الْفُقَرَاء
از الکتاب
ریشه کلمه
- فقر (۱۴ بار)
قاموس قرآن
حاجت. فقير: حاجتمند. احتياج رااز آن فقر گفتهاند كه آن به منزله شكسته شدن فقارظهر (ستون فقرات) است در تعّذر رسيدن به مراد(مجمع). ناگفته نماند: حاجت يكدفعه حاجت ذاتى است مثل [فاطر:15]. اى مردم شما به خدا محتاجيد و خدا اوست بى نياز ستوده. اين شامل حال همه است حتى ميليادرها، و يك دفعه به معنى نادارى و بى چيزى است مثل [نساء:6]. و [حج:28]. فاقره: داهيه بزرگ. اين از آن است كه بلاى بزرگ پشت انسان را مىشكند [قيامة:25-24]. چهره هائى در آن روز درهم كشيده است توقع دارد كه بلائى كمرشكن به سرش آيد. [توبه:60]. راجع به فرق مسكين و فقير به «سكن» رجوع شود.