آل عمران ٢١

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۵۵ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

کسانی که نسبت به آیات خدا کفر می‌ورزند و پیامبران را بناحق می‌کشند، و (نیز) مردمی را که امر به عدالت می‌کنند به قتل می‌رسانند، و به کیفر دردناک (الهی) بشارت ده!

كسانى كه آيات الهى را انكار مى‌كنند و به ناحق پيامبران را مى‌كشند و مردمى را كه به عدالت فرمان مى‌دهند به قتل مى‌رسانند، آنها را به عذابى دردناك بشارت ده
كسانى كه به آيات خدا كفر مى‌ورزند، و پيامبران را بناحق مى‌كشند، و دادگستران را به قتل مى‌رسانند، آنان را از عذابى دردناك خبر ده.
همانا آنان که به آیات خدا کافر شوند و انبیاء را بی‌جرم و به ناحق بکشند و آن مردمی را که (خلق را) به درستی و عدل خوانند به قتل رسانند، آنها را به عذاب دردناک بشارت ده.
کسانی که پیوسته به آیات خدا کفر می ورزند، و همواره پیامبران را به ناحق می کشند، و از مردم کسانی را که امر به عدالت می کنند به قتل می رسانند، پس آنان را به عذابی دردناک بشارت ده.
كسانى را كه به آيات خدا ايمان نمى‌آورند، و پيامبران را به ناحق مى كشند و مردمى را كه از روى عدل فرمان مى‌دهند مى‌كشند، به عذابى دردآور بشارت ده.
به کسانی که آیات الهی را انکار می‌کنند و پیامبران را به ناحق می‌کشند و دادگستران را به قتل می‌رسانند، از عذابی دردناک خبر ده‌
آنان را كه به آيات خدا كافر مى‌شوند و پيامبران را به ناحق مى‌كشند و كسانى از مردم را كه به عدل و داد فرمان مى‌دهند مى‌كشند به عذابى دردناك مژده ده.
کسانی که به آیات (دیدنی و خواندنی) خدا کفر می‌ورزند، و پیغمبران را به ناحق به قتل می‌رسانند، و کسانی از مردمان را می‌کشند که به عدالت و دادگری فرمان می‌دهند (و ایشان را به سوی خدا می‌خوانند)، پس آنان را به عذاب دردناکی بشارت بده.
بی‌گمان کسانی‌که به آیات خدا کفر می‌ورزند، و پیامبران برجسته را به ناحق می‌کشند و مردمانی را (هم) که به فضیلت فرمان می‌دهند می‌کشند، آنان را از عذابی دردناک نوید ده.
همانا آنان که کفر ورزند به آیتهای خدا و بکشند پیمبران را به ناحقّ و بکشند آنان را که امر کنند به دادگری از مردم پس آگهیشان ده به عذابی دردناک‌


آل عمران ٢٠ آیه ٢١ آل عمران ٢٢
سوره : سوره آل عمران
نزول : ٣ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الْقِسْط»: دادگری.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

محل نزول:

اين آيه در همچون ديگر آيات سوره آل عمران در مدينه بر پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله نازل گرديده است. [۱]

شأن نزول:[۲]

اين آيه درباره پادشاهان بنى‌اسرائيل نازل گرديد كه بعد از موسى پيامبران را كشتند و مردانى كه امر به معروف و نهى از منكر مي‌نمودند به قتل رسانيدند، شيخ بزرگوار ما در تفسير خود به عنوان روايت نه به عنوان شأن و نزول از ابوعبيدة بن جراح روايت كند كه گفت: از رسول خدا صلى الله عليه و آله پرسيدم چه كسانى داراى عذاب سخت تر و شديدترى خواهند بود.

فرمود: كسانى كه پيامبران را بكشند و يا آمرين به معروف و ناهين از منكر را به قتل رسانند، سپس فرمود: اى ابوعبيدة قوم بنى‌اسرائيل در يك روز و در يك ساعت، چهل و سه پيامبر را به قتل رسانيدند و در همان روز هم ۱۱۲ نفر از بندگان خداى را كه امر به معروف و نهى از منكر مي‌نمودند كشتند.[۳]

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


«21» إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَ يَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ‌

براستى كسانى كه به آيات خداوند كفر مى‌ورزند و پيامبران را به ناحق مى‌كشند وكسانى از مردم را كه فرمان به عدالت مى‌دهند مى‌كشند، پس آنان را به عذابى دردناك بشارت ده.

