لَوَاقِح
از الکتاب
«لَواقِح» از مادّه «لَقاح» جمع «لاقح» به معناى بارور کننده است، و در اینجا اشاره به بادهایى است که قطعات ابر را به هم پیوند مى دهد، و آنها را آمادّه باران مى سازد.
ریشه کلمه
- لقح (۱ بار)
قاموس قرآن
[حجر:22]. لقح به معنى باردار كردن است «لَقَحَ النَّخْلَةَ» يعنى گرد خرماى نر را به خرماى ماده پاشيد و آن را باردار كرد. لواقح جمع لاقحه است يعنى بادها را فرستاديم كه آبستن كنندهاند پس از آسمان آب نازل كرديم در اينكه گلها و ميوهها به وسيله بادها تلقيح و آبستن مىشوند شكى نيست ولى به قرينه «فَاَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً» ظاهراً مراد آن است كه باد ابرهاى گرم را به منطقه سرد جوّ مىزند و سوزنهاى يخ را كه ذوب كرده و آبستن نموده به شكل باران در مىآورد رجوع شود به «برد» ذيل آيه «مِنْ جِبالٍ فيها مِنْ بَرْدٍ». لقح لازم نيز آمده است. «لَقَحَتِ الْمِرْئَةُ» زن باردار شد.