صَغِيرا
ریشه کلمه
- صغر (۱۳ بار)
قاموس قرآن
(بر وزن فرس و عنب) كوچكى. مقابل كبر. وآن در مقايسه چيزى با چيز ديگر گفته مىشود خواه به اعتبار زمان باشد مثل كوچكى سنّ. يا به اعتبار. جثّه باشد يا قدر و مرتبه. صغير: كوچك. صغار: به فتح (ص) ذلّت و خوارى. صاغر: به قول راغب كسى است كه به پستى راضى است. طبرسى، ذيل معنى كرده است. [بقره:282]، [اسراء:24]. * [ انعام:124]. صغار در آيه به معنى ذلت و هوان است . * [توبه:29]. صاغر در آيه ظاهراً به معنى خضوع و طاعت است كه يكنوع خوارى است چنانكه شيخ طوسى فرمودهاند يعنى: تا جزيه را با دست بدهند در حالى كه به حكومت اسلام خاضع و مطيع اند راجع به جزيه و معنى صاغرون در كتاب سيرى در اسلام فصل «اهل كتاب» مفصلاً بحث كردهام و معنى صاغر بعيد است در آيه، آن باشد كه بعضى از فقهاء در بحث جزيه فرمودهاند. به نظر مىآيد كه مراد از صاغرون ساير شرايط ذمّه است . در جريان حضرت سليمان آمده [نمل:37]. ذليل بودن به واسطه رفتن عزّت و حكومت و استقلال و صاغر بودن در اثر اسارت و گرفتارى است (جوامع الجامع). در صاغر و صغار معناى اوّل ملحوظ و در نظر است كه صاغر در اثر صغر قدر و منزلت ذليل شده و صغار در نتيجه از بين رفتن و صغير شدن حيثيّت و مقام شخص است.