نکته ها

در تفاسير كبير و مجمع‌البيان وقرطبى مى‌خوانيم: بنى‌اسرائيل در اول روز آنهم در يك‌

جلد 1 - صفحه 487

ساعت، چهل و سه نفر از پيامبران الهى و يكصد و دوازده نفر از آمران به معروف را به درجه‌ى شهادت رساندند.

البتّه ناگفته پيداست كه در زمان پيامبراسلام صلى الله عليه و آله گروهى كه انبيا را شهيد كنند نبودند، ولى چون زنده‌ها به كار گذشتگان و نياكان خود راضى بودند، خداوند در اين آيه، كسانى را كه به خاطر رضايت قلبى، شريك جرم نياكان هستند، با خطاب «بشّرهم» مورد انتقاد و تهديد قرار داده است.

سؤال: از شرايط وجوب امر به معروف و نهى از منكر آن است كه خطرى در كار نباشد، ولى در اين آيه از كسانى كه براى نهى از منكر تا پاى جان ايستاده‌اند، ستايش شده است، علّت چيست؟

پاسخ: اوّلًا: شرايط افراد و نوع معروف ومنكر تفاوت مى‌كند؛ گاهى منكر، حكومت يزيد است كه امام حسين عليه السلام براى نهى از آن به كربلا مى‌رود وشهيد مى‌شود، مى‌فرمايد: هدف من از اين حركت و قيام، امر به معروف و نهى از منكر است، امّا گاهى منكر در اين حدّ نيست، بلكه گناهى است كه بايد ميان خطر ومفسده‌ى گناه و از دست‌دادن مال وجان وآبرو مقايسه و با توجّه به اهميّت و اولويّت عمل كرد.

ثانياً: شايد مراد از كسانى كه در اين آيه مورد ستايش قرار گرفته‌اند آنهايى باشند كه خود پيش‌بينى شهادت نمى‌كردند، ولى ستمكاران آنان را به شهادت رساندند.

پیام ها

1- از اعتقادات انحرافى و كفرآميز، اعمال خطرناكى همانند قتل و كشتار انبيا سر مى‌زند. «يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ ...»

2- در شرايطى، اظهار حقّ لازم است؛ اگرچه به قيمت شهادت انبيا و اوليا باشد.

3- دشمنان براى مقابله با حق، دست به كشتن پيامبران مى‌زنند. «يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ»

4- گاهى طاغوت‌ها براى كشتن فرزانگان با تبليغات و شايعات و توجيهات، كار خود را حقّ جلوه مى‌دهند. «بِغَيْرِ حَقٍّ»

5- نام كسانى كه به عدالت دعوت مى‌كنند وآمرين به معروف وناهيان از منكر،

جلد 1 - صفحه 488

در رديف انبيا برده شده است. لذا كيفر قاتلان آنان نيز همچون قاتلان پيامبران است. «فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَ يَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ «21»

إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ‌: بدرستى كه آنانكه كافر مى‌شوند به آيتهاى خدا از پيغمبر و قرآن و معجزات آن حضرت، كه دالند بر دين حق اسلام، وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍ‌: و مى‌كشند پيغمبران را به غير حق، يعنى نمى‌دانند كه بغير حق مى‌كشند. و اين صورت، اقبح است از آنكه تصور كنند به غير حق مى‌كشند. يا آنكه كشتن انبياء در مذهب خودشان به غير حق بود.

بنابراين عده‌اى از پيغمبران را كشتند، چنانچه از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مروى است كه بعد از تلاوت آيه فرمود: بنى اسرائيل، چهل و سه پيغمبر را در ساعت اول روز كشتند. پس صد و دوازده نفر از عباد برخاستند تا بر ايشان امر به معروف و نهى از منكر كنند، ايشان را در آخر روز نيز كشتند؛ چنانچه فرمايد: وَ يَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ‌: و مى‌كشند آن كسانى را كه امر

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 47

مى‌كردند، بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ‌: به عدل و داد از مردمان، يعنى سواى پيغمبران امر كنندگان به معروف را مى‌كشتند، فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ‌: پس بشارت بده اين جماعت را از راه توبيخ و سرزنش، به عذاب دردناك.

نكته: ذكر تبشير در مقام انذار، بر وجه تحكّم است، يعنى آنها را تهديد فرما و بترسان از عذاب جهنم كه سخت‌ترين عذابهاست. مراد اهل كتابند كه در عصر حضرت پيغمبر بودند و مى‌خواستند اقتفا به پدران خود نموده، دست به قتل حضرت و اصحاب او دراز كنند، حق تعالى ايشان را حفظ فرمود.

تنبيه: در آيه شريفه دلالاتى است:

1- دال است بر آنكه كشتن انبياء موجب كفر است.

