التوبة ٥٠

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۹ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

هرگاه نیکی به تو رسد، آنها را ناراحت می‌کند؛ و اگر مصیبتی به تو رسد، می‌گویند: «ما تصمیم خود را از پیش گرفته‌ایم.» و بازمی‌گردند در حالی که خوشحالند!

اگر تو را نيكى رسد آنها را بدحال مى‌كند، و اگر مصيبتى به تو رسد مى‌گويند: ما تصميم خود را از پيش گرفته‌ايم، و شادمان باز مى‌گردند
اگر نيكى به تو رسد آنان را بدحال مى‌سازد، و اگر پيشامد ناگوارى به تو رسد مى‌گويند: «ما پيش از اين تصميم خود را گرفته‌ايم.» و شادمان روى بر مى‌تابند.
اگر تو را حادثه‌ای خوش نصیب شود سخت بر آنها ناگوار آید و اگر تو را زحمتی و رنجی پیش آید (خوشحال شده و) گویند: ما در کار خود پیش‌بینی کردیم (که به جنگ نرفتیم)، و آنها باز می‌گردند در حالی که شادند.
اگر [در میدان نبرد] پیروزی و غنیمت به تو رسد، غمگینشان می کند، و اگر تو را آسیب و زیانی رسد، می گویند: ما پیش از این تصمیم خود را [بر شرکت نکردن در جنگ] گرفته بودیم [و احتیاط را از دست ندادیم] و در حالی که خوشحال و شادمانند [به خانه و زندگی و به سوی امور مادی] بازمی گردند.
اگر خيرى به تو رسد اندوهگينشان سازد، و اگر به تو مصيبتى رسد مى‌گويند: ما چاره كار خويش پيش از اين انديشيده‌ايم. آنگاه شادمان بازمى‌گردند.
اگر خیر و خوشی به تو برسد ایشان را بد آید و اگر مصیبتی به تو رسد گویند ما از پیش حساب کار خود را داشتیم و شادمانه روی برتافته بر می‌گردند
اگر تو را نيكيى- پيروزى و غنيمتى- فرا رسد آنان را اندوهگين سازد و اگر تو را مصيبتى- شكستى و زيانى- رسد گويند ما [احتياط و چاره‌] كار خويش از پيش فرا گرفته بوديم، و در حالى كه شادمانند روى گردانده باز مى‌گردند.
اگر نیکی به تو رسد (و پیروزی و غنیمت یابی، این توفیق) ایشان را ناراحت می‌کند، و اگر مصیبتی به تو دست دهد (و مثلاً کشته‌ها و زخمیهائی داشته باشی، شادی می‌کنند و) می‌گویند: ما که تصمیم خود را از پیش گرفته‌ایم (و قبلاً خویشتن را برحذر از این بلا داشته‌ایم) و شادان برمی‌گردند و می‌روند.
اگر حالت نیکی‌ای تو را در رسد، آنان را بدحال می‌سازد و اگر پیشامد ناگواری تو را در رسد گویند: «ما پیش از این، تصمیم خود را به‌راستی گرفته‌ایم‌.» و شادمان روی بر می‌تابند.
اگر خوشی رسدت ناخوش آیدشان و اگر رسدت بدی گویند همانا گرفتیم کار خود را از پیش و برمی‌گردند حالی که ایشانند شادی‌کنان‌


التوبة ٤٩ آیه ٥٠ التوبة ٥١
سوره : سوره التوبة
نزول : ٤ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَخَذْنَا أَمْرَنَا»: تصمیم خود را گرفته بودیم. خود را از خطر رهانده و محفوظ و مصون داشته‌ایم.


تفسیر

نکات آیه

۱ - پیروزى و موفقیتهاى پیامبر (ص) و اسلام، براى متخلفان از جنگ (منافقان) اندوه بار بود. (إن تصبک حسنة تسؤهم)

۲ - بهانه جویان متخلف از جنگ، آرزومند عدم موفقیت سپاه اسلام و نگران از پیروزى آنان. (إن تصبک حسنة تسؤهم)

۳ - وجود فراز و نشیب و شکست و پیروزى در جنگهاى پیامبر (ص) و مسلمانان با جبهه کفر (إن تصبک حسنة تسؤهم و إن تصبک مصیبة)

۴ - مباهات و اظهار شادمانى منافقان به رأى صائب خویش مبنى بر ترک جهاد، در صورت مواجه شدن مسلمانان با شکست و مشکلات جنگ (و إن تصبک مصیبة یقولوا قد أخذنا أمرنا من قبل و یتولوا و هم فرحون)

۵ - منافقان، گروهى فرصت طلبند. (إن تصبک حسنة تسؤهم و إن تصبک مصیبة یقولوا قد أخذنا أمرنا من قبل و یتولوا و هم فرحون)

۶ - کنار کشیدن از مسؤولیت و مشکلات جامعه در بینش منافقان، تیزهوشى و کیاست است. (و إن تصبک مصیبة یقولوا قد أخذنا أمرنا من قبل و یتولوا و هم فرحون)

۷ - داورى غلط منافقان در مورد شکست و پیروزى مسلمانان (و إن تصبک مصیبة یقولوا قد أخذنا أمرنا من قبل و یتولوا و هم فرحون)

روایات و احادیث

۸ - «عن ابى جعفر(ع) فى قوله: «إن تصبک حسنة تسؤهم و إن تصبک مصیبة»: اما الحسنة فالغنیمة و العافیة و اما المصیبة فالبلاء و الشدة;[۱] از امام باقر (ع) درباره قول خدا «ان تصبک حسنة ...» روایت شده است: «حسنة» غنیمت و سلامتى و «مصیبت» بلا و سختى است».

موضوعات مرتبط

  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۳
  • جهاد: آرزوى متخلفان از جهاد ۲; بهانه جویى متخلفان از جهاد ۲; عوامل اندوه متخلفان از جهاد ۱; متخلفان از جهاد ۴; متخلفان از جهاد و اسلام ۲
  • حسنه: مراد از حسنه ۸
  • فرصت طلبان: ۵
  • محمّد(ص): آثار پیروزى محمّد(ص) ۱; غزوات محمّد(ص) ۳
  • مصیبت: مراد از مصیبت ۸
  • منافقان: بینش منافقان ۶; تخلف منافقان از جهاد ۴; سرور منافقان ۴; صفات منافقان ۵; عوامل اندوه منافقان ۱; فرصت طلبى منافقان ۵; قضاوت منافقان ۷; منافقان و پیروزى مسلمانان ۷; منافقان و زیرکى ۶; منافقان و شکست مسلمانان ۴، ۷; منافقان و مشکلات ۶

منابع

  1. تفسیر قمى، ج ۱، ص ۲۹۲; نورالثقلین، ج ۲، ص ۲۲۵، ح ۱۷۷.