الزخرف ٦٧
ترجمه
الزخرف ٦٦ | آیه ٦٧ | الزخرف ٦٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الأخِلآّءُ»: جمع خَلیل، دوستان. رفیقان. مراد دوستان بیدین دنیائی است. امّا دوستان دیندار دنیائی، در قیامت نیز دوستان و عزیزان یکدیگرند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
الْأَخِلَّاءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ «67»
دوستانِ (امروز)، در آن روز با يكديگر دشمناند، جز اهل تقوا.
نکته ها
حال كسانىكه بر اساس غير تقوا، دوستانى انتخاب كردهاند، در قيامت چنين است:
- پشيمانى و حسرت كه چرا با او دوست شدم. «يا وَيْلَتى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِيلًا» «2» واى بر من! اى كاش فلانى را دوست خود بر نمىگزيدم.
- دوستان هيچ نقشى براى كمك به يكديگر ندارند. «وَ لا يَسْئَلُ حَمِيمٌ حَمِيماً» «3»
- دوستان، دشمن يكديگر مىشوند. «الْأَخِلَّاءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ» (آيه مورد بحث)
- به يكديگر لعنت خواهند كرد. «كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها» «4»
- از يكديگر فرار مىكنند. «يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ» «5»
«1». زخرف، 61.
«2». فرقان، 28.
«3». معارج، 10.
«4». اعراف، 38.
«5». عبس، 34- 36.
جلد 8 - صفحه 472
- گناهان خود را به گردن يكديگر مىاندازند. «لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ» «1»
- از يكديگر برائت دارند. «يا لَيْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ» «2»
پیام ها
1- وقوع قيامت ناگهانى است و زمان آن بر كسى معلوم نيست. «بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ»
2- تمام دوستىهايى كه بر اساس تقوا نباشد، به دشمنى تبديل مىشود.
الْأَخِلَّاءُ ... عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
الْأَخِلاَّءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقِينَ (67)
الْأَخِلَّاءُ يَوْمَئِذٍ: دوستان دنيا در آن روز، بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ: بعضى از ايشان مر بعضى را دشمن باشند، إِلَّا الْمُتَّقِينَ: مگر پرهيزكاران از اهل ايمان كه ايشان در قيامت نيز دوستان يكديگرند.
تنبيه:
آيه شريفه آگاهى است كه تمام دوستىها روز قيامت مبدل به
جلد 11 - صفحه 493
دشمنى گردد الا دوستى كه براى خدا و در راه خدا باشد، لذا حضرت پيغمبر صلى اللّه عليه و آله فرمود: «احب فى اللّه و ابغض فى اللّه» دوستى كن در راه خدا و دشمنى نما در راه خدا «1».
و حضرت صادق عليه السّلام فرمود: الا كل خلة كانت فى الدنيا فى غير اللّه فانها تصير عداوة يوم القيمة: آگاه باشيد هر دوستى كه باشد در دنيا براى غير خدا، مىگردد آن دوستى دشمنى روز قيامت «2».
على ابن ابراهيم- روايت نموده كه حضرت امير المؤمنين عليه السلام بعد از تلاوت اين آيه فرمود: چون دو مؤمن در دنيا دوستى كنند و يكى به جوار رحمت خدا رود، گويد: فلان، دوست من بود و مرا به طاعت تو و اطاعت انبياى تو امر مىنمود، در اوامر ترغيب و از نواهى منزجر مىنمود، نظر لطف را از او مگير و همچنانكه مرا هدايت نمودى او را به طريق هدايت مستقيم بدار، چنانچه مرا گرامى داشت او را به مكرمت عميم خود رحمت فرما؛ و چون دو كافر و فاسق با يكديگر دوستى كنند و يكى از آنها پيش از ديگرى بميرد، گويد: فلان كس مرا از عبادت و اطاعت تو منع مىكرد و بر فسق و معصيت تحريص مىنمود و مىگفت ما را به خدا رجوعى نيست، نظر لطف از او بردار و به انواع عذاب و اصناف عقاب او را معذب فرما. «3»
تتمه:
خلّت در ميان نوع بشر از چهار وجه بيرون نيست: دو وجه آن مستحسن و مثمر سعادت سرمدى:
1- خلّت حقيقه كه آن را محبت روحانيه گويند و استنابه آن به تناسب ارواح است و تعارف آن مانند محبت انبياء و اولياء و شهداء و اصفياء با يكديگر. 2- محبت قلبيه و آن مستند است به تناسب اوصاف كامله و اخلقه فاضله مانند محبت صلحا و اتقيا در حق يكديگر و دوستى امت با انبياء و ائمه هدى عليهم السلام.