2- اسناد قتل به اهل كتاب زمان حضرت پيغمبر، با آنكه اجداد آنها مرتكب قتل شده بودند، به اعتبار آنكه ايشان راضى به فعل پدران خود بودند؛ پس دلالت دارد بر آنكه راضى به فعل جماعتى، شريك در آن فعل است. و حضرت امير المؤمنين عليه السّلام فرمايد: الرّاضى بفعل قوم كالدّاخل فيه معهم: «1» راضى بودن كسى به فعل جماعتى، مانند كسى است كه داخل با ايشان باشد، چه خير باشد يا شر.

3- «على بن عيسى» به اين آيه استدلال نموده بر جواز انكار منكر با خوف قتل، و اين در صورتى است كه يقين به نتيجه و اثر، و مفسده‌اى هم مترتب نشود.

4- آيه شريفه دال است بر شدت عذاب كسى كه پيغمبر يا آمر به معروف يا ناهى از منكر را بكشد، چنانچه «ابو عبيده جراح» از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده كه از آن حضرت پرسيدم: روز قيامت عذاب كدام طايفه سخت‌تر باشد؟ فرمود: (مردى كه) پيغمبر يا كسى را كه امر به معروف و نهى از منكر نمايد، بكشد. بعد از آن، اين آيه را تلاوت فرمود. «2»


«1» نهج البلاغه، حكمت 154

«2» تفسير الدّرّ المنثور، جلد 2، صفحه 13

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 48

در كتاب «كافى» از حضرت صادق عليه السّلام مروى است: قال رسول اللّه: انّ اللّه عزّ و جلّ يقول ويل للّذين يختلون الدّنيا بالدّين و ويل للّذين يقتلون الدّين يأمرون بالقسط من النّاس و ويل للّذين يسير المؤمن فيهم بالتّقيّة، ابى يغترّون ام علىّ يتجرؤون فبى حلفت لأتيحنّ لهم فتنة تترك الحليم منهم حيرانا «1» فرمود حضرت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: بدرستى كه خداوند عزّ و جل فرمايد: عذاب و هلاك براى كسانى است كه طلب كنند دنيا را به سبب دين به مكر و حيله و خدعه. و واى براى كسانى كه مى‌كشند امر كنندگان به عدل را. و ويل براى كسانى كه زندگانى كند مؤمن در آنها به تقيه. آيا به سبب امهال و نعمت من غافل شدند از بطش و عذاب من، يا چه چيز آنها را جرئت داد بر نافرمانى من؟ پس به ذات خود قسم البته البته تقدير و نازل فرمايم بر ايشان فتنه‌اى را كه واگذارد حليم ايشان را حيران و سرگردان.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَ يَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ «21»

ترجمه‌

همانا آنانكه كافر ميشوند بآيت‌هاى خدا و ميكشند پيغمبران را بناحق و ميكشند آنانرا كه امر ميكنند بعدالت از مردمان پس مژده ده آنانرا بعذابى دردناك..

تفسير

گفته شده است اين جماعت در عصر پيغمبر (ص) بودند كه پيشينيان آنها كشته بودند پيغمبران و اتباع ايشانرا كه عباد بنى اسرائيل بودند و اينها راضى بودند بآنچه از پيشينيان آنها صادر شده بود و عازم بودند كه پيغمبر (ص) و مؤمنين را بكشند لكن خداوند حفظ فرمود آنها را از شر اين جماعت و يقاتلون از باب مفاعله نيز قرائت شده است و در مجمع از پيغمبر (ص) روايت نموده كه اشد مردم از جهت عذاب در روز قيامت كسى است كه پيغمبرى را بكشد يا مردى را كه امر بمعروف و نهى از منكر مينمايد و اين آيه را تلاوت فرمود و فرمود كه بنى اسرائيل در يك ساعت اول روز چهل و سه پيغمبر را كشتند پس يكصد و دوازده نفر از عباد بنى اسرائيل قيام نموده آنها را امر بمعروف و نهى از منكر كردند و آنها تمام آن عباد را در آخر همانروز كشتند و آنها كسانى هستند


جلد 1 صفحه 393

كه مشمول ذيل آيه‌اند كه فرموده بشارت بده بآنها عذاب اليم را و اين بطور توسعه و طعنه است و الا بشارت مناسب با نويد است نه با وعيد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ يَكفُرُون‌َ بِآيات‌ِ اللّه‌ِ وَ يَقتُلُون‌َ النَّبِيِّين‌َ بِغَيرِ حَق‌ٍّ وَ يَقتُلُون‌َ الَّذِين‌َ يَأمُرُون‌َ بِالقِسطِ مِن‌َ النّاس‌ِ فَبَشِّرهُم‌ بِعَذاب‌ٍ أَلِيم‌ٍ «21»

