نَسْلَخ

از الکتاب

آیات شامل این کلمه

«راغب» در «مفردات» مى گوید: «سلخ» به معناى کندن پوست حیوان است، و به کندن «زره» از تن، و پایان یافتن ماه، نیز اطلاق شده است. ولى بعضى از مفسران مى گویند: این، در صورتى است که «سلخ» با «عَن» متعدى شود و اگر با «مِن» متعدى گردد به معناى خارج ساختن است; ولى، دلیل روشنى براى این تفاوت در کتب لغت نیافتیم هر چند در «لسان العرب» آمده است: «إِنْسَلَخَ النَّهارُ مِنَ اللَّیْلِ خَرَجَ مِنْهُ خُرُوجاً»; ولى، ظاهر این است که این از همان معناى اول گرفته شده.

تعبیر «نَسْلَخُ» از مادّه «سلخ» (بر وزن بلخ) که در اصل، به معناى «کندن پوست حیوان» است، تعبیر لطیفى است، گویى روشنایى روز، همچون لباس سفیدى است که بر تن شب پوشانیده شده، به هنگام غروب آفتاب این لباس را از تن او همچون پوستى مى کنند، تا باطن و درون او آشکار گردد.

ریشه کلمه