«1» منهج الصادقين، چاپ 1333 شمسى، ج 8، ص 256.
«2» برهان، ج 4، ص 153، حديث 2.
«3» برهان، ج 4، ص 153، حديث 3.
جلد 11 - صفحه 494
و اما دو محبت مذموم: 1- به سبب تيسير مصالح است مانند محبت تجار و صناع و ارباب حاجت به اغنياء. 2- محبت نفسانيه و استناد آن به لذات حسيه و مشتهيات نفسانيه. و چون در قيامت اسباب اين دو نوع محبت مفقودند و غرض و غايت آن حاصل نشود، آن محبت زايل شود و به دشمنى مبدل گردد، پس بايد كه مقصود اهل ايمان از خلت و محبت محض رضاى الهى و غير مشوب به مقاصد دنيوى باشد تا روز حساب به اين خطاب مستطاب سر افراز گردد:
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
هَلْ يَنْظُرُونَ إِلاَّ السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ (66) الْأَخِلاَّءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقِينَ (67) يا عِبادِ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ (68) الَّذِينَ آمَنُوا بِآياتِنا وَ كانُوا مُسْلِمِينَ (69) ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَ أَزْواجُكُمْ تُحْبَرُونَ (70)
يُطافُ عَلَيْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَكْوابٍ وَ فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَ أَنْتُمْ فِيها خالِدُونَ (71) وَ تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي أُورِثْتُمُوها بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (72) لَكُمْ فِيها فاكِهَةٌ كَثِيرَةٌ مِنْها تَأْكُلُونَ (73) إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي عَذابِ جَهَنَّمَ خالِدُونَ (74) لا يُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَ هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ (75)
ترجمه
آيا انتظار ميكشند مگر قيامت را كه بيايد آنانرا ناگهان با آنكه آنها ندانند
دوستان در چنين روز بعضيشان براى بعضى دشمنند مگر پرهيزكاران
اى بندگان من نيست ترسى بر شما امروز و نه شما اندوهگين ميشويد
آنانكه گرويدند بآيتهاى ما و بودند منقادان اوامر ما
وارد شويد ببهشت شما و همسرانتان آنجا اكرام و مسرور خواهيد شد
بگردش درآورده شود بر آنان قدحها و تنگهائى از طلا و در آنست آنچه ميخواهد آنرا نفسها و لذّت ميبرد چشمها و شما در آن جاودانيانيد
و اين آن بهشتى است كه بارث داده شديد آنرا بسبب آنچه بوديد
جلد 4 صفحه 614
كه ميكرديد
براى شما در آن ميوه بسيار است كه از آنها ميخوريد
همانا گناهكاران در عذاب دوزخ جاودانيانند
تخفيف داده نشود بر آنها و آنان در آن نوميدانند.
