النبإ ٦
کپی متن آیه |
---|
أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهَاداً |
ترجمه
النبإ ٥ | آیه ٦ | النبإ ٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مِهَاداً»: جایگاه آماده. گاهواره. محلّ آسایش و آرامش (نگا: بقره / آلعمران / و اعراف / ). مراد این است که زمین به گونهای آفریده شده است که گهواره پرورش و بستر آسایش و جولانگاه کار و کوشش است.
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۶، سوره نباء
- بيان محتواى كلى سوره مباركه نباء
- بيان اينكه مقصود از ((نباء عظيم )) قيامت و((تسائل )) از آن در بين مشركين بوده است (عم يتسائلون ...)
- مراد از اختلاف مشركين درباره معاد
- بيان احتجاج و استدلال بر ثبوت بعث و جزا، مستفاد از آيات : ((المنجعل الارض مهادا...))
- معناى اينكه فرمود: ((كوه ها را ميخ قرار داديم )) و ((ازواج خلقتان كرديم ،
- معناى اينكه فرمود ((خوابتان را سبات قرار داده ايم و شب را لباس و روز را معاش قرارداديم .
- (رواياتى در بيان برخى آيات گذشته )
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهاداً «6» وَ الْجِبالَ أَوْتاداً «7» وَ خَلَقْناكُمْ أَزْواجاً «8» وَ جَعَلْنا نَوْمَكُمْ سُباتاً «9» وَ جَعَلْنَا اللَّيْلَ لِباساً «10» وَ جَعَلْنَا النَّهارَ مَعاشاً «11»
آيا زمين را بستر قرار نداديم؟ و كوهها را (همچون) ميخها؟ و شما را جفت آفريديم. و خواب را مايه آرامش شما قرار داديم. و شب را پوششى ساختيم. و روز را وقت تلاش و معاش قرار داديم.
نکته ها
«اوتاد» جمع «وتد» به معناى ميخ است و تشبيه كوه به ميخ، از معجزات علمى قرآن است. ريشه كوهها در عمق زمين، مانع حركت لايههاى زمين و وقوع زلزلههاى دائمى است. كوهها همچون ميخ، چند برابر آنچه در بيروناند، در دل زمين فرورفتهاند، بگذريم كه كوهها منافع ديگرى نيز دارند: حافظ برفها براى تابستان، مانع تند بادها، علامت و نشانه راهها، محل معادن و سنگها و غارها و عامل ايجاد درّهها هستند كه هر يك در جاى خود براى زندگى ضرورى است.
«سبات» به معناى قطع كار و تعطيل كردن آن است كه موجب آسايش و آرامش جسم و روان مىشود.
پیام ها
1- مشت نمونه خروار است. مطالعه در هستى، بهترين راه خداشناسى و معادشناسى است. أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهاداً ...
2- انسان در دادگاه عقل و وجدان خدا پرست است و مىتوان از وجدان او درباره قدرت الهى سوال كرد. «أَ لَمْ نَجْعَلِ»
3- از قدرت خداوند به آفرينش زمين و آسمان و ديگر پديدههاى طبيعى، به قدرت او براى برپايى قيامت، استدلال كنيد. الْأَرْضَ ... الْجِبالَ ... اللَّيْلَ ... النَّهارَ ...
4- پس از طرد افكار باطل، بر عقايد حقتان استدلال كنيد. كَلَّا سَيَعْلَمُونَ ... أَ لَمْ نَجْعَلِ
جلد 10 - صفحه 361
5- اگر روحيه لجاجت نباشد، انسان از همين زمين و زمان و خواب و خوراك مىتواند درس بگيرد. الْأَرْضَ ... اللَّيْلَ ... النَّهارَ ...