بتحقيق‌ كساني‌ ‌که‌ كافر بآيات‌ الهي‌ ميشوند و انبياء ‌خدا‌ ‌را‌ ناروا ميكشند و آمرين‌ بعدل‌ و داد ‌را‌ ميكشند ‌پس‌ بشارت‌ بآنها بده‌ بعذاب‌ دردناك‌، ‌در‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ شريفه‌ چند جمله‌ بايد متذكّر شويم‌:

(جمله‌ اولي‌)

ذكر اخبار وارده‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ مورد ‌در‌ برهان‌ ‌از‌ سليم‌ ‌بن‌ قيس‌ ‌از‌ امير المؤمنين‌ ‌عليه‌ السّلام‌ روايت‌ كرده‌ فرمود بمعاويه‌

(‌ يا ‌ معاوية انّا اهل‌ اختار اللّه‌ لنا الآخرة ‌علي‌ الدنيا و ‌لم‌ يرض‌ لنا بالدنيا ثوابا ‌ يا ‌ معاوية ان‌ّ نبي‌ّ اللّه‌ زكريّا ‌قد‌ نشر بالمناشير و يحيي‌ ‌بن‌ زكريّا قتله‌ قومه‌ و ‌هو‌ يدعوهم‌ ‌الي‌ اللّه‌ ان‌ّ اولياء الشيطان‌ ‌قد‌ حاربوا اولياء الرحمن‌)

‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ تلاوت‌ فرمود ‌اينکه‌ ‌آيه‌ ‌را‌.

و ‌در‌ مجمع‌ البيان‌ ‌از‌ عبيدة ‌بن‌ جراح‌ ‌از‌ پيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ روايت‌ ميكند ‌که‌ سؤال‌ شد ‌از‌ ‌آن‌ حضرت‌ ‌که‌ كدام‌ دسته‌ مردم‌ عذاب‌ ‌آنها‌ اشدّ ‌است‌ فرمود

(رجل‌ قتل‌ نبيّا ‌او‌ رجلا امر بالمعروف‌ ‌او‌ نهي‌ ‌عن‌ منكر)

سپس‌ قرائت‌ فرمود ‌اينکه‌ ‌آيه‌ ‌را‌.

و ‌از‌ كافي‌ ‌از‌ ابي‌ ‌عبد‌ اللّه‌ ‌عليه‌ السّلام‌ ‌از‌ پيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ روايت‌ ميكند ‌که‌ ‌خدا‌ فرمود

ويل‌ للّذين‌ يختلون‌ الدنيا بالدين‌ و ويل‌ للّذين‌ يقتلون‌ الّذين‌ يأمرون‌ بالقسط ‌من‌ النّاس‌ و ويل‌ للّذين‌ يسير المؤمن‌ فيهم‌ بالتّقيّة الخبر.

جلد 3 - صفحه 148

(جمله‌ ثانيه‌)

سؤال‌‌-‌ كساني‌ ‌که‌ انبياء ‌را‌ كشتند ‌در‌ زمان‌ پيغمبر اكرم‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ نبودند ‌که‌ پيغمبر بشارت‌ عذاب‌ اليم‌ بآنها بدهد.

جواب‌‌-‌ اولا ‌در‌ مقام‌ ‌خود‌ گفته‌ايم‌ ‌که‌ فاعل‌ فعل‌ ‌از‌ حيث‌ عقوبت‌ و عذاب‌ بمقتضاي‌ برهان‌ عقل‌ و نص‌ّ آيات‌ و اخبار سه‌ قسم‌ ‌است‌: فاعل‌ بالمباشرة و فاعل‌ بالتسبيب‌ و فاعل‌ بالرضا. و كساني‌ ‌که‌ ‌در‌ زمان‌ نبي‌ّ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ بودند ‌از‌ يهود و نصاري‌ و مشركين‌ راضي‌ بودند بفعال‌ سالفين‌ و سابقين‌

و الراضي‌ بفعل‌ قوم‌ كالداخل‌ فيهم‌

و ‌از‌ همين‌ باب‌ ‌است‌ ‌که‌ حضرت‌ بقيّة اللّه‌ عجّل‌ اللّه‌ ‌تعالي‌ فرجه‌ ‌پس‌ ‌از‌ ظهور انتقام‌ ‌از‌ قتله‌ ابي‌ ‌عبد‌ اللّه‌ ‌عليه‌ السّلام‌ و ساير آباء كرامش‌ ميكشد ‌از‌ كساني‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌آن‌ زمان‌ هستند.

