الطور ١٦
کپی متن آیه |
---|
اصْلَوْهَا فَاصْبِرُوا أَوْ لاَ تَصْبِرُوا سَوَاءٌ عَلَيْکُمْ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ |
ترجمه
الطور ١٥ | آیه ١٦ | الطور ١٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إِصْلَوْهَا»: داخل آتش شوید و بدان بسوزید و حرارت آن را بچشید (نساء / و و ، صافات / ص ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
ثُمَ قِيلَ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا... (۲)
وَ نَادَى أَصْحَابُ الْجَنَّةِ... (۰) لِيُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي... (۱) وَ کُلَ إِنسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ... (۰) إِنَ السَّاعَةَ آتِيَةٌ أَکَادُ... (۱) يَوْمَ يَغْشَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ... (۲)
تفسیر
- آيات ۱۱ - ۲۸، سوره طور
- عذاب مكذبان عين عمل آنها است و چه صبر كنند و چه بى تابى از آنان جدا شدنى نيست
- معناى اينكه در وصف متقين بهشتى فرمود: ((فاكهين بما آتيهم ربهم ...))
- توضيح آيه :((و الذين آمنوا و اتبعتهم ذريتهم بايمان الحقنابهم ذريتهم ...)) و چند وجهدر معناى آن .
- معناى جمله ((كل امرى ء بما كسب رهين )) و جمع آن با آيه((كل نفس بما كسبت رهينة الا اصحاب اليمين ))
- بيان تفضيلى پاره اى از لذات و نعمت هاى اهل بهشت
- معناى اينكه بهشتيان مى گويند: ((ما در خانواده مان مشفق بوديم ))
- رواياتى در ذيل آيه : ((الحقنابهم ذريتهم )) درباره ملحق گشتن فرزندان مؤ منين بهايشان در قيامت
تفسیر نور (محسن قرائتی)
اصْلَوْها فَاصْبِرُوا أَوْ لا تَصْبِرُوا سَواءٌ عَلَيْكُمْ إِنَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «16»
در آن وارد شويد و بسوزيد، پس صبر كنيد يا صبر نكنيد براى شما يكسان است، جز اين نيست كه در برابر آنچه عمل مىكرديد، جزا داده مىشويد.
نکته ها
مشركان، همواره به پيامبر تهمت مىزدند كه كار او سحر و جادوست، او عقل ما را مىربايد و بر چشمان ما پردهاى مىافكند تا امورى را به نام معجزه و وحى به ما معرّفى كند، در حالى كه اينها همه بىاساس است. لذا روز قيامت از روى سرزنش و توبيخ به آنان گفته مىشود:
آيا اين هم سحر و جادوست؟ آيا آتش را نمىبينيد و حرارت آن را لمس نمىكنيد؟
گاهى تكذيب كنندگان با همان تعبيراتى كه در دنيا داشتند توبيخ مىشوند؛ آنها در دنيا مىگفتند كار انبيا سحر است، در آنجا از همان مورد بازخواست مىشوند. «أَ فَسِحْرٌ هذا» كسانى كه به انبيا مىگفتند: ما را موعظه كنيد يا نكنيد تفاوتى ندارد. «سَواءٌ عَلَيْنا أَ وَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَكُنْ مِنَ الْواعِظِينَ» «1» در قيامت به آنان گفته مىشود: صبر كنيد يا نكنيد، تفاوتى ندارد. «فَاصْبِرُوا أَوْ لا تَصْبِرُوا سَواءٌ عَلَيْكُمْ»
پیام ها
1- در قيامت، تكذيب شدهها را در برابر چشم انسان نمايش مىدهند. هذِهِ النَّارُ ... أَ فَسِحْرٌ هذا
«1». شعراء، 136.
جلد 9 - صفحه 282
2- ريشه تكذيب، نداشتن ديد صحيح و بصيرت است. فَوَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ ... أَمْ أَنْتُمْ لا تُبْصِرُونَ
3- تكذيب پى در پى، «كُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ» تحقير پى در پى را در بر دارد. يُدَعُّونَ ...