6- قدرت و حكمت الهى در آفرينش ما و هستى، دليل آن است كه ما را با مرگ رها نخواهد كرد. خَلَقْناكُمْ أَزْواجاً ... نَوْمَكُمْ سُباتاً ... النَّهارَ مَعاشاً
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهاداً «6»
أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهاداً: (استفهام تقريرى است) آيا قرار ندادهايم زمين را فرش گسترده تا قرارگاه شما باشد؟
نعمت دوم:
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
عَمَّ يَتَساءَلُونَ «1» عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ «2» الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ «3» كَلاَّ سَيَعْلَمُونَ «4»
ثُمَّ كَلاَّ سَيَعْلَمُونَ «5» أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهاداً «6» وَ الْجِبالَ أَوْتاداً «7» وَ خَلَقْناكُمْ أَزْواجاً «8» وَ جَعَلْنا نَوْمَكُمْ سُباتاً «9»
وَ جَعَلْنَا اللَّيْلَ لِباساً «10» وَ جَعَلْنَا النَّهارَ مَعاشاً «11» وَ بَنَيْنا فَوْقَكُمْ سَبْعاً شِداداً «12» وَ جَعَلْنا سِراجاً وَهَّاجاً «13» وَ أَنْزَلْنا مِنَ الْمُعْصِراتِ ماءً ثَجَّاجاً «14»
لِنُخْرِجَ بِهِ حَبًّا وَ نَباتاً «15» وَ جَنَّاتٍ أَلْفافاً «16»
ترجمه
از چه سؤال ميكنند از يكديگر
از خبر بزرگى
كه آنان در آن اختلاف دارند
نه چنين است زود است كه بدانند
پس نه چنين است زود است كه بدانند
آيا قرار نداديم زمين را فرشى گسترده
و كوهها را ميخها
و آفريديم شما را جفتها مرد و زن
و قرار داديم خوابتان را آسايش
و قرار داديم شب را پوشش
و قرار داديم روز را وقت معيشت
و بنا كرديم بالاى سر شما هفت طبقه محكم
و قرار داديم چراغى درخشان
و فرو فرستاديم از ابرهاى متراكم بفشار بر يكديگر آب ريزان پى در پى را
تا بيرون آوريم بآن حبوبات و گياه را
و بوستانهائى كه بهم پيچيده باشد درختان آنها.
تفسير
گفتهاند بعد از بعثت حضرت ختمى مرتبت و اخبار او از توحيد خدا و حشر مردم در روز جزا و تلاوت آيات قرآن كفّار مكه از يكديگر بر سبيل تعجّب و انكار سؤال مينمودند كه اين چه سخنانى است محمّد ميگويد لذا خداوند براى اهميّت دادن بقضيّه و آنچه از آن سؤال مينمودند ميفرمايد از چه امر اين مردم از يكديگر سؤال ميكنند و بيان ميفرمايد از خبر بزرگى كه در آن اختلاف دارند و عمّ در اصل عن ما بوده نون قلب بميم و در ميم ادغام شده و الف براى اتّصال ما بحرف جرّ حذف شده و گفتهاند عمده نظر آنها باخبار پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از اوضاع
جلد 5 صفحه 331
قيامت بوده ولى در روايات ائمه اطهار نبأ عظيم بولايت امير المؤمنين عليه السّلام و وجود مبارك آنحضرت تفسير شده و آنكه نبأ و آيتى بزرگتر از او نيست و آنكه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بآن تصريح نموده و ظاهرا نبأ عظيم شامل است تمام معارف حقّه را از توحيد و عدل و نبوّت و امامت و معاد روز قيامت و آنچه را مورد اختلاف است در بين مردم و در روايات بيان مصداق شده كه اختصاص بمعاد داده نشود و اختلاف در مقام امير المؤمنين عليه السّلام بيشتر از ساير معارف حقّه شده لذا با آنحضرت انسب است و بعدا خداوند منع فرموده سؤال از يكديگر را و به اشاره وعده مجازات بر آن داده چون فرموده نه چنين است كه تصوّر نمودهاند بعد از اين ميدانند