البقرة ١٠٠
ترجمه
البقرة ٩٩ | آیه ١٠٠ | البقرة ١٠١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَوَ»: حرف استفهام و برای تهدید است، و (وَ) حرف عطف است. در اینجا معطوفٌ علیه محذوف است و تقدیر چنین است: أَکَفَرُوا بِالآیاتِ الْبَیِّنَاتِ، وَ کُلَّمَا عَاهَدُوا عَهْداً. برخی واو عطف را زائد دانستهاند. «نَبَذَ»، دور افکند. بهم زد.
تفسیر
نکات آیه
۱ - یهودیان، در طول تاریخ خویش عهدها و پیمانهایى را با خدا و پیامبران بسته بودند. (أو کلما عهدوا عهداً) جمله «کلما عاهدوا ...» (هرگاه عهدى مى بندند) دلالت بر عهدها و پیمانهاى متعدد دارد. قرینه هایى همانند «بل أکثرهم لایؤمنون» دلالت بر آن دارد که مراد از عهدهاى مطرح شده در آیه، عهدهایى است که یهود با خدا و پیامبران داشتند.
۲ - تاریخ یهود، آکنده از عهدشکنى و بى اعتنایى به پیمانهاى الهى است. (أو کلما عهدوا عهداً نبذه فریق منهم) «نبذ» به معناى انداختن و رها کردن است و در آیه شریفه کنایه از شکستن و نقض کردن مى باشد.
۳ - یهود، مورد توبیخ و سرزنش خداوند به جهت عهدشکنى و نقض پیمانهاى الهى (أو کلما عهدوا عهداً نبذه فریق منهم) استفهام در «أو کلما ...» انکار توبیخى است.
۴ - ضرورت پایبندى به عهدها و پیمانهاى الهى (أو کلما عهدوا عهداً نبذه فریق منهم) سرزنش و توبیخ خداوند از عهد شکنان، دلالت بر ضرورت و وجوب پایبندى به عهدها و پیمانها مى کند.
۵ - عهدها و پیمانهاى الهى در دیدگاه بسیارى از یهودیان، امرى بى مقدار و کم ارزش (نبذه فریق منهم) برداشت فوق بر اساس معنایى است که «راغب» در کلمه «نبذ» بیان کرده است. او در «المفردات» مى گوید: «نبذ» انداختن و دور افکندن چیزى است به خاطر کم ارزش شمردن آن.
۶ - مسؤولیت همه افراد یک ملت در برابر عهدشکنى گروهى از آنان* (أو کلما عهدوا عهداً نبذه فریق منهم) آیه شریفه، همه یهودیان را به خاطر عهدشکنى گروهى از ایشان ملامت کرده است و این بیانگر آن است که وظیفه شناسان باید با امر به معروف و نهى از منکر و ... دیگران را از عهد شکنى بازدارند و گر نه سزاوار ملامت هستند.
۷ - اکثریت یهود، حتى به پیامبران و کتابهاى آسمانى خویش ایمان ندارند. (بل اکثرهم لایؤمنون) متعلق ایمان - به قرینه آیات گذشته - پیامبران و کتابهاى آسمانى است. «بل» در جمله فوق براى ترقى است; یعنى، و بالاتر از پیمان شکنى این است که اکثر آنها اهل ایمان نیستند.
۸ - رواج عهدشکنى در میان یهود، نشانه فقدان ایمان در اکثریت آنان است. (أو کلما عهدوا عهداً نبذه فریق منهم بل اکثرهم لایؤمنون)
۹ - فقدان ایمان، از علل پایبند نبودن آدمى به عهدها و پیمانهاى الهى است. (أو کلما عهدوا عهداً نبذه فریق منهم بل اکثرهم لایؤمنون)
۱۰ - اکثر یهودیانى که به عهدهاى الهى وفا نکردند، به آن عهد و پیمانها، ایمان و اعتقاد نداشتند. (کلما عهدوا عهداً نبذه فریق منهم بل اکثرهم لایؤمنون) این برداشت بدان احتمال است که متعلق «یؤمنون» عهدها و پیمانها باشد; یعنى، اکثر عهدشکنان، آن عهد و پیمانها را به قلب و دل خویش نپذیرفته بودند اگر چه تظاهر به پذیرش آن مى کردند. گفتنى است که در برداشت فوق ضمیر در «أکثرهم» به «فریق» برگردانده شده است.
۱۱ - بسیارى از یهودیان به قرآن و پیامبر(ص)، ایمان نخواهند آورد. (بل اکثرهم لایؤمنون) برداشت فوق مبتنى بر این است که: متعلق «لایؤمنون»، به دلیل آیه قبل، قرآن و پیامبر اسلام باشد. مضارع بودن فعل «لایؤمنون» این احتمال را تأیید مى کند.
موضوعات مرتبط
- خدا: سرزنشهاى خدا ۳
- عهد: اهمیّت وفاى به عهد ۴; وفاى به عهد با خدا ۴
- عهدشکنى: عوامل عهدشکنى ۹; عهدشکنى با خدا ۲، ۳، ۹; مبارزه با عهدشکنى ۶
- قرآن: پیشگویى قرآن ۱۱
- کفر: آثار کفر ۹; کفر به انبیا ۷; کفر به قرآن ۱۱; کفر به کتب آسمانى ۷; کفر به محمّد(ص) ۱۱
- مسؤولیت: مسؤولیت همگانى ۶
- یهود: تاریخ یهود ۱، ۲; سرزنش یهود ۳; عقیده اکثریت یهود ۱۰; عقیده یهود ۵; عهد یهود با انبیا ۱; عهد شکنى اکثریت یهود ۱۰; عهدشکنى یهود ۲، ۳، ۸; عهد یهود با خدا ۱، ۳; کفر اکثریت یهود ۷، ۸، ۱۰، ۱۱; کفر یهود ۷، ۱۱; نشانه هاى کفر یهود ۸; یهود و عهد خدا ۵