَ اللّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُم وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَيَستَخلِفَنَّهُم فِي الأَرضِ كَمَا استَخلَفَ الَّذِينَ مِن قَبلِهِم وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُم دِينَهُمُ الَّذِي ارتَضي لَهُم وَ لَيُبَدِّلَنَّهُم مِن بَعدِ خَوفِهِم أَمناً يَعبُدُونَنِي لا يُشرِكُونَ بِي شَيئاً وَ مَن كَفَرَ بَعدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الفاسِقُونَ نور آيه 54 که گفتيم در ذيل اينکه آيه شريفه که مصداق اتم اينکه وعده در ظهور حضرت بقية اللّه است.
تنبيه: در بعض اخبار تحريف دارد که آيه اينکه نحو بوده: قل أ رأيتم ان اهلككم اللّه و من معكم او رحمنا و لكن گفتيم: اخبار تحريف هيچ اعتبار ندارد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 28)- این آیه و دو آیه بعد که آخرین آیات سوره «ملک» است و همه با کلمه «قل» خطاب به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله شروع میشود ادامه بحثهائی است که در آیات قبل با کفار شده، که جنبههای دیگرش در این آیات، منعکس است.
نخست به آنها که غالبا انتظار مرگ پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و یارانش را داشتند و گمان میکردند که با مرگ وی آئین او برچیده میشود و همه چیز پایان مییابد- و غالب دشمنان شکست خورده در باره رهبران راستین همیشه همین انتظار را دارند- میفرماید: «بگو: به من خبر دهید اگر خداوند مرا و تمام کسانی که با من هستند، هلاک کند، یا مورد ترحم قرار دهد چه کسی کافران را از عذاب دردناک پناه میدهد»؟ (قل ا رایتم ان اهلکنی الله و من معی او رحمنا فمن یجیر الکافرین من عذاب الیم).
کافران مکه، به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و مسلمانان نفرین میکردند و تقاضای مرگ او را
ج5، ص242
داشتند به گمان این که اگر آن حضرت از دنیا برود، دعوتش نیز برچیده میشود، آیه فوق نازل شد و به آنها پاسخ داد.
نکات آیه
۱ - ارائه شیوه احتجاج با کافران و مشرکان، از سوى خداوند به پیامبر(ص) (قل أرءیتم إن أهلکنى اللّه)
۲ - طرح پرسش هاى تنبّه بخش و بیدارکننده، شیوه ارائه شده از سوى خداوند به پیامبر(ص) در محاجّه با کافران و مشرکان (قل أرءیتم إن أهلکنى اللّه و من معى أو رحمنا)
۳ - کافران، در آرزوى مرگ پیامبر(ص) و مؤمنان و شکست اسلام به سر مى بردند. (قل أرءیتم إن أهلکنى اللّه و من معى) مفسران (صاحب مجمع البیان، تفسیر کبیر و...) نوشته اند: این آیه و آیات مشابه آن (مانند آیه ۳۰ سوره «طور» و آیه ۱۲ سوره «فتح»)، اشاره به این حقیقت تاریخى دارد که کافران و مشرکان، پیوسته در آرزوى مرگ پیامبر(ص) و مؤمنان و در نتیجه شکست کامل اسلام، به سر مى بردند.
۴ - زندگى پیروزمندانه مسلمانان، جلوه رحمت خداوند بر آنان (إن أهلکنى اللّه و من معى أو رحمنا) برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که عبارت «أو رحمنا» در برابر «أهلکنى اللّه...» (هلاکت و شکست) قرار دارد.
۵ - حیات مؤمنان، جلوه رحمت خداوند (أو رحمنا) مطلب یاد شده، از تعبیر حیات مؤمنان به رحمت استفاده مى شود.
۶ - هیچ کس و هیچ نیرویى، توانایى پناه دادن به کافران در برابر عذاب دردناک الهى را ندارد. (فمن یجیر الکفرین من عذاب ألیم) برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که استفهام در «فمن یجیر...» انکارى است.
۷ - کافران حق ناپذیر و لجوج، در معرض عذاب الهى قرار دارند. (فمن یجیر الکفرین من عذاب ألیم)
موضوعات مرتبط
- آرزو: آرزوى شکست اسلام ۳; آرزوى مرگ مؤمنان ۳; آرزوى مرگ محمد(ص) ۳
- حق: عذاب حق ناپذیران ۷
- خدا: تعالیم خدا ۱، ۲; عذابهاى خدا ۷; نشانه هاى رحمت خدا ۴، ۵
- عذاب: عذاب دردناک ۶; مراتب عذاب ۶
- کافران: آرزوى کافران ۳; بدخواهى کافران ۳; پرسش از کافران ۲; حتمیت عذاب کافران ۶; حق ناپذیرى کافران ۷; روش احتجاج با کافران ۱، ۲; عجز از پناه به کافران ۶; عذاب کافران۷; لجاجت کافران ۷
- مؤمنان: حیات مؤمنان ۵
- محمد(ص): احتجاج محمد(ص) ۱، ۲; پرسش محمد(ص) ۲; معلم محمد(ص) ۱، ۲
- مسلمانان: پیروزى مسلمانان ۴
- مشرکان: پرسش از مشرکان ۲; روش احتجاج با مشرکان ۱، ۲
- موجودات: عجز موجودات ۶