يُولِج

از الکتاب

آیات شامل این کلمه

«وُلُوج» در لغت به معناى «دخول» است، این آیه مى گوید: خداوند، شب را در روز و روز را در شب داخل مى کند (در هشت مورد دیگر قرآن نیز، به این معنا اشاره شده است).

و داخل کردن شب در روز، و روز در شب، ممکن است اشاره به افزایش تدریجى و کوتاه شدن شب و روز در طول سال باشد، که تدریجاً از یکى کاسته، و به صورت نامحسوسى بر دیگرى مى افزاید، تا فصول چهار گانه سال با ویژگى ها و آثار پر برکتش ظاهر گردد (تنها در دو نقطه از روى زمین است که این تغییر تدریجى و فصول چهار گانه نیست یکى نقطه حقیقى قطب شمال و جنوب است که در طول سال، شش ماه شب، و شش ماه روز مى باشد، و دیگرى خط باریک و دقیق استوا است که در تمام سال، شب و روز یکسان است). و یا اشاره به این باشد که تبدیل شب به روز، و روز به شب، به خاطر وجود جو زمین به طور ناگهانى صورت نمى گیرد، تا انسان و همه موجودات زنده را در برابر خطرات مختلف قرار دهد، بلکه نخستین اشعه آفتاب از هنگام طلوع فجر در اعماق تاریکى نفوذ کرده، کم کم نفوذ بیشترى پیدا مى کند، تا تمام صفحه آسمان را بگیرد، درست به عکس چیزى که به هنگام پایان روز و دخول شب تحقق مى یابد.


«یولج» از مادّه «ایلاج» در اصل، از «ولوج» به معناى دخول است، این تعبیر اشاره به دگرگونى هاى تدریجى و کاملاً منظم و حساب شده شب و روز در فصول مختلف سال است که از یکى کاسته، و به دیگرى افزوده مى شود. اما این احتمال نیز وجود دارد که اشاره به مسأله طلوع و غروب آفتاب باشد که به خاطر شرائط خاص جوّ (هواى اطراف زمین) این امر، به صورت ناگهانى انجام نمى گیرد، بلکه از آغاز طلوع فجر، اشعه آفتاب به طبقات بالاى هوا مى افتد و آهسته آهسته، به طبقات پائین منتقل مى شود، گویى روز تدریجاً وارد شب مى گردد، و لشکر نور، بر سپاهیان ظلمت چیره مى شود، و به عکس هنگام غروب آفتاب، نخست نور از قشر پائین جوّ، برچیده مى شود و هوا کمى تار مى گردد و تدریجاً از طبقات بالاتر، تا آخرین شعاع خورشید برچیده شود، و لشگر ظلمت همه جا را تسخیر کند.

ریشه کلمه