كه حق است آنچه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از آن خبر داده و باز تأكيد فرموده اينمعنى را براى مبالغه و بكلمه ثمّ اشاره فرموده به اشدّيّت وعيد دوّم از اوّل و محتمل است اوّل اشاره ببعد از مرگ باشد و دوم اشاره بقيامت و بيان فرموده آيات توحيد و قدرت كامله خود را باين تقريب كه آيا قرار نداديم زمين را بساط گسترده مهيّا براى سكونت و آرامش و تصرّفات شما و نگردانيديم كوهها را ميخهاى محكم زمين تا متزلزل و متمايل به اطراف نگردد و آفريديم شما را جفتها مرد و زن تا با يكديگر مأنوس شويد و نسل شما در زمين باقى بماند و قرار داديم خواب شما را قاطع حس و حركت براى آسايش و استراحت و قرار داديم شب را براى شما مانند پوششى كه مستور دارد شما را از انظار يكديگر اگر بخواهيد از هم مخفى شويد و قمّى ره نقل فرموده كه قرار ميدهد شب را لباس براى روز و قرار داديم روز را وقت معيشت يعنى طلب معاش حلال براى شما و قرار داديم در بالاى سر شما هفت سقف محكم معظم مبرم را كه بمرور ايّام كهنه و خراب نگردد و قرار داديم خورشيد را چراغى پر نور و درخشان و با حرارت كه منافع آن بيشمار است و نازل نموديم از ابرهاى متراكم بفشار بر يكديگر باران شديد پى در پى را تا بيرون آوريم بسبب آن حبوباتى را كه ارزاق مردم است و روئيدنيهائى را كه خوراك حيوانات است و باغهائى را كه درختان سبز و خرّم آن سر در گريبان يكديگر كرده و بهم پيچيده شدهاند اينها همه براى آنستكه شما بوظائف خود عمل نمائيد و مستحق مقام
جلد 5 صفحه 332
برترى شويد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَ لَم نَجعَلِ الأَرضَ مِهاداً «6» وَ الجِبالَ أَوتاداً «7»
آيا قرار نداديم زمين را براي سكونت و استقرار و كوهها را بمنزله ميخها که كوبيده شده در زمين. مكرر در آيات شريفه قرآن اينکه قسمت را بيان فرموده و گفتيم که: كره زمين روي آب است سه ربع زمين در آب است و يك ربع خارج از آب و آنچه استفاده از اخبار و آيات كردهايم اينكه كره زمين ابتداء در ميانه آب بود و اول نقطه زمين که از آب خارج شد زمين مكه بود چنانچه ميفرمايد: إِنَّ أَوَّلَ بَيتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً وَ هُديً لِلعالَمِينَ آل عمران آيه 96. و لذا ام القري گفتند سپس بتدريج از آب يك ربع كره خارج شد که بمنزله كشتي و گهواره روي آب و هوا است و كوهها ريشه آنها در آب فرو رفته که بمنزله لنگر كشتي است که امواج درياها او را تكان ندهد و مثل ميخ آن قسمت خارج در زمين كوبيده شده که هوا او را نلرزاند که ميفرمايد:
أَ لَم نَجعَلِ الأَرضَ مِهاداً وَ الجِبالَ أَوتاداً
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 6)- همه از بهر تو سرگشته و فرمانبردار ...
از این آیه به بعد در حقیقت پاسخی است به سؤالاتی که منکران معاد و اختلاف کنندگان در این نبأ عظیم داشتهاند، زیرا در این آیات گوشهای از نظام حکیمانه این عالم هستی که نقش بسیار مؤثری در زندگی انسانها دارد بیان شده است، که از یک سو دلیل روشنی بر قدرت خدا بر همه چیز و از جمله تجدید حیات مردگان است و از سوی دیگر اشاره به این است که این نظام حکیمانه نمیتواند بیهوده و عبث باشد، در حالی که اگر با پایان این زندگی مادّی دنیا همه چیز پایان یابد، مسلما طرحی عبث و بیهوده خواهد بود.
