ریشه وزر

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۳ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن نمودار دفعات)

تکرار در قرآن: ۲۷(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

(بروزن فرس) پناهگاهى از كوه. چنانكه در مفردات و مجمع ذيل آيه «يَحْمِلُونَ أَوْزارَهُمْ» گفته است. [قيامة:11-12]. نه پناهگاهى نيست و قرارگاه يا قراريافتن به سوى خداى تو است.


(بر وزن جسر) به معنى ثقل و سنگينى است طبرسى گفته اشتقاق آن از وَزَر (بر وزن فرس) است. راغب گفته: وزر به معنى سنگينى است به علت تشبيه به كوه. پس مطلب طبرسى و راغب هر دو يكى است. قران مجيد هريك بجاى ديگرى آمده است مثل [نحل:25]. [عنكبوت:13]. ناگفته نماند وزر مصدر واسم هردوآمده است (سنگينى، سنگين يعنى بار) و اغلب در گناه بكار رفته‏كه بار سنگينى است به گردن گناهكار. ولى در غير گناه نيز آمده چنانكه خواهيم گفت. * [طه:100]. هر كه از آن اعراض كند روز قيامت بار گناه را حمل خواهد نمود. * [انعام:31]. آنها گناهان خويش را به دوش مى‏كشند آگاه باش بد است آنچه حمل مى‏كنند «يَزِروُنَ» حمل بار سنگين است. * [انعام:164]. «وازِرَةٌ - اُخْرى» صفت نفس اند يعنى: هيچ نفس حامل گناه،گناه نفس ديگرى را حمل نمى‏كند و هر كس گناه خويش را به دوش مى‏كشد. *** * [شرح:1-3]. مراد از وزر ظاهرا سنگينى رسالت و تنگى سينه از آن است در مقابل عدم قبول مردم، كه آن حضرت سنگينى آن را كاملا احساس مى‏كرد و ظاهرا «أَنْقَضَ ظَهْرَكَ» اشاره به احساس كامل آن است و وضع وزر همان شرح صدر و انفاذ دين و توفيق پيشرفت آن است يعنى آيا سينه ات را وسيع نكرديم ،بار سنگينت را از تو برداشتيم بارى كه به پشتت سنگينى مى‏كرد. در اين آيه وِزْر به معنى ثقل آمده نه گناه ايضا در آيه [طه:87]. مراد زيورآلات است كه اوزار و اثقال ناميده شده، بقولى بنى اسرائيل آنها را از فرعونيان عاريه گرفته بودندو پس ندادند وخود را مجرم دانسته و اوزار گفته‏اند و نيز در آيه [محمّد:4]. كه به معنى اسباب جنگ است گويند سلاح جنگ را از آن اوزار گويند كه بر حامل آن ثقيل است. * [فرقان:35]. وزير به معنى كمك و يار است كه مقدارى از وظائف بالا دست خويش را حمل مى‏كند. و آن دوبار در قران مجيد آمده و هر دو در باره هارون «عليه السلام» است. [طه:29]. [فرقان:35].

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
أَوْزَارَهُمْ‌ ۲
يَزِرُونَ‌ ۲
تَزِرُ ۵
وَازِرَةٌ ۵
وِزْرَ ۵
أَوْزَارِ ۱
وَزِيراً ۲
أَوْزَاراً ۱
وِزْراً ۱
أَوْزَارَهَا ۱
وَزَرَ ۱
وِزْرَکَ‌ ۱

ریشه‌های مرتبط