مِنْسَأَتَه

از الکتاب

آیات شامل این کلمه

«مِنْسَأَتَهُ» از مادّه «نسأ» (بر وزن نسخ) و «نسىء» (بر وزن نصیب) به معناى تأخیر است و از آنجا که به وسیله عصا اشیایى را به عقب مى رانند و دور مى کنند کلمه «مِنْسَأَة» به آن اطلاق شده است (یعنى وسیله عقب رانى).

بعضى از مفسران گفته اند: این واژه از واژه هاى اهل «یمن» بوده و از آنجا که سلیمان(علیه السلام) بر این منطقه حکومت داشت، قرآن در مورد او به کار برده است.

ریشه کلمه

قاموس قرآن

تأخير انداختن. «نَسَأَ الشَّىْ‏ءَ نَسْأً: اَخَّرِهُ». «نَسَأَأَجَلَهُ» يعنى خدا اجل او را به تأخير انداخت. راغب گويد: نس‏ء تأخير در وقت است گويند: نَسَئَتِ الْمُرأَةُ يعنى حيض زن به تأخير افتاد. بيع نسيه را از آن نسيئه گويند كه ثمن بتأخير انداخته مى‏شود. [توبه:37]. