الأعراف ١٨٠
ترجمه
الأعراف ١٧٩ | آیه ١٨٠ | الأعراف ١٨١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الْحُسْنَی»: مؤنّث أَحْسَن است، به معنی زیباترین واژهها از لحاظ معانی و صفات است. «فَادْعُوهُ بِهَا»: خدا را با آنها نام ببرید و ذکر کنید و بخوانید. «ذَرُوا»: رها سازید. بیمبالات و بیتوجّه شوید. «یُلْحِدُونَ»: اسامی را تحریف میکنند. مراد از الحاد در اسماء خدا این است که الفاظ و مفاهیم آن را تحریف کنند، یا این که خدا را به اوصافی توصیف نمایند که شایسته ذات او نیست، و یا این که صفات خدا را برای مخلوقات خدا به کار برند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۸۰ - ۱۸۶، سوره اعراف
- اختلاف و انشعاب مردم به دو صنف درباره اسماء و صفات خداى سبحان مراد از (( اسماءحسنى ((
- حقيقت بهترين اسم ها فقط و فقط از خداى سبحان است
- معناى جمله : (( فادعوه بها(( اين است كه خدا را با اعتقاد به اتصاف او به صفات حسنهو معناى جميله عبادت كنيد.
- معناى استدراج در عذاب (( والذين كفروا باياتنا سنستدرجهم من حيث لا يعلمون (( .
- معناى (( املاء(( در: (( واملى لهم (( و فرق آن با استدراج .
- اشاره به معناى (( ملكوت (( در عرف قرآن مجيد
- ۱- معناى اسماء حسنى
- درك وجود خداى تعالى و فقر همه چيز به او، نخستين درك و حكم ما است
- ۲- حد اسماء و اوصاف خداى تعالى چيست ؟ از بيانى كه درفصل اول گذشت روشن گرديد كه ما جهات نقص و حاجتى را كه در اجزاى عالم
- محدود نبودن خداوند و اينكه صفات او عين ذات او است
- ۳- انقسام هايى كه براى صفات خداى تعالى هست : از كيفيت و طرز سلوك فطرى كهگذشت بر آمد كه بعضى از صفات خدا صفاتى است كه معناى
- ۴- اسماء و صفات چه نسبتى به ما دارند؟ و چه نسبتى در ميان خود؟ ميان اسم و صفت هيچفرقى نيست جز اينكه صفت دلالت مى كند بر
- ۵- معناى اسم اعظم چيست ؟ در ميان مردم شايع شده كه اسم اعظم اسمى است لفظى ازاسماى خداى تعالى كه اگر خدا را به آن
- توجيه و تفسير رواياتى كه دلالت مى كنند بر اينكه اسم اعظم خدا اسم لفظى است .
- ۶- شماره اسماء حسنى : در آيات كريمه قرآن دليلى كه دلالت بر عدد اسماء حسنى كند وآن را محدود سازد وجود ندارد، بلكه از
- ۷- آيا اسماء خدا توقيفى است ؟ از آنچه گذشت روشن گرديد كه در قرآن هيچ دليلى برتوقيفى بودن اسماء خداى تعالى وجود ندارد
- رواياتى كه مى گويند براى خدا نود و نه اسم است ...
- آنچه در مورد اين روايات بايد گفت
- شرح و تفسير روايتى از امام صادق (ع ) درباره اسماء حسناى خداى تعالى
- روايات ديگرى درباره اسم اعظم و اسماء حسناى خداوند
- چند روايت در مورد اينكه در: (( و ممن خلقنا امة يهدون بالحق و به يعدلون (( امت چهكسانى هستند؟
- چند روايت درباره سنت استدراج و املاء
نکات آیه
۱- تماى نامهاى بهتر و نیکوتر (أسماء حسنى) از آن خداوند است. (و للّه الأسماء الحسنى) «ال» در «الأسماء» براى استغراق و به معناى کل است. «حسنى» مؤنث احسن و به معناى نیکوترین مى باشد. توصیف «الأسماء» به وصف «الحسنى» مى رساند که مراد از اسم، نامى است که معناى آن لحاظ شده باشد، یعنى اگر خداوند به «الرحمن» نامیده مى شود ; به لحاظ رحمت واسعه اوست.
