البقرة ٢٨٣

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۰۱ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

و اگر در سفر بودید، و نویسنده‌ای نیافتید، گروگان بگیرید! (گروگانی که در اختیار طلبکار قرار گیرد.) و اگر به یکدیگر اطمینان (کامل) داشته باشید، (گروگان لازم نیست، و) باید کسی که امین شمرده شده (و بدون گروگان، چیزی از دیگری گرفته)، امانت (و بدهی خود را بموقع) بپردازد؛ و از خدایی که پروردگار اوست. بپرهیزد! و شهادت را کتمان نکنید! و هر کس آن را کتمان کند، قلبش گناهکار است. و خداوند، به آنچه انجام می‌دهید، داناست.

و اگر در سفر بوديد و نويسنده‌اى نيافتيد گرويى بستانيد و اگر كسى از شما ديگرى را امين دانست، آن كه امين شمرده شده، امانت او را باز پس دهد و بايد از خداوند، پروردگارش بترسد. و شهادت را كتمان نكنيد، و هر كه آن را كتمان كند همانا دلش گناهكار است، و خدا
و اگر در سفر بوديد و نويسنده‌اى نيافتيد وثيقه‌اى بگيريد؛ و اگر برخى از شما برخى ديگر را امين دانست، پس آن كس كه امين شمرده شده، بايد سپرده وى را بازپس دهد؛ و بايد از خداوند كه پروردگار اوست، پروا كند. و شهادت را كتمان مكنيد، و هر كه آن را كتمان كند قلبش گناهكار است، و خداوند به آنچه انجام مى‌دهيد داناست.
و اگر در سفر باشید و نویسنده‌ای نیابید برای وثیقه دین گروی گرفته شود. و اگر برخی بعضی را امین داند (و به او امانت بسپارد) پس باید ادا کند آن امین آنچه را که به امانت گرفته است و از خدای خود بترسد (و به امانت خیانت نکند)، و کتمان شهادت ننمایید، که هر کس کتمان کند البته به دل گناهکار است و خدا از همه کار شما آگاه است.
و اگر در سفر بودید و نویسنده ای [برای ثبت سند] نیافتید، وثیقه های دریافت شده [جایگزین سند و شاهد] است. و اگر یکدیگر را امین دانستید [وثیقه لازم نیست] پس باید کسی که امینش دانسته اند، امانتش را ادا کند. و از خدا پروردگار خود، پروا نماید و [شما ای شاهدان!] شهادت را پنهان نکنید و هر که آن را پنهان کند، یقیناً دلش گناهکار است؛ و خدا به آنچه انجام می دهید داناست.
هرگاه در سفر بوديد و كاتبى نيافتيد، بايد چيزى به گرو گرفته شود، و اگر كسى از شما ديگرى را امين دانست، آن كس كه امين دانسته شده امانت را بازدهد و بايد از اللّه، پروردگارش، بترسد. و شهادت را كتمان مكنيد. هر كس كه شهادت را كتمان كند، به دل گناهكار است و خدا از كارى كه مى‌كنيد آگاه است.
و اگر در سفر بودید و نویسنده نیافتید باید گرویی بستانید، و اگر کسی از شما دیگری را امین دانست [و گرویی نگرفت‌] باید کسی که امین دانسته شده، امانت [دین‌] او را بازپس دهد و از خداوند [جهان‌] پروردگارش، پروا کند، و شهادت را کتمان نکنید، و هرکس که آن را کتمان کند، دلش گنهکار است، و خداوند به آنچه می‌کنید داناست‌
و اگر در سفر باشيد و نويسنده‌اى نيابيد پس گروگانى گرفته شود، و اگر يكى از شما ديگرى را امين شمرد آن كه امين شمرده شده است- امانت به وى سپرده شده- امانت را بازدهد و از خداى، پروردگار خويش، پروا كند. و گواهى را پنهان مكنيد، و هر كه آن را پنهان كند دل او گناهكار است، و خدا بدانچه مى‌كنيد داناست.
و اگر در سفر بودید و نویسنده‌ای نیافتید، پس چیزهائی گروگان بگیرید. و اگر برخی از شما به برخی دیگر اطمینان کرد، باید کسی که امین شمرده شده است، امانت او را بازپس دهد (و بستانکار در گروگان که امانتی محسوب است خیانت روا ندارد، و بدهکار وام را که ودیعه‌ای بشمار است، به موقع بپردازد) و از خدائی که پروردگار او است بترسد، و گواهی را پنهان نکنید و هرکس آن را پنهان دارد قلبش بزهکار است، و خدا بدانچه انجام می‌دهید آگاه است.
و اگر بر حال سفری بوده‌اید و گواهی نیافتید، پس گروگانی دریافت‌شده، (بایسته است). پس اگر بعضی بعض دیگر را امین دانست آن‌که را امین دانسته، باید امانتش را (به او) بازپس دهد و از خدا -پروردگارش‌- به‌راستی بپرهیزد. و گواهی را کتمان مکنید و هر که آن را کتمان کند او بی‌گمان قلبش گناهکار است‌. و خدا به آنچه می‌کنید داناست‌.
و اگر بر سفری باشید و نیابید نویسنده‌ای پس گروگانی به دست و اگر بسپرد یکی از شما به دیگری پس باید بپردازد آن کس که سپرده شده است سپرده خویش را و باید بترسد خدا را پروردگار خود و کتمان نکنید گواهی را و هر کس کتمان کند آن را همانا گنهکار است دلش و خدا بدانچه می‌کنید دانا است‌


البقرة ٢٨٢ آیه ٢٨٣ البقرة ٢٨٤
سوره : سوره البقرة
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«رِهَانٌ»: جمع رَهْن به معنی مرهون، گروگانها. رِهَانٌ: مبتدا است و خبر آن محذوف است و تقدیر چنین است: فَرِهَانٌ مَّقْبُوضَةٌ تَکْفِی. یا خبر است و مبتدای آن محذوف است و تقدیر چنین است: فَعَلَیْکُمْ رِهَانٌ مَّقْبُوضَةٌ. «آثِمٌ»: گناهکار. «آثِمٌ قَلْبُهُ»: دل او بزهکار است. نسبت دادن گناه به دل، برای مبالغه و وضوح جرم است، همان گونه که برای تأکید کاری می‌گوئیم: گوشم آن را شنیده است. چشمم آن را دیده است. واژه (قلب) می‌تواند فاعل یا بدل بعض از کل (آثِمٌ) باشد، و ضمیر (ه) ضمیر شأن، و یا مرجع آن (مَنْ) است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - در صورت نیافتن کاتب، رهن (وثیقه)، جایگزین تنظیم سند براى مطالبات و دیون (و ان کنتم على سفر و لم تجدوا کاتباً فرهان مقبوضة) ظاهراً جمله «و لم تجدوا کاتباً» بیان «على سفر» است. یعنى مسافر بودن، خصوصیّت و شرطیت ندارد; چون سفر بیان مورد غالب براى یافت نشدن کاتب است. بنابراین آنچه موضوعیّت دارد، همان نیافتن کاتب است، چه در سفر و چه در حضر.

۲ - در صورت اعتماد بر مدیون، گرفتن رهن لازم نیست. (فان امن بعضکم بعضاً فلیؤدّ الّذى اؤتمن امانته) جمله «فان امن ... » اشاره به حکمت تشریع رهن دارد. یعنى فلسفه تشریع رهن، رفع نگرانى از هدر رفتن دیون است; امّا اگر اطمینانى باشد که نگرانى مرتفع شود، دیگر موردى براى دریافت رهن نیست. البته این معنا در صورتى است که جمله «فان امن ... » استثنا و استدراکى باشد از لزوم ارتهان و مقصود از امانت، همان دین باشد.

۳ - وجوب ردّ امانت به صاحب آن (فلیؤدَ الّذى اؤتمن امانته)

۴ - عین مرهونه، امانتى است نزد مرتهن (فرهان مقبوضة فان امن بعضکم بعضاً فلیؤدّ الّذى اؤتمن امانته) بنابراینکه مقصود از امانت، عین مرهونه اى باشد که در قبال مطالبات به رهن گذاشته مى شود ; نه دیونى که بر گردن یکى از طرفین قرارداد مى ماند.

