الأحزاب ١٤

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۱۳ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

آنها چنان بودند که اگر دشمنان از اطراف مدینه بر آنان وارد می‌شدند و پیشنهاد بازگشت به سوی شرک به آنان می‌کردند می‌پذیرفتند، و جز مدّت کمی (برای انتخاب این راه) درنگ نمی‌کردند!

|و اگر از اطراف [مدينه به وسيله كفار] مورد هجوم واقع مى‌شدند، سپس از آنها فتنه‌گرى [و بازگشت به شرك‌] خواسته مى‌شد، حتما آن را مى‌پذيرفتند، و جز اندك زمانى در آن درنگ نمى‌كردند
و اگر از اطراف [مدينه‌] مورد هجوم واقع مى‌شدند و آنگاه آنان را به ارتداد مى‌خواندند، قطعاً آن را مى‌پذيرفتند و جز اندكى در اين [كار] درنگ نمى‌كردند؛
و اگر دشمنان دین از اطراف به شهر و خانه‌شان (از پی غارت) هجوم آرند سپس از آنها تقاضای بازگشت به کفر و شرک کنند آنان اجابت خواهند کرد در صورتی که اندک زمانی بیش در مدینه (با آن شرک) زیست نخواهند کرد (و سپس همه هلاک می‌شوند).
و اگر از پیرامون خانه هایشان بر آنان حمله می شد و از آنان بازگشت [به شرک و جنگ با مؤمنان] درخواست می شد، آن را می پذیرفتند و برای آن جز مدت کوتاهی [به اندازه تجهیز خود بر ضد مؤمنان] درنگ نمی کردند!!
و اگر از اطراف، خانه‌هايشان را محاصره كنند و از آنها بخواهند كه مرتد شوند، مرتد خواهند شد و جز اندكى درنگ روانخواهند داشت.
و چون از حوالی آن [شهر] بر ایشان وارد شوند، سپس از ایشان اقرار به شرک طلب کنند، آن را انجام دهند و سپس در آنجا جز اندکی درنگ نخواهند کرد
و اگر [سپاه كفار] از اطراف آن- شهر يا خانه‌ها- بر آنان در آيند و سپس از آنها فتنه و آشوب- بازگشت به شرك يا جنگ با مسلمانان- خواسته شود، هر آينه به سوى آن روند و بر [اجابت‌] آن
(آنان آن اندازه سست اراده و ایمانند که نه آماده‌ی پیکار با دشمن و نه پذیرای شهادتند) و اگر احزاب از جوانب مدینه وارد آن شوند (و شهر را اشغال کنند) و بدیشان پیشنهاد نمایند که از دین برگردید (و بت‌پرستی و شرک را بپذیرید) به سرعت می‌پذیرند و جز مدّت کمی برای انتخاب این پیشنهاد درنگ نخواهند کرد!
و اگر از اطراف اصلی مدینه (بر سروسامانشان) می‌گشتند، سپس آنان به آشوبگریِ دشوارِ آتشبار [:جنگ] خوانده می‌شدند، همواره سویش می‌آمدند و جز اندکی در مدینه درنگ نمی‌کردند؛
و اگر ورود شود بر ایشان در آنها از هر سوی سپس درخواست شوند فتنه (جنگ) را هر آینه آرندش و درنگ نکنند بدان مگر اندکی‌


الأحزاب ١٣ آیه ١٤ الأحزاب ١٥
سوره : سوره الأحزاب
نزول : ٥ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«لَوْ دُخِلَتْ عَلَیْهِمْ»: مراد این است که اگر سپاهیان احزاب وارد شهر و منازل ایشان شوند. «أَقْطَارِهَا»: نواحی و جوانب شهر. «سُئِلُوا»: از ایشان درخواست گردد. کفّار بدانان پیشنهاد کنند. «الْفِتْنَةَ»: برگشت از دین (نگا: بقره / . برخی گفته‌اند مراد جنگ علیه مسلمین است. یعنی منافقان و افراد ضعیف‌الایمان نه تنها دین اسلام را ترک می‌گویند، بلکه حاضرند با اسلام و مسلمین وارد کارزار شوند. «مَا تَلَبَّثُوا»: درنگ نمی‌کنند. «بِهَا»: در پذیرش ردّه و برگشت از دین. یا در منازل و شهر. یعنی هر چه زودتر به کفر و شرک برمی‌گردند، یا هر چه زودتر از خانه و کاشانه خود به در می‌آیند و همراه کفّار بی‌درنگ با مسلمانان می‌جنگند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - در صورت ورود احزاب متّحد از نواحى و اطراف به خانه هاى منافقان در مدینه و درخواست اظهار شرک، آنان، با ایشان همسویى مى کردند. (و لو دخلت علیهم من أقطارها ثمّ سئلوا الفتنة لأتوها و ما تلبّثوا بها إلاّ یسیرًا) نایب فاعل فعل «دخلت» مى تواند «بیوت» و مى تواند «یثرب» باشد. برداشت یاد شده، براساس احتمال نخست است. لازم به ذکر است که «اقطار» جمع «قطر» است که به معناى جانب است (مفردات راغب). مراد از «الفتنة» به قرینه مقام، شرک است.