و ثانيا ‌در‌ ‌آيه‌ شريفه‌ ذكر انبياء و آمرين‌ بالقسط ‌از‌ باب‌ مثال‌ ‌است‌ و ‌آيه‌ شريفه‌ شامل‌ ميشود ‌هر‌ كسي‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌در‌ راه‌ دين‌ كشته‌ ميشود ‌از‌ ائمه‌ طاهرين‌ و علماء شيعه‌ و اصحاب‌ ائمه‌ و ساير داعين‌ ‌الي‌ الحق‌ بواسطه‌ وحدت‌ ملاك‌ و مناط و مفهوم‌ موافقت‌ و فحوي‌ و اولويّة قطعيّه‌ نسبت‌ ببعض‌ موارد.

و ثالثا مانعي‌ ندارد پيغمبر خبر دهد ‌که‌ اسلاف‌ ‌شما‌ ‌را‌ ‌که‌ مرتكب‌ يك‌ همچه‌ معصيت‌ بزرگ‌ شده‌اند گرفتار همچه‌ عذابي‌ خواهند شد و ‌اينکه‌ يك‌ نوع‌ تهديد ‌است‌ چنانچه‌ اغلب‌ قضاياي‌ سالفين‌ ذكرش‌ ‌در‌ قرآن‌ ‌براي‌ تنبيه‌ و تهديد و عبرت‌ لاحقين‌ ‌است‌

(جمله‌ ثالثه‌)

اينكه‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ سه‌ وصف‌ بيان‌ كرده‌: كفر بآيات‌ اللّه‌، قتل‌ انبياء، قتل‌ آمرين‌ بالقسط. و اينها لازم‌ نيست‌ ‌هر‌ سه‌ خصوصيّت‌ جمع‌ شود ‌تا‌ مورد عذاب‌ اليم‌ گردد بلكه‌ ‌هر‌ يك‌ ‌از‌ ‌آنها‌ كافيست‌. كافر و ‌لو‌ قاتل‌ نباشد مورد عذاب‌ اليم‌ خواهد خواهد ‌بود‌ چنانچه‌ قاتل‌ انبياء و اوصياء و علماء و آمرين‌ بمعروف‌ و داعين‌ ‌الي‌ الحق‌ و ‌لو‌ كافر نباشند مورد ‌آيه‌ هستند البتّه‌ بتفاوت‌ مراتب‌ اليم‌ و اليم‌.

جلد 3 - صفحه 149

(جمله‌ رابعه‌)

اشكال‌‌-‌ موضوع‌ امر بمعروف‌ و نهي‌ ‌از‌ منكر يكي‌ ‌از‌ شرائط ‌آن‌ اينست‌ ‌که‌ خوف‌ ضرر ‌بر‌ آمر و ناهي‌ نباشد ‌که‌ ‌اگر‌ خوف‌ ‌باشد‌ واجب‌ نيست‌ بلكه‌ حرام‌ ‌است‌ چه‌ رسد بخوف‌ قتل‌.

جواب‌‌-‌ اولا معلوم‌ نيست‌ ‌که‌ آمر بمعروف‌ و ناهي‌ ‌از‌ منكر خوف‌ داشته‌ باشند و احتمال‌ تأثير ‌هم‌ ميدادند سپس‌ گرفتار قتل‌ شدند.

و ثانيا ‌اينکه‌ شرط ‌در‌ همه‌ جا نيست‌ بلكه‌ ‌در‌ موضوع‌ حفظ بيضه‌ اسلام‌ و احتمال‌ زوال‌ دين‌ واجب‌ ‌است‌ و ‌لو‌ منجرّ بقتل‌ شود مثل‌ موضوع‌ جهاد و دفاع‌ ‌از‌ تهاجم‌ كفر و ثالثا ممكن‌ ‌است‌ مورد ‌آيه‌ ‌اينکه‌ ‌باشد‌ ‌که‌ آمرين‌ بقسط ‌براي‌ جلوگيري‌ ‌از‌ قتل‌ انبياء بوده‌ ‌که‌ حفظ نبي‌ّ واجب‌ ‌است‌ و ‌لو‌ بكشته‌ شدن‌ و عمل‌ اصحاب‌ امام‌ حسين‌ ‌عليه‌ و ‌عليهم‌ ‌السلام‌ ‌از‌ همين‌ باب‌ بوده‌ ‌که‌ ‌براي‌ حفظ امام‌ جانبازي‌ ميكردند و الّا لشگر كربلا ‌با‌ ‌آنها‌ كاري‌ نداشتند ‌اگر‌ دست‌ ‌از‌ ياري‌ ابي‌ ‌عبد‌ اللّه‌ ‌عليه‌ السّلام‌ برميداشتند.