۵ - وجوب ردّ عین مرهونه به صاحب آن (فرهان مقبوضة فان امن بعضکم بعضاً فلیؤدّ الّذى اؤتمن امانته)

۶ - حرمت خیانت در امانت (فلیؤدّ الّذى اؤتمن امانته و لیتّق اللّه ربّه)

۷ - نقش اعتماد و امانت، در تسهیل روابط اقتصادى و مبادلاتى (فان امن بعضکم بعضاً فلیؤدّ الّذى اؤتمن امانته) بنابر یک احتمال که گذشت، امانتدارى موجب شده که رهن گرفتن از طرف طلبکار، لزومى نداشته باشد و این، تسهیل در امور اقتصادى است.

۸ - هماهنگى نظام اخلاقى و روابط اقتصادى در اسلام (فرهان مقبوضة فان امن بعضکم بعضاً)

۹ - تقوا و ترس از خدا، زمینه ردّ امانت و اجراى احکام الهى (فلیؤدّ الّذى اؤتمن امانته و لیتّق اللّه ربّه)

۱۰ - حرمت کتمان شهادت (و لا تکتموا الشّهادة)

۱۱ - قلبهاى گناهکار، سرچشمه اى براى کتمان شهادت (و من یکتمها فانّه اثم قلبُه)

۱۲ - کتمان شهادت، گناهى است قلبى. (و من یکتمها فانّه اثم قلبُه)

۱۳ - آگاهى همه جانبه و فراگیر خداوند به اعمال انسانها (و اللّه بما تعملون علیم)

۱۴ - هشدار خداوند به خیانتکارانِ در امانت و کتمان کنندگان شهادت (فلیؤدّ الّذى اؤتمن امانته ... و لا تکتموا الشّهادة ... و اللّه بما تعملون علیم)

۱۵ - توجّه به آگاهى فراگیر خداوند به اعمال انسان، زمینه اجراى احکام الهى و پرهیز از معصیت او (و اللّه بما تعملون علیم)

روایات و احادیث

۱۶ - شرط تحقق رهن، قبض عین مورد رهن است. (فرهان مقبوضة) مؤید برداشت فوق، روایتى است از امام باقر (ع): لا رهن الاّ مقبوضاً[۱].

۱۷ - کتمان شهادت، حاکى از کفر قلب کتمان کننده است. (و لا تکتموا الشّهادة و من یکتمها فانّه اثم قلبه) امام باقر (ع) درباره «فانه اثم قلبه» فرمود: کافر قلبه[۲].

موضوعات مرتبط

  • احکام: ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۱۰، ۱۶
  • اعتماد: اهمیّت اعتماد ۷
  • اقتصاد: اقتصاد و اخلاق ۸
  • امانت: احکام امانت ۳، ۴، ۶ ; استرداد امانت ۹ ; اهمیّت امانت ۷ ; خیانت در امانت ۶، ۱۴
  • انسان: عمل انسان ۱۳
  • بدهى: احکام بدهى ۱، ۲
  • تقوا: آثار تقوا ۹ ; زمینه تقوا ۱۵
  • تکلیف: عمل به تکلیف ۹، ۱۵
  • خدا: علم خدا ۱۳، ۱۵ ; هشدارهاى خدا ۱۴
  • روابط مالى: ۷
  • رهن: احکام رهن ۱، ۲، ۴، ۵، ۱۶
  • سند: تنظیم سند ۱
  • قلب: کفر قلب ۱۷ ; گناه قلب ۱۲
  • گواهى: احکام گواهى ۱۰ ; کتمان گواهى ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۴، ۱۷
  • محرمات: ۶، ۱۰ نظام اقتصادى: ۷، ۸
  • واجبات: ۳، ۵

منابع

  1. تهذیب شیخ طوسى، ج ۷، ص ۱۷۶، ح ۳۶ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۳۰۱، ح ۱۲۰۴.
  2. من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۳۵، ح ۵ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۳۰۱، ح ۱۲۰۷.