أَ فَسِحْرٌ هذا ... لا تُبْصِرُونَ. اصْلَوْها فَاصْبِرُوا أَوْ لا تَصْبِرُوا ...
4- كيفر ورود درامور بيهوده وياوهها، ورود در دوزخ است. فِي خَوْضٍ ... اصْلَوْها
5- كيفرهاى قيامت، عادلانه است و جز نتيجه كار خود انسان نيست. «إِنَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
اصْلَوْها فَاصْبِرُوا أَوْ لا تَصْبِرُوا سَواءٌ عَلَيْكُمْ إِنَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «16»
بعد از سرزنش و توبيخ، ايشان را گويند:
اصْلَوْها: درآييد و بچسبيد آتش جهنم را، فَاصْبِرُوا: پس صبر كنيد در عذاب آتش، أَوْ لا تَصْبِرُوا: يا صبر نكنيد و جزع ننمائيد، سَواءٌ عَلَيْكُمْ: يكسان است بر شما صبر و عدم صبر، يعنى بر هر وجه كه مىخواهيد از صبر و عدم صبر، و در جهنم داخل، و به عذاب آن گرفتار كه هيچ چاره و مفرى نيست كه شما را از آن بازدارد، پس نه قوت پرهيز داريد نه راه گريز و هميشه معذب خواهيد بود در آن.
بعد از آن در بيان استحقاق عذاب فرمايد: إِنَّما تُجْزَوْنَ: جز اين نيست كه جزا داده مىشويد، ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ: به آنچه بوديد كه عمل مىكرديد در دنيا از استهزاء و انكار و تكذيب و غير آن. خلاصه كلام آنكه مزيت صبر بر جزع، نفع هر آينه در عاقبت است كه آن مجازات صابران باشد بر صبر به جزاى خير، و چون صبر بر عذاب جهنم عين جزا و هيچ عاقبتى و نفعى بر آن مترتب نيست پس آن را مزيتى بر جزع نباشد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
وَ الطُّورِ «1» وَ كِتابٍ مَسْطُورٍ «2» فِي رَقٍّ مَنْشُورٍ «3» وَ الْبَيْتِ الْمَعْمُورِ «4»
وَ السَّقْفِ الْمَرْفُوعِ «5» وَ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ «6» إِنَّ عَذابَ رَبِّكَ لَواقِعٌ «7» ما لَهُ مِنْ دافِعٍ «8» يَوْمَ تَمُورُ السَّماءُ مَوْراً «9»
وَ تَسِيرُ الْجِبالُ سَيْراً «10» فَوَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «11» الَّذِينَ هُمْ فِي خَوْضٍ يَلْعَبُونَ «12» يَوْمَ يُدَعُّونَ إِلى نارِ جَهَنَّمَ دَعًّا «13» هذِهِ النَّارُ الَّتِي كُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ «14»
أَ فَسِحْرٌ هذا أَمْ أَنْتُمْ لا تُبْصِرُونَ «15» اصْلَوْها فَاصْبِرُوا أَوْ لا تَصْبِرُوا سَواءٌ عَلَيْكُمْ إِنَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «16»
ترجمه
سوگند به كوه طور
و كتاب نوشته شده
در صفحه گشوده
و سوگند بخانه آباد از ملائكه
و سقف افراشته شده
و درياى پر شده
همانا عذاب پروردگارت واقع شونده است
نيست براى آن دفعكنندهاى
روز كه موج ميزند آسمان موج زدنى
و روان ميشوند كوهها روان شدنى
پس واى در چنين روز بر تكذيبكنندگان
آنانكه در گفتگوى باطل بازى ميكنند
روز كه افكنده ميشوند بخوارى بسوى آتش دوزخ افكندنى
اينست آتشى كه آنرا دروغ ميپنداشتيد
آيا پس جادو است اين يا شما نمىبينيد
فرود آئيد در آن صبر كنيد يا صبر نكنيد مساوى است بر شما جز اين نيست كه جزا داده ميشويد آنچه را كه عمل ميكرديد.
تفسير
خداوند متعال سوگند ياد فرموده بكوه طور سينا كه شرافت آن بتكلّم خدا با حضرت موسى در آن معروف است و بكتاب مقدّسى كه مرتّب نوشته شده در صفحه رقيق درخشانى گشوده براى قرائت ملائكه و آن قرآن مجيد يا لوح محفوظ در آسمان ميباشد كه مشتمل بر تمام حقائق و وقايع گذشته و آينده است و نيز قسم ياد نموده به بيت المعمور كه معبد ملائكه است در آسمان محاذى
جلد 5 صفحه 74
خانه كعبه و در هر روز هفتاد هزار ملك داخل در آن ميشوند و ديگر معاودت بآن نمينمايند چنانچه مستفاد از چند روايت معتبر در اينمقام است و سوگند ياد فرموده بآسمان كه سقف رفيع و مقام منيع است و در بعضى از روايات بآن تصريح شده و بدرياى مملوّ از آب كه محيط بزمين است يا افروخته از آتش چنانچه خداوند فرموده و اذا البحار سجّرت و در اينمقام روايت شده و قمّى ره تأييد فرموده كه قيامت خداوند درياها را مبدّل بآتش ميكند و جهنّم بآن افروخته ميگردد و متعلّق قسم آنست كه عذاب خدا در روز قيامت حق و محقّق است و يقينا واقع خواهد شد و دافع و مانعى براى آن نخواهد بود و قبلا اشاره شد كه قسم از خداوند در اين امور براى كسانى است كه قاصر از فهم برهانند و براى سايرين هم مؤكّد اعتقاد خواهد بود و در آنروز آسمان مانند دود حركت ميكند و مانند آب موج ميزند و مضطرب است و كوهها مانند باد سير ميكنند و مبسوط بزمين ميگردند پس واى بحال كسانيكه تكذيب كردند در دنيا خدا و پيغمبر و امام و نوّاب او را آنانكه در مقالات باطله و عقائد فاسده و معاصى الهيه بحث و توغل مينمايند و عمرى را بلهو و لعب ميگذرانند و آنروزى است كه بعنف و جبر آنها را سرازير در جهنّم نموده برو بر آتش اندازند و براى توبيخ و تعيير و معارضه بمثل گفته آنها در دنيا بآنان گفته ميشود اين آتش موعودى است كه شما آنرا تكذيب مينموديد و معجزات پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم را سحر ميخوانديد اينهم سحر است يا شما كوريد وارد شويد و بيابيد آنرا پس صبر كنيد بر عذابش يا صبر نكنيد بلكه جزع و فزع نمائيد بحال شما فرق نميكند خلاصى از آن نداريد جزاى اعمال زشت دنيويّه شما است كه بشما رسيده و كلمه رقّ ظاهرا پوست رقيق شفّافى است كه مهيّا براى نوشتن مطالب مهمّه مينمودند مانند پوست آهو ولى در مطلق صفحه مكتوب استعمال ميشود و تنكير آن و كتاب براى تعظيم و اشاره بآنستكه آن دو از قبيل كتاب و ورق معمولى نيست و اللّه اعلم.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَ فَسِحرٌ هذا أَم أَنتُم لا تُبصِرُونَ «15» اصلَوها فَاصبِرُوا أَو لا تَصبِرُوا سَواءٌ عَلَيكُم إِنَّما تُجزَونَ ما كُنتُم تَعمَلُونَ «16»
آيا پس اينکه سحر بوده يا شما چشم بصيرت نداشتيد حال بچشيد طعم آن را پس چه صبر كنيد بر آتش يا صبر نكنيد مساويست بر شما جز اينکه نيست که جزاء داده ميشويد آنچه را که بوديد عمل ميكرديد.
أَ فَسِحرٌ هذا که ميگفتيد قرآن که سرتاسرش انذار ميكند و خبر از همچو روزي ميدهد و شدت عذاب آن را سحر است و پيغمبري که خبر ميدهد ساحرش ميگفتيد.
أَم أَنتُم لا تُبصِرُونَ يا شما هم چشم بصيرت نداشتيد بواسطه قساوت قلب و سياهي دل و حب شهوات و هواهاي نفساني و كبر و عجب و نخوت و عداوت و تقليد آباء و اطاعت شيطان چشم قلب شما كور شده و حقايق را درك نميكند.
اصلَوها حال بچشيد و داخل شويد و مشاهده كنيد و ببينيد که سحر نبوده و حقيقت داشته چنانچه ميگوئيد پس از مشاهده که خداوند بيان ميفرمايد:
وَ لَو تَري إِذِ المُجرِمُونَ ناكِسُوا رُؤُسِهِم عِندَ رَبِّهِم رَبَّنا أَبصَرنا وَ سَمِعنا فَارجِعنا نَعمَل صالِحاً إِنّا مُوقِنُونَ سجده آيه 12.
فَاصبِرُوا أَو لا تَصبِرُوا سَواءٌ عَلَيكُم چگونه ميتوان صبر كرد بر آتشي که ميفرمايد: وَقُودُهَا النّاسُ وَ الحِجارَةُ أُعِدَّت لِلكافِرِينَ بقره آيه 22 و نيز ميفرمايد:
وَقُودُهَا النّاسُ وَ الحِجارَةُ عَلَيها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعصُونَ اللّهَ ما أَمَرَهُم وَ يَفعَلُونَ ما يُؤمَرُونَ تحريم آيه 6 و در دعاء كميل
(فكيف احتمالي لبلاء الاخرة و جليل وقوع المكاره فيها و هو بلاء تطول مدته و يدوم مقامه و لا يخفف عن اهله لانه لا
جلد 16 - صفحه 297
يکون الا عن غضبك و انتقامك و سخطك و هذا ما لا تقوم له السموات و الارض)
الدعاء چه صبر كنيد و چه نكنيد و جزع و فزع كنيد همين آش است و همين كاسه هر چه به ملائكه و مالك و به خداي متعال الحاح و التماس و جزع و فزع كنيد نتيجه ندارد به خداوند عرض كنيد.
رَبَّنا أَخرِجنا مِنها فَإِن عُدنا فَإِنّا ظالِمُونَ جواب ميفرمايد قالَ اخسَؤُا فِيها وَ لا تُكَلِّمُونِ مؤمنون آيه 109 و 110 به مالك ميگويند وَ نادَوا يا مالِكُ لِيَقضِ عَلَينا رَبُّكَ قالَ إِنَّكُم ماكِثُونَ زخرف آيه 77 به خزنه جهنم ميگويندعليهبه وَ قالَ الَّذِينَ فِي النّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادعُوا رَبَّكُم يُخَفِّف عَنّا يَوماً مِنَ العَذابِ قالُوا أَ وَ لَم تَكُ تَأتِيكُم رُسُلُكُم بِالبَيِّناتِ قالُوا بَلي قالُوا فَادعُوا وَ ما دُعاءُ الكافِرِينَ إِلّا فِي ضَلالٍ مؤمن آيه 49 و 50.
إِنَّما تُجزَونَ ما كُنتُم تَعمَلُونَ خداوند خردلي زائد بر استحقاق عذاب نميكند هر كرا بقدر استحقاق عذاب ميكند بالعكس در ثواب و اجر دائر مدار استحقاق نيست زيرا بنده اگر عمر دنيا عبادت كند برابري نميكند با نعم الهيه چه رسد که استحقاق اجر داشته باشد تمام تفضل الهي است فقط ايمان و عبادت قابليت تفضل ميآورد بلي چون وعده فرموده البته خلف وعده نميكند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 16)- همچنین به آنها گفته میشود: «در آن (آتش) وارد شوید، و بسوزید، میخواهید صبر کنید، یا نکنید، برای شما یکسان است» (اصْلَوْها فَاصْبِرُوا أَوْ لا تَصْبِرُوا سَواءٌ عَلَیْکُمْ).
