شَانِئَک
از الکتاب
«شانِئ» از مادّه «شَنَئآن» (بر وزن ضربان) به معناى عداوت، کینهورزى و بدخلقى، به معناى کسى است که داراى این وصف باشد.
ریشه کلمه
- شنء (۳ بار)
قاموس قرآن
[مائده:8]. شنئان به فتح نون و سكون آن خوانده شده و آن بر هر ئو قرائت مصدر است (مجمع و اقرب) و به سكون نون به معنى وصف نيز آمده است (راغب و اقرب) و معنى نيز آمده است (راغب و اقرب) و معنى آن على اىّ حال بغض و كينه است يعنى: بغض و عداوت وادار نكند عدالت كنيد. شانىء: كينه ور. دشمن. [كوثر:3]. در نهج البلاغه خطبه 222 آمده «وَ مَعْجُونَهٍ شَنِئْتُها كَاَنَّما عُجِنَتْ بِريقِ حَيَّةٍ اَوْقَيْئِها» يعنى معجونى كه آن را مبغوض داشتم گوئى با آب دهان و استفراق مارى خمير شده است.