۲- تنها خداوند داراى همه کمالات و منزه از هر نقص و کاستى است. (و للّه الأسماء الحسنى) تقدیم «للّه» بر «الأسماء الحسنى» مفید حصر است. وصف و اسمى که دلالت بر کمال مطلق نکند و حاکى از نقص و کاستى باشد، بهترین اسم و وصف نخواهد بود و جمله «و للّه الأسماء الحسنى» چنین نامى را از آن خدا نمى داند.
۳- همگان، بجز خداوند، داراى نقص و کاستى و فاقد کمال مطلق هستند. (و للّه الأسماء الحسنى) برداشت فوق با توجه به حصرى که از تقدیم «للّه» به دست آمده، استفاده شده است.
۴- ضرورت نیایش به درگاه خدا با توصیف وى به کمالات مطلق و تنزیه او از هر نقص و عیب (و للّه الأسماء الحسنى فادعوه بها)
۵- لزوم کناره گیرى از توصیف کنندگان خدا به وصفهایى حاکى از نقص و کاستى (و ذروا الذین یلحدون فى أسمئه) «ذروا» فعل امر از «تذرون» است ; یعنى: رها و کناره گیرى کنید.
۶- باور به خداوندِ دارنده تمام کمالات و منزه از هر نقص و عیب، وادارکننده انسان به ستایش و پرستش اوست. (و للّه الأسماء الحسنى فادعوه بها) حرف «فاء» در «فادعوه» سببیه است و دلالت مى کند که لزوم پرستش و خواندن خدا به این سبب است که او همه کمالات را دارد و از هر عیب منزه است.
۷- یاد خدا با نام و وصفى که حکایتگر نقص و کاستى است، انحراف و خارج شدن از حق و اعتدال است. (و ذروا الذین یلحدون فى أسمئه) «إلحاد» مصدر «یلحدون» به معناى انحراف و خروج از حد اعتدال است. انحراف در أسماء الهى به قرینه «للّه الأسماء الحسنى» به این است که خداوند با نامى یاد شود و توصیف گردد که حاکى از نقص و کاستى است.
۸- در نامیدن خدا و توصیف او باید نامها و وصفهایى را عنوان کرد که گویاى کمال مطلق است. (و للّه الأسماء الحسنى فادعوه بها)
۹- توصیف و نامیدن غیر خدا با نامها و وصفهاى الهى، الحاد در اسماء او و انحراف از اعتدال است. (و للّه الأسماء الحسنى ... و ذروا الذین یلحدون فى أسمئه) جمله «و للّه الأسماء الحسنى» دلالت مى کند که هیچکس جز خدا داراى اسماء حسنى نیست. بنابراین نامیدن و توصیف غیر خدا با نیکوترین اسم و وصف که ویژه خداوند است از موارد الحاد در اسماء الهى خواهد بود.
۱۰- نامیدن خداوند به اوصافى که حکایتگر نقص و کاستى است، مستلزم کیفرى از جانب او خواهد شد. (و ذروا الذین یلحدون فى أسمئه سیجزون ما کانوا یعملون)
۱۱- پندار نقص و کاستى در خداوند در پى دارنده اعمال و رفتارى ناشایست* (و ذروا الذین ... سیجزون ما کانوا یعملون) «ما کانوا یعملون» بیانگر این است که الحادکنندگان در اسماء به خاطر اعمالشان کیفر مى بینند، در حالى که الحاد در اسماء الهى یعنى نامیدن و توصیف خدا به اوصافى که دلالت بر کمال مطلق ندارد و یا نامیدن غیر خدا به نامهاى خاص خداوند از مقوله عمل نیست. لذا این احتمال به نظر مى رسد که الحاد در اسماء الهى، مستلزم اعمال نارواست.