(جمله‌ خامسه‌)

سؤال‌‌-‌ بشارت‌ عبارت‌ ‌از‌ وعده‌ ثواب‌ ‌است‌ مقابل‌ انذار ‌که‌ توعيد ‌بر‌ عذاب‌ ‌است‌ و اينجا مناسب‌ ‌اينکه‌ ‌بود‌ ‌که‌ بفرمايد فانذرهم‌ بعذاب‌ اليم‌.

جواب‌‌-‌ ‌اينکه‌ بشارت‌ ‌از‌ باب‌ استعاره‌ ‌است‌ قريب‌ بسرزنش‌ و بقول‌ عوام‌ سركوفت‌ چنانچه‌ ‌شما‌ ‌اگر‌ كسي‌ ‌را‌ ديديد عمل‌ قبيحي‌ و حرامي‌ ‌از‌ ‌او‌ سرزد و دوچار نكبتش‌ شد باو مي‌گويي‌ چشمت‌ روشن‌ ديدي‌ چه‌ شد، نه‌ بمعني‌ حقيقي‌ بشارت‌ ‌باشد‌ و ‌اينکه‌ بشارت‌ ‌از‌ هزار انذار تهديدش‌ بيشتر و توعيدش‌ شديدتر و تخويفش‌ زيادتر ‌است‌.

150

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 21)- در تعقیب آیه قبل که بطور ضمنی نشان می‌داد یهود و نصاری و مشرکانی که با پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله به گفتگو و ستیز برخاسته بودند تسلیم حق نبودند در این آیه به بعضی از نشانه‌های این مسأله اشاره می‌کند می‌فرماید: «کسانی که به آیات خدا کافر می‌شوند، و پیامبران را به ناحق می‌کشند و (همچنین) کسانی را از مردم که امر به عدل و داد می‌کنند به قتل می‌رسانند، آنها را به مجازات دردناک (الهی) بشارت بده» (إِنَّ الَّذِینَ یَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ وَ یَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ حَقٍّ وَ یَقْتُلُونَ الَّذِینَ یَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِیمٍ).

در این آیه به سه گناه بزرگ آنها اشاره شده که ثابت می‌کند آنها تسلیم فرمان حق نیستند، بلکه صدای حق گویان را در گلو خفه می‌کنند.

نکات آیه

۱ - آنان که از تسلیم در برابر خدا روى گردانند، کافرند. (و ان تولّوا ... انّ الّذین یکفرون بایات اللّه)

۲ - کافران به آیات الهى، مستحق عذابى دردناک (انّ الذین یکفرون بایات اللّه ... فبشّرهم بعذاب الیم)

۳ - کفر به آیات الهى، منشأ قتل انبیا و عدالتخواهان (انّ الذین یکفرون ... و یقتلون النّبیّن ... و یقتلون الذین یأمرون بالقسط)

۴ - تهدید کافران از سوى خداوند، نسبت به قتل پیامبران و مردمان عدالتخواه (انّ الذین یکفرون ... و یقتلون النّبیّن ... فبشّرهم بعذاب الیم)

۵ - وجود منکران آیات الهى، قاتلان پیامبران و عدالتخواهان، در میان اهل کتاب و مشرکان (قل للّذین اوتوا الکتاب و الامّیّن ... انّ الذین یکفرون بایات اللّه و یقتلون النّبیّن ... و یقتلون)

۶ - همسانى گناه کفر به آیات الهى، با قتل انبیا و مردمان عدالتخواه (انّ الذین یکفرون ... و یقتلون النّبیّن ... و یقتلون) همسانى گناه، از همگون بودن کیفر، استفاده شده است.

۷ - همسانى سرنوشت شوم کافران، با قاتلان پیامبران و عدالتخواهان (انّ الذین یکفرون ... فبشّرهم بعذاب الیم)

۸ - عقیده، خاستگاه اعمال انسان (یکفرون ... و یقتلون)

۹ - کشتن پیامبران الهى، عملى ناحق و غیر قابل توجیه (و یقتلون النّبیّن بغیر حق)

۱۰ - کافران با توجیه و تظاهر به حقّ، انبیاى الهى و عدالتخواهان را به قتل مى رساندند. (انّ الذین یکفرون ... و یقتلون النّبیّن بغیر حق و یقتلون الذین یأمرون بالقسط) تأکید و تصریح به «بغیر حق»، بیانگر توجیه و حق نمایى کافران است.