و به این ترتیب از دو جهت، استدلال برای مسأله معاد محسوب میشود، از طریق «برهان قدرت» و «برهان حکمت».
و در یازده آیه به دوازده نعمت مهم، با تعبیراتی آمیخته با لطف و محبت، و توأم با استدلال و تحریک عواطف، اشاره شده است، نخست از زمین شروع
ج5، ص380
کرده، میفرماید: «آیات زمین را محل آرامش (شما) قرار ندادیم»؟! (ا لم نجعل الارض مهادا).
انتخاب این تعبیر برای زمین، بسیار پر معنی است، چرا که از یکسو قسمتهای زیادی از زمین آن چنان نرم و صاف و مرتب است که انسان به خوبی میتواند در آن خانه سازی کند، زراعت و باغ احداث نماید.
از سوی دیگر همه نیازمندیهای او بر سطح زمین یا در اعماق آن به صورت مواد اولیه و معادن گرانبها نهفته است.
و از سوی سوم مواد زائد او را به خود جذب میکند و اجساد مردگان با دفن در آن به زودی تجزیه و متلاشی میشوند و انواع میکربها به واسطه اثر مرموزی که دست آفرینش در خاک نهاده است نابود میگردد.
و از سوی چهارم با حرکت نرم و سریع به دور خورشید و به دور خود، شب و روز و فصول چهارگانه را که نقش عمدهای در حیات انسان دارند میآفریند.
نکات آیه
۱ - خداوند، زمین را جایگاه مناسب و بسترى آرام براى زندگانى بشر، قرار داده است. (ألم نجعل الأرض مهدًا) «مهاد» به هرگونه زیرانداز گفته مى شود (مقاییس اللغة). زیرانداز بودن زمین، کنایه از مناسب بودن آن براى استقرار و زندگى است.
۲ - زمین، آفریده اى هدف دار است. (ألم نجعل الأرض مهدًا) سخن از آفرینش زمین و ویژگى هاى آن - پس از تهدید منکران معاد - گویاى آن است که توجّه به آفرینش زمین، براى رفع شبهه از معاد کافى است; زیرا نمى شود براى این زمین غایت و هدفى مورد نظر نباشد.
۳ - وابستگى آفرینش زمین به خداوند، روشن و غیر قابل انکار است. (ألم نجعل الأرض مهدًا) استفهام در «ألم نجعل» براى تقریر و حاکى از مسلّم بودن مابعد خود است.
۴ - توجّه به آفرینش زمین و ویژگى هاى آن، مایه پى بردن به قدرت خداوند و زمینه ساز پذیرش معاد است. (عن النبأ العظیم ... ألم نجعل الأرض مهدًا)
۵ - آفرینش زمین، نعمتى الهى براى انسان ها و در جهت منافع حیاتى آنان است. (ألم نجعل الأرض مهدًا) «مَهْد» و «مِهاد»، به معناى مکانى است که ممهّد و مهیّا باشد (مفردات راغب). بنابراین جمله «ألم نجعل...»، حاکى از این است که خداوند زمین را به گونه اى قرار داده است که براى ادامه حیات بشر آماده باشد.
موضوعات مرتبط
- انسان: تأمین منافع انسان ۵
- ایمان: ایمان به قدرت خدا ۴; ایمان به معاد ۴; زمینه ایمان ۴
- خدا: افعال خدا ۱; نعمتهاى خدا ۵
- ذکر: آثار ذکر خلقت زمین ۴; آثار ذکر ویژگیهاى زمین ۴
- زمین: آرامش زمین ۱; فلسفه خلقت زمین ۵; فواید زمین ۱; قانونمندى خلقت زمین ۲; وضوح وابستگى زمین ۳
- نعمت: نعمت زمین ۵
منابع