«چرا که تنها به اعمالتان جزا داده میشوید» (إِنَّما تُجْزَوْنَ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ).
آری! این اعمال خودتان است که به سوی شما بازگشته، و پاپیچ شما شده است، بنابر این جزع و فزع و آه و ناله و بیتابی تأثیری ندارد.
این آیه تأکید مجددی است بر مسأله «تجسم اعمال» و بازگشت آن به سوی انسان و نیز تأکید مجددی است بر مسأله عدالت پروردگار، چرا که آتش جهنم هر قدر سوزان باشد و مجازات آن دردناک چیزی جز نتیجه اعمال خود انسانها و اشکال تبدّل یافته آن نیست.
نکات آیه
۱ - فرمان ملامت بار خداوند به تکذیب کنندگان قیامت، براى چشیدن حرارت دوزخ و تحمّل رنج آن (اصلوها) «صَلْىُ النار»; یعنى، چشیدن حرارت آتش و تحمل رنج آن. عبارت «اصلوها» (نظیر آیه قبل) مى تواند کلام خداوند و یا سخن مأموران الهى باشد. در برداشت بالا، احتمال اول مورد نظر است.
۲ - قرار و بى قرارى تکذیب گران در آتش دوزخ، بى تأثیر در تغییر کیفر آنان (فاصبروا أو لاتصبروا سواء علیکم)
۳ - صبر در طریق تقوا و آزمون هاى زندگى دنیوى، داراى اثر است و نه صبر در آتش دوزخ.* (فاصبروا أو لاتصبروا سواء علیکم) احتمال دارد که یادآورى صبر در چنین آیه اى، اشاره داشته باشد به این که به جاى صبر بر آتش دوزخ - که تأثیرى ندارد - شایسته است که آدمیان، صبر را در همین دنیا و در طریق تقوا، به کار گیرند که منشأ آثار فراوان است.
۴ - حکم مجازات کافران در قیامت، غیرقابل تغییر و تجدید نظر (فاصبروا أو لاتصبروا سواء علیکم)
۵ - کیفر دوزخ براى تکذیب کنندگان دین، بازتاب قهرى عملکرد مستمر خود آنان (إنّما تجزون ما کنتم تعملون)
۶ - آتش دوزخ، تجسّم و عینیت اعمال نارواى خود کافران براى ایشان * (إنّما تجزون ما کنتم تعملون) تعبیر «تجزون ما» - به جاى «تجزون بما» - بیانگر این معنا است که خود عمل، جزا واقع مى شود و این در صورتى است که عمل ناروا تجسّم پیدا کند.
۷ - عذاب دوزخ، ستمى از سوى کافران به خویش و نه از جانب خداوند (إنّما تجزون ما کنتم تعملون)
۸ - اصرار و مداومت بر کفر و حق ناپذیرى، درپى دارنده عذاب آتش دوزخ (إنّما تجزون ما کنتم تعملون) فعل «کنتم تعملون»، ماضى استمرارى و بیانگر اصرار و مداومت شخص، بر عمل است.
موضوعات مرتبط
- جهنم: بى صبرى در جهنم ۲; صبر در جهنم ۲، ۳; عذابهاى جهنم ۱; موجبات جهنم ۵، ۶، ۷، ۸
- حق: آثار اصرار بر حق ناپذیرى ۸
- خدا: اوامر خدا ۱; خدا و ظلم ۷; سرزنشهاى خدا ۱
- خود: بازگشت آثار عمل به خود ۵; ظلم به خود ۷
- دین: آثار تکذیب دین ۵
- صبر: آثار صبر ۳
- عمل: تجسم عمل ۶
- قیامت: سرزنش مکذبان قیامت ۱; مکذبان قیامت در جهنم ۱
- کافران: آثار ظلم کافران ۷; آثار عمل ناپسند کافران ۶; حتمیت کیفر اخروى کافران ۴
- کفر: آثار اصرار بر کفر ۸
- مکذبان: حتمیت کیفر مکذبان ۲
منابع