مَسْرُورا
ریشه کلمه
- سرر (۴۴ بار)
= قاموس قرآن
شادى. راغب آن را شادى مكتوم در قلب گفته است. در اين صورت معناى سرّ در آن ملحوظ است طبرسى ذيل آيه 11 سوره لنسان و 9 انشقاق گويد: سرور اعتقاد به وصول منافع است در آينده و قومى گفتهاند كه آن فقط لذت قلب است. شرتونى در اقرب الموارد گفته: سرور و فرح و حبور در معنى نزديك به هم اند ليكن سرور عبارت است از شادى خالص پوشيده در دل. و حبور آن است مه اثر آن در بشره صورت ظاهر شود و اين هر دو در شادى پسنديده به كار مىروند. اما فرح آن است كه تكبر و خودبينى آورد و لذا مذموم است. سرور و حبور ناشى از قوّه تفكر و فرح ناشى از قوّه شهوت است. اقرب اين سخن را از كليّات ابوالبقاء نقل كرده. ولى آنچه درباره فرح گفته مورد تصديق آن نيست آن را در شادى مذموم و غيره هر دو به كار برده است مثل [توبه:81]. [روم:4] * [بقره:69]. گاويست زرد پر رنگ بينندگان را شادمان كند [انسان:11]. نضرة طراوت ظاهر و سرور شادى قلب است. يعنى در آنهاطراوت ظاهر و شادى دل قرار داد. [انشقاق:9] و به سوى كسانش شادمان برگردد.