۲ - منافقان مدینه، دل در گرو شرک داشتند و ایمان شان ظاهرى بود. (و لو دخلت علیهم ... ثمّ سئلوا الفتنة لأتوها)

۳ - منافقان شرکت کننده در غزوه احزاب، در صورت حضور در داخل خانه هایشان و هجوم دشمن، از آن دفاع نمى کردند. (یقولون إنّ بیوتنا عورة ... و لو دخلت علیهم من أقطارها ثمّ سئلوا الفتنة لأتوها)

۴ - منافقان، بدون هیچ گونه فشار و تهدید و سختى، تنها با پیش آمدن اندک موقعیتى، درون خود را رو مى کنند. (و لو دخلت علیهم من أقطارها ثمّ سئلوا الفتنة لأتوها) تعبیر «سئلوالفتنة» براى بیان وضعیت منافقان در اظهار عقیده شان، بدون بیان هیج تهدید و فشارى، آن هم با وجود موقعیت جنگى، حکایت از نکته یاد شده مى کند.

۵ - در صورت نفوذ دشمن به مدینه، پس از محاصره از سوى احزاب متّحد، منافقان به جاى دفاع، به تلاش به نفع دشمن مى پرداختند. (و لو دخلت علیهم من أقطارها ثمّ سئلوا الفتنة لأتوها) برداشت بالا، بنابراین است که ضمیر در «دخلت» به «یثرب» برگردد و مراد از «الفتنة»، تلاش تخریبى علیه مسلمانان باشد.

۶ - تزلزل منافقان مدینه در غزوه احزاب، ناشى از بى ایمانى آنان بود. (و یستئذن فریق منهم ... یقولون إنّ بیوتنا عورة ... إن یریدون إلاّ فرارًا ... ثمّ سئلوا الفتنة لأتوها) «ثمّ سئلوا الفتنة» دلالت مى کند که آنان، با درخواست شرک، آن را قبول مى کردند. چنین امرى اشعار دارد که استیذان در ترک جهاد و بهانه جویى براى فرار، ناشى از بى ایمانى و تزلزل در عقیده بوده است.

۷ - منافقان مدینه، به قدرى در عقیده خود متزلزل بودند که در صورت درخواست اظهار شرک، آنان بى درنگ شرک مىورزیدند. (و لو دخلت علیهم ... ثمّ سئلوا الفتنة لأتوها ... و ما تلبّثوا بها إلاّیسیرًا) استثناى در کلام، براى تقویت نفى مستثنا است. بنابراین، معنا چنین است که آنان، در پاسخ درخواست شرک، هیچ درنگ نمى کردند و اظهار شرک مى کردند.

موضوعات مرتبط

  • غزوه احزاب: قصه غزوه احزاب ۳، ۶; منافقان مدینه در غزوه احزاب ۳، ۶
  • مدینه: محاصره مدینه ۵; هجوم دشمن به مدینه ۵
  • منافقان: شخصیت منافقان ۴; عوامل افشاى منافقان ۴
  • منافقان مدینه: اجتناب منافقان مدینه از دفاع ۳; ارتداد منافقان مدینه ۱; ایمان منافقان مدینه ۲; تزلزل منافقان مدینه ۶، ۷; خیانت منافقان مدینه ۱، ۵; روحیه منافقان مدینه ۱; شرک منافقان مدینه ۱، ۲، ۷; کفر منافقان مدینه ۶; همسویى منافقان مدینه با احزاب صدراسلام ۱

منابع