۱۱ - بسیارى از پیامبران و عدالتخواهان، به دست کافران به قتل رسیدند. (انّ الذین یکفرون ... و یقتلون النّبیّن بغیر حق و یقتلون الذین یأمرون بالقسط)

۱۲ - وجود عدالتخواهانى در امتهاى گذشته، که در راه عدالت از جان گذشتند. (و یقتلون الذین یأمرون بالقسط)

۱۳ - شدت غضب خداوند، از کشتن انبیا و عدالتخواهان* (و یقتلون النّبیّن بغیر حق و یقتلون الذین یأمرون بالقسط) بنظر مى رسد تکرار کلمه «یقتلون» براى بیان مبغوضیّت قتل باشد.

۱۴ - خطر کشته شدن در راه عدالتخواهى، مانع از جواز امر به معروف و مبارزه با منکر نیست. (و یقتلون الذین یأمرون بالقسط) زیرا لحن آیه، ستایش و مدح نسبت به کشته شدگانى است که امرکنندگان به معروف در مسیر عدالتخواهى هستند.

۱۵ - عدالتخواهان جانباخته در طریق عدل، رتبه اى پس از پیامبران را دارا هستند. (و یقتلون النّبیّن بغیر حق و یقتلون الذین یأمرون بالقسط من الناس فبشّرهم بعذاب الیم) بیان یک گونه عذاب براى قاتلین انبیا و عدالتخواهان، دلالت بر نزدیکى رتبه عدالتخواهان با انبیا دارد. و تقدیم انبیا بر عدالتخواهان حاکى از فضیلت افزونتر آنان است.

۱۶ - کشتن انبیاى الهى و عدالتخواهان، موجب گرفتارى جامعه به مشکلات توانفرساست. و یقتلون النّبیّن بغیر حق ... فبشّرهم بعذاب الیم بنابراینکه «فبشّرهم بعذاب الیم»، نظر به مشکلات دنیوى و اخروى داشته باشد; به قرینه آیه بعد که مى فرماید: «حبطت اعمالهم فى الدنیا و الاخرة».

۱۷ - ارجمندى عدالتخواهى و عدالتخواهان، نزد خداوند (و یقتلون النّبیّن ... و یقتلون الذین یأمرون بالقسط) مستفاد از ذکر عدالتخواهان در پى ذکر انبیاى الهى و تهدید قاتلان آنان به عذاب دردناک.

۱۸ - رضایت کفار عصر پیامبر (ص) به کشتار انبیا توسط گذشتگان، علّت تهدید آنان به عذاب الهى* (و یقتلون النّبیّن ... فبشّرهم بعذاب الیم) تهدید بازماندگان قاتلان انبیا به عذاب در صورتى صحیح است که آنان به اعمال گذشتگان خویش راضى باشند.

۱۹ - تأمین سعادت جامعه در پرتو ایمان، خدمات انبیا و تلاش عدالتخواهان است. (انّ الّذین یکفرون ... فبشّرهم بعذاب الیم) نبود ایمان، انبیا و مصلحان در جوامع موجب رنج و بدبختى است، معلوم مى شود وجود آنها زمینه ساز سعادت خواهد بود.

روایات و احادیث

۲۰ - بنى اسرائیل، قاتل پیامبران الهى و قاتل حامیان پیامبران (و یقتلون النّبیّن بغیر حق و یقتلون الّذین یأمرون بالقسط) رسول اللّه (ص): ... قتلت بنو اسرائیل ثلاثة و اربعین نبیّاً ... فقام مأة رجل و اثنا عشر رجلا من عُبّاد بنى اسرائیل فَاَمَرُوا من قتلهم بالمعروف و نهوهم عن المنکر فقتلوا جمیعاً ... .[۴]

۲۱ - قاتلان پیامبران و قاتلان امر کنندگان به معروف، گرفتار سخت ترین عذابهاى الهى (و یقتلون النّبیّن بغیر حق و یقتلون الذین یأمرون بالقسط.) از رسول اللّه (ص) سؤال شد: اىّ الناس اشد عذاباً یوم القیامة؟ آن حضرت فرمود: رجل قتل نبیّاً او رجلاً امر بمعروف او نهى عن منکر، سپس آن حضرت، این آیه را تلاوت کرد: «انّ الّذین یکفرون ... ».[۵]