تفسير
خداوند متعال براى توبيخ و ملامت كفّار و فجّار ميفرمايد كه آيا بعد از آمدن قرآن و كشف حقائق براى فرق مختلفه آنان باز منتظر چيزى هستند جز روز قيامت كه ناگهان بر آنها وارد و آنان بكلّى غافل و بىخبر از آن باشند چون ايمان بآن ندارند و بايد دانست كه دوستانى كه براى امور دنيوى با يكديگر مرافقت مينمايند بدون غرض الهى در آخرت با هم دشمن ميشوند چنانچه از امام صادق عليه السّلام نقل شده چون آنجا معلوم ميشود كه هر يك موجب بعد ديگرى از مقام ربوبى شدهاند و بيكديگر ضرر اخروى وارد نمودهاند ولى دوستى و معاشرت و مرافقتى كه براى خدا باشد مانند دوستى اهل تقوى با يكديگر در دنيا هميشه باقى و برقرار خواهد بود و در آنروز خداوند بآنها ميفرمايد اى بندگان من خوف و ترس و حزن و اندوه شما تمام شد امروز روز آسايش و راحتى شما است تا خدا خدائى ميكند و مخاطب كسانى هستند كه ايمان آوردند بائمه اطهار و مطيع و منقاد ايشان بودند چون اطاعت و انقياد از ايشان اطاعت و انقياد از خدا و پيغمبر است چنانچه مراد از متّقين هم بروايت كافى از امام صادق عليه السّلام شيعيان ايشانند و امر ميشود بآنها كه داخل بهشت شويد بازنهاتان در دنيا كه شيعه بودند اكرام و پذيرائى ميشود از شما كه مسرور شويد بطوريكه آثار سرور از چهره شما نمايان باشد و آنها داخل ميشوند و گردش ميكنند در اطراف ايشان حوران و غلمان بهشتى با قدحهائى مملوّ از طعام و تنگهائى پر از شراب طهور بهشتى كه تمام آنها از طلاى خالص است و در بهشت است آنچه نفس و دل مؤمن بخواهد از طعام و شراب و لباس و تعيّن و تجمّل و تغنّى و خلوت و جلوت و صحبت و عشرت و انواع لذائذ روحى و جسمى كه بچشم ديده شود مانند گل و سبزه و درخت و آب جارى و قصر عالى كه لذّت نظرى دارد و غير اينها كه قبلا ذكر شد و همه در آن هميشه سالم و غانم و باقى و برقرار خواهند بود و بالاتر از همه آنكه اهل تقوى اين بهشت و نعمتهاى آنرا باستحقاق در مقابل اعمالشان در دنيا مالك ميشوند و از كفّار و فجّار ارث ميبرند
جلد 4 صفحه 615
بتقريبى كه در اوّل سوره المؤمنون نقل شد و اوصاف ميوههاى گوناگون زياد بهشتى مكرّر ذكر شده و اجمالش آنستكه تمام محسّنات ميوههاى دنيا را دارد و از تمام عيوب آنها مبرّى است و هر چه از آنها خورده شود كم نميشود و آنجا در هر خوراكى بقدريكه شخص در دنيا خورده ميخورد و كفّار و مشركين (و قمّى ره فرموده دشمنان آل محمد صلّى اللّه عليه و اله و سلّم) در عذاب جهنّم مخلّدند و تخفيف عذابى براى آنها نيست و مأيوس از هر خيرى ميباشند و تشتهى الأنفس بدون ضمير مفعول نيز قرائت شده و گفتهاند آن بهتر است براى آنكه كلمه طولانى نشود.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
الأَخِلاّءُ يَومَئِذٍ بَعضُهُم لِبَعضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ المُتَّقِينَ (67)
دوستان و رفقاء دنيايي که جون در جون يكديگر ميكنند و ميگويند ما يك جون در دو قالب هستيم فرداي قيامت با يكديگر كمال عداوت را دارند که ميگويند تو مرا جهنمي كردي اگر تو نبودي من بهشتي ميشدم مگر متقين كمال الفت و محبّت را دارند و هر كدام از ديگري تشكّر ميكند که تو مرا سعادتمند كردي اگر تو نبودي من موفق نميشدم.
الأَخِلّاءُ يَومَئِذٍ بَعضُهُم لِبَعضٍ عَدُوٌّ روز قيامت روزي است که ميفرمايد يَومَ يَفِرُّ المَرءُ مِن أَخِيهِ وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ لِكُلِّ امرِئٍ مِنهُم يَومَئِذٍ شَأنٌ يُغنِيهِ- عبس آيه 34 الي 37.
