بَرَد

از الکتاب

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

(بر وزن فرس) تگرگ در اقرب الموارد آمده «البَرَدُ حَبُّ الغَمام» تگرگ را از آن جهت بَرَدْ گويند كه سرد و منجمد شده ابر است (مفردات). [نور:43]، در اين آيه «من جبال» بيان است از «السماء» و كلمه «من برد» احتمال دارد كه بيان باشد از «الجبال» يعنى آن كوهها از تگرگ و قطعه‏هاى يخ تشكيل شده، و احتمال دارد كه مفعول «ينزّل» باشد يعنى نازل مى‏كند تگرگ را، و معناى آيه چنين است: نازل مى‏كند از آسمان از كوههائى كه در آن است از قطعه‏هاى يخ، پس آن تگرگ را با آنكه بخواهد مى‏رساند و از آنكه مى‏خواهد بر مى‏گرداند. اين آيه، صريحاً مى‏رساند: در طبقات جوّ كوههائى وجود دارد كه از قطعه‏هاى يخ تشكيل شده‏اند. علم امروز اين حقيقت را روشن مى‏كند: بخار آب كه از دريا بر مى‏خيزد به طبقه سردى از هوا وارد شده به صورت سوزنهاى يخ و برگهاى برف در مى‏آيد و كوههائى از يخ و برف تشكيل مى‏دهد خلبانان به آن قسمت وارد شده و از وجود آن خبر داده‏اند. آقاى مهندس بازرگان در كتاب (باد و باران در قرآن) ص 64 - 65 مى‏نويسد: بارانهاى طوفانى از ابرهاى انباشته مطبقى مى‏ريزد كه... تا ارتفاعات بيش از 10 كيلومتر صعود مى‏نمايند. اين ابرهاى جوشان و خروشان به صورت كوههائى در مى‏آيند كه قسمت بالاى آن سوزنهاى يخ و برگه‏هاى برف مى‏شود و گاهى مملو از تگرگ است تا قبل از جنگ بين المللى اوّل كه در آن زمان هواپيماها توانستند به بالاى ابرها برسند و خلبانان پرده‏هاى بافته شده از يخ را كه همان ابرهاى مرتفع است مشاهده نمايند، كسى خبر از وجود يخ يا برف يا تگرگ در ابرهاى آسمان نداشت در ص 138-143 درباره آيه فوق مطالب جالبى آورده و در ص 142 در ردّ توجيه طريحى مى‏گويد: لطف آيه در اين است كه بر خلاف انتظار و توجيه طريحى، نمى‏گويد چه چيزى نازل مى‏كند چون در خود ابر و در بالا يخ و تگرگ است ولى به زمين كه مى‏رسد ممكن است... به صورت تگرگ بماند و يا آب شود. رگبار باشد. ولى ناگفته نماند: چنان كه در بالا گفتيم احتمال دارد «من بَرَد» مفعول «ينزّل» باشد وانگهى ضمير «به» در «فيصيب به» به كلمه «برد» بر مى‏گردد يعنى آن تگرگ را مى‏ريزد در اين صورت به سخن آقاى بازرگان (آيه نمى‏گويد چه چيزى نازل مى‏كند...) محلّى نمى‏ماند. مگر آنكه بگوئيم ضمير «به» به «ما نزل» راجع است كه از «ينزّل» فهميده مى‏شود. و بايد چنين باشد كه بيان بودن «من برد» براى «من جبال» قريب به يقين است. مخصوصاً با در نظر گرفتن حديث ذيل. در الميزان و صافى و برهان از كافى از امام صادق از على «عليه السلام» نقل شده: «اَنَّ اللّه عزّ و جلّ جعل السحاب غرابيل المطر تُذيب البَرزد حتى تصير ماء لكيلا يضرّ به شيئا يصيبه و الذى ترون من البَرَد و الصواعق نقمة من اللّه عزّ و جلّ فيصيب بها من يشاء من عباده». اين حديث در مجمع البحرين «مادّه سَحب» نيز «نقمه من اللّه» نقل شده ولى آقاى بازرگان آن را «رحمة من اللّه» نقل و ترجمه كرده. مناسب ذيل آيه كه «يصيب به الخ» بوده باشد، «نقمة من اللّه» است. ترجمه حديث آن است كه: خداوند ابر را به منزله غربال براى باران قرار داد، يخ را ذوب مى‏كند تا به صورت آب در آيد تا به چيزى كه به آن مى‏رسد ضرر نرستاند الخ. پيداست كه ابرهاى گرم در اثر بادها خود را به طبقه يخ مى‏زنند و آنرا آب كرده به صورت باران مى‏ريزند.