۲۲ - وعده عذاب دردناک به بنى اسرائیل، به جهت قتل چهل و سه پیامبر و صد و دوازده آمر به معروف و ناهى از منکر (و یقتلون النّبیّن بغیر حقّ و یقتلون الّذین یأمرون بالقسط من النّاس فبشّرهم بعذاب الیم) رسول اللّه (ص) به عنوان بیان مصداق براى آیه فوق فرمود: قتلت بنو اسرائیل ثلاثة و اربعین نبیّاً اول النّهار فى ساعة واحدة فقام مائة رجل و اثنى عشر رجلا من عبّاد بنى اسرائیل فامروا من قتلهم بالمعروف و نهوهم عن المنکر فقتلوا جمیعاً من آخر النّهار فى ذلک الیوم.(۳)

۲۳ - وعده عذاب دردناک به قاتلان زکریّا و یحیاى پیامبر (ع) (و یقتلون النّبیّن بغیر حق ... فبشّرهم بعذاب الیم) امیرالمؤمنین (ع) درباره آیه فوق فرمود: ... انّ نبى اللّه زکریّا قد نشر بالمناشیر و یحیى ابن زکریا قتله قومه و هو یدعوهم الى اللّه.(۴)

موضوعات مرتبط

  • آیات خدا: تکذیب آیات خدا ۵ ; کفر به آیات خدا ۳، ۶ ; منکران آیات خدا ۵
  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱۸
  • اصلاح طلبان: قتل اصلاح طلبان ۲۲
  • امر به معروف: ۲۱، ۲۲ احکام امر به معروف ۱۴ ; اهمیّت امر به معروف ۱۴
  • انبیا: تاریخ انبیا ۱۱ ; خدمات انبیا ۱۹ ; قتل انبیا ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۳، ۱۸ ; کیفر قتل انبیا ۷، ۱۶، ۲۱، ۲۲، ۲۳
  • اهل کتاب: ۵
  • ایمان: آثار اجتماعى ایمان ۱۹ ; ایمان و عمل ۸
  • بنى اسرائیل: بنى اسرائیل و قتل انبیا ۲۰، ۲۲
  • تسلیم: تسلیم به خدا ۱
  • جامعه: عوامل انحطاط جامعه ۱۶ ; عوامل رشد جامعه ۱۹
  • خدا: تهدید خدا ۴ ; عذاب خدا ۱۸، ۲۱ ; غضب خدا ۱۳ ; وعده هاى خدا ۲۲، ۲۳
  • رفتار: پایه هاى رفتار ۸
  • زکریّا (ع): کیفر قتل زکریّا (ع) ۲۳
  • سعادت: عوامل سعادت ۱۹
  • عدالت: مبارزه براى عدالت ۱۲، ۱۴
  • عدالتخواهان: خدمات عدالتخواهان ۱۹ ; عدالتخواهان در تاریخ ۱۲ ; قتل عدالتخواهان ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۱۰، ۱۱، ۱۳، ۱۶ ; مقام عدالتخواهان ۱۵، ۱۷
  • عدالتخواهى: ارزش عدالتخواهى ۱۵، ۱۷
  • عذاب: اهل عذاب ۲، ۲۱ ; مراتب عذاب ۲، ۲۱ ; موجبات عذاب ۲، ۱۸، ۲۱، ۲۲، ۲۳
  • عقیده: آثار عقیده ۸
  • عمل: ۸ عمل ناشایست ۹
  • عصیان: آثار عصیان ۱
  • قتل نفس: کیفر قتل نفس ۲۱
  • کافران: ۱، ۲، ۱۰، ۱۱ تهدید کافران ۴، ۱۸ ; فرجام کافران ۷
  • کفر: آثار کفر ۳ ; عوامل کفر ۱ ; کیفر کفر ۲
  • گناه: درجات گناه ۶ ; رضایت به گناه ۱۸
  • مشرکان: ۵
  • نهى از منکر: ۲۲ احکام نهى از منکر ۱۴ ; اهمیّت نهى از منکر ۱۴
  • یحیى (ع): کیفر قتل یحیى (ع) ۲۳

منابع

  1. طبرسي، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌۲، ص ۶۹۳.
  2. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شيخ طوسي و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۱۱..
  3. تفاسير كشف الاسرار و روض الجنان.
  4. تفسیر طبرى، ج ۳، ص ۱۴۴ ; مجمع البیان، ج ۲- ، ص ۷۲۰ ; تفسیر تبیان، ج ۲، ص ۴۲۲. ۲- و ۳. تفسیر طبرى، ج ۳، ص ۱۴۴ ; مجمع البیان، ج ۲، ص ۷۲۰ ; تفسیر تبیان، ج ۲، ص ۴۲۲.
  5. تفسیر برهان، ج ۱، ص ۲۷۴، ح ۱.