إِلَّا المُتَّقِينَ مكرر مراتب تقوي را تذكر دادهايم که مرتبه اولي ايمان است که تقواي از عقائد فاسده مذاهب باطله و اهل ضلالت و منكر ضروريات دين و مذهب و اهل بدعت باشد ثم از اخلاق رذيله و صفات خبيثه ثم از معاصي كبار ثم از كليه معاصي ثم از زخارف دنيا ما زاد از ضرورت ثم از توجه به غير خدا سپس خداوند تفضلاتي که نسبت به متقين دارد و مثوباتي که به آنها عنايت ميفرمايد بيان ميكند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 67)- سپس از حالت دوستانی که در مسیر گناه و فساد، و یا زرق و برق دنیا، دست مودت به هم میدهند پرده برداشته، میگوید: «دوستان در آن روز دشمن یکدیگرند مگر پرهیزکاران»! (الْأَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِینَ).
تبدیل شدن این گونه دوستیها به عداوت در آن روز طبیعی است، چرا که هرکدام از آنها دیگری را عامل بدبختی و بیچارگی خود میشمرد، تنها پرهیزکارانند که پیوند دوستی آنها جاودانی است، چرا که بر محور ارزشهای جاودانی دور میزند، و نتایج پر بارش در قیامت آشکارتر میشود.
نکات آیه
۱ - تبدیل شدن دوستى هاى غیرخدایى، به عداوت و دشمنى در قیامت (الأخلاّء یومئذ بعضهم لبعض عدوّ إلاّ المتّقین)
۲ - مودّت و دوستى تقواپیشگان، پابرجا و مستحکم حتى در قیامت (الأخلاّء یومئذ بعضهم لبعض عدوّ إلاّ المتّقین)
۳ - تقوا، عامل حفظ و ثبات دوستى ها و مودّت ها است. (الأخلاّء یومئذ بعضهم لبعض عدوّ إلاّ المتّقین)
۴ - آشکار شدن آثار زیانبار دوستى و مودّت بى تقوایان در روز قیامت (الأخلاّء یومئذ بعضهم لبعض عدوّ إلاّ المتّقین) دوستانى که دوستى خویش را بر غیر تقوا بنا نهاده اند، در قیامت خواهند فهمید که چه اثرات شومى را به واسطه آن متحمل شده اند و در نتیجه با یکدیگر دشمن خواهند شد.
۵ - دوستى هاى بنا شده بر بى تقوایى، داراى باطنى عداوت خیز و دشمنى پرور (الأخلاّء یومئذ بعضهم لبعض عدوّ إلاّ المتّقین) برداشت یاد شده بدین احتمال است که آیه شریفه اشاره به کشف باطن این گونه دوستى ها در قیامت داشته باشد.
۶ - عمیق ترین روابط مودّت آمیز بدون پشتوانه معنویت و تقوا، محکوم به گسستن و نابودى است. (الأخلاّء یومئذ) واژه «الأخلاّء» (جمع «خلیل») از ماده «خلّة» گرفته شده است که به معناى مودّت و دوستى مى باشد. ریشه اصلى آن «خلل» به معناى فاصله میان دو شىء است که به دلیل نفوذ محبت و دوستى در عمق قلب آدمى، این واژه در مورد دوستان به کار مى رود.
۷ - لزوم رعایت معیارهاى ارزشى و معنوى در انتخاب دوست (الأخلاّء یومئذ بعضهم لبعض عدوّ إلاّ المتّقین)
۸ - تأثیر مهم روابط صمیمانه و ماهیت دوستان، در موضع گیرى هاى دینى انسان و فرجام اخروى او (فاختلف الأحزاب ... الأخلاّء یومئذ بعضهم لبعض عدوّ) با توجه به ارتباط این آیه با آیات پیشین - که در زمینه اختلاف گروهى و احزاب درباره عیسى(ع) و دین الهى بود - مطلب بالا استفاده مى شود.
روایات و احادیث
۹ - «قال أمیرالمؤمنین(ع) الناس إخوان فمن کانت اُخوّته فى غیر ذات اللّه فهى عداوة و ذلک قوله عزّوجلّ «الأخلاّء یومئذ بعضهم لبعض عدوّ إلاّ المتّقین»;[۱] امیرالمؤمنین(ع) فرمود: مردم با یکدیگر برادرند، پس کسى که برادرى او براى غیر خدا باشد، آن دشمنى است و این است سخن خداوند عزّوجلّ: الأخلاّء یومئذ بعضهم لبعض عدوّ إلاّ المتّقین».
۱۰ - «عن على(ع) قال: فى ... خلیلین کافرین ... أمّا الکافران فتخالاّ بمعصیة اللّه و تباذلا علیها و توادّا علیها فمات أحدهما قبل صاحبه فأراه اللّه تبارک و تعالى منزله فى النار فقال یا ربّ فلان خلیلى کان یأمرنى بمعصیتک و ینهانى عن طاعتک فثبّته على ما ثبّتنى علیه من المعاصى حتى تُریَه ما أرَیتنى من العذاب فیلتقیان عند اللّه یوم القیامة یقول کلّ واحد منهما لصاحبه جزاک اللّه من خلیل شرّاً کنت تأمرنى بمعصیة اللّه و تنهانى عن طاعة اللّه قال ثمّ قرأ(ع) «الأخلاّء یومئذ بعضهم لبعض عدوّ إلاّ المتّقین»...;[۲] از امام على(ع) روایت شده که درباره دو دوست کافر فرمود: ... اما آن دو کافر، دوستى آنان در نافرمانى خداوند بوده و در این نافرمانى به یکدیگر کمک کرده و دوستى نموده بودند یکى از آنان قبل از دوست دیگرى مرده و جایگاهش را در آتش به او نشان مى دهند; پس مى گوید: پروردگارا! فلانى دوست من بود و مرا به نافرمانى تو دستور مى داد و از طاعت تو نهى مى کرد. پس او را بر همان چیزى ثابت قدم بدار که مرا بر آن نگه داشت تا به او نشان دهى عذابى راکه به من نشان دادى، پس در روز قیامت همدیگر را ملاقات مى کنند و هر یک از آنان به دوست خود مى گوید: خداوند تو را به عنوان «دوست»، جزاى شرّ بدهد! مرا به نافرمانى خدا دستور مى دادى و از اطاعت خدا نهى مى کردى. راوى گوید: حضرت على(ع) سپس آیه «الأخلاّء یومئذ بعضهم لبعض عدوّ إلاّ المتّقین» را تلاوت فرمود...».
موضوعات مرتبط
- ارزشها: نقش ارزشهاى معنوى ۷
- انسان: عوامل مؤثر در فرجام انسان ۸
- بى تقوایان: آثار اخروى دوستى با بى تقوایان ۴; زیان اخروى دوستى با بى تقوایان ۴
- تقوا: آثار بى تقوایى ۵; آثار تقوا ۳، ۶
- دشمنى: عوامل دشمنى ۵; ملاک دشمنى ۹
- دوستان: دشمنى اخروى دوستان کافر ۱۰; دوستان در قیامت ۱; ملاک انتخاب دوست ۷; نقش دوست ۸
- دوستى: آثار دوستى ۸; عوامل تداوم دوستى ۳; ملاک دوستى ۵
- روابط: زمینه قطع روابط عاطفى ۶
- عقیده: عوامل مؤثر در عقیده ۸
- قیامت: دشمنى در قیامت ۱; ظهور حقایق در قیامت ۴; ویژگیهاى قیامت ۱، ۴
- متقین: تداوم دوستى متقین ۲; دوستان متقین ۲; فضایل متقین ۲; متقین در قیامت ۲
- معنویت: آثار معنویت ۶