۱۲- کیفرهاى الهى بازتاب اعمال نارواى گناهکاران است. (سیجزون ما کانوا یعملون) «ما» در «ما کانوا یعملون» مصدریه است و مفاد آیه این مى شود که «سیجزون عملهم». مطرح شدن عمل به عنوان جزا حاکى از این است که کیفر ملحدان چیزى جز چهره دیگر همان عمل نارواى آنان نیست.
روایات و احادیث
۱۳- عن الرضا(ع) قال: إذا نزلت بکم شدّة فاستعینوا بنا على اللّه، و هو قول اللّه: «و للّه الأسماء الحسنى فادعوه بها».[۱] از امام رضا(ع) روایت شده است: هر گاه سختى بر شما وارد شد به وسیله ما از خدا کمک بخواهید و این است سخن خداوند که فرمود: «براى خدا نامهاى نیکوست، پس شما خدا را به وسیله آنها بخوانید».
۱۴- عن أبى عبداللّه(ع): ... و له الاسماء الحسنى التى لا یسمّى بها غیره و هى التى وصفها فى الکتاب فقال: «فادعوه بها و ذروا الذین یلحدون فى اسمائه» جهلا بغیر علم فالذى یلحد فى اسمائه بغیر علم یشرک و هو لایعلم ... فلذلک قال: «و ما یؤمن أکثرهم باللّه إلا و هم مشرکون» فهم الذین یلحدون فى اسمائه بغیر علم فیضعونها غیر مواضعها ... .[۲] از امام صادق(ع) روایت شده است: ... نامهاى نیکو براى خداست که نباید غیر او را با آن نامها توصیف کرد، و آن نامهاى نیکو، همانهاست که خداوند در کتاب خود فرمود: «خدا را به آنها بخوانید و کسانى را که در نامهاى خدا الحاد مىورزند، رها سازید». کسى که جاهلانه در مورد نامهاى خدا دچار انحراف مى شود، ندانسته گرفتار شرک مى گردد ... از این جهت، خداوند فرمود: «و بیشتر آنان به خدا ایمان نمى آورند، مگر در حالى که آلوده به شرک هستند.» آنانند که در نامهاى خدا الحاد مىورزند و آنها را در غیر موردش به کار مى برند ... .
موضوعات مرتبط
- انحراف: موارد انحراف ۷، ۹
- انگیزش: عوامل انگیزش ۶
- ایمان: آثار ایمان ۶
- حمد: زمینه حمد ۶
- خدا: آثار تنقیص خدا ۱۱ ; اختصاصات خدا ۱، ۲، ۳ ; اسماى حسناى خدا ۱ ; اعراض از تنقیصخگران خدا ۵ ; الحاد در نامهاى خدا ۹ ; تنزیه خدا ۲، ۴، ۵، ۶ ; شرایط توصیف خدا ۷، ۸ ; شرایط نامگذارى خدا ۷، ۸، ۱۰ ; کمال خدا ۲، ۴، ۶، ۸ ; کیفر تنقیص خدا ۱۰ ; کیفرهاى خدا ۱۲ ; نامگذارى نامناسب خدا ۱۰
- ذکر: خدا ۷
- عبادت: زمینه عبادت ۶
- عمل: عوامل عمل ناپسند ۱۱ ; کیفر عمل ناپسند ۱۲
- کمال: مطلق ۳
- کیفر: موجبات کیفر ۱۰
- گناهکاران: کیفر گناهکاران ۱۲
- مناجات: آداب مناجات ۴ ; اهمیت مناجات ۴
- موجودات: نقص موجودات ۳
- نامگذارى: با نام خدا ۹
- نامها: بهترین نامها ۱
- نظام کیفرى:۱۲