نَزَع

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۶ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن نمودار دفعات)

آیات شامل این کلمه

«نَزَعَ» از مادّه «نَزْع» در اصل، به معناى برگرفتن چیزى از مکانى است که در آن قرار گرفته. مثلاً گرفتن عبا از دوش، و لباس از تن در لغت عرب، به «نزع» تعبیر مى شود.

همچنین جدا شدن روح از تن را نیز «نزع» مى گویند و به همین مناسبت گاهى به معناى «خارج کردن» نیز آمده است، که در آیه مورد بحث به همین معناست.

ریشه کلمه

قاموس قرآن

كندن. «نَزَعَ الشَّىْ‏ءَ مِنْ مَكانِهِ: قَلَعَهُ» در قاموس خارج كردن دست را از گريبان نزع گفته است: «نَزَعَ يَدَهُ: أَخْرَجَها مَنْ جيبه» در مجمع آن را قَلْعُ الشَّىْ‏ء عَنِ الشَّىْ‏ء فرموده است. [آل عمران:26]. مى‏دهى حكومت را به آنكه مى‏خواهى و ميگيرى حكومت را از آنكه مى‏خواهى. [قمر:20]. آن باد مردم را از مقرشان مى‏كند گويى تنه يا ريشه‏هاى كنده شده خرما هستند. [اعراف:108]. دستش را بيرون آورد آنگاه دستش را براى ناظران روشن و سفيدبود. * [نازعات:1-2]. معنى آيات در «دير» گذشت. * [معارج:15-16]. رجوع شود به «شوى». *** مخاصمه و مجادله را از آن نزاع و تنازع گويند كه طرفين يكديگر را جذب و قلع مى‏كنند. [طه:62]. دركار خويش منازعه كرده و نجوى را پنهان داشتند. [انفال:46]. در قرآن مجيد پيوسته در مجادله لفظى بكار رفته گويا آن در قتال بكار نمى‏رود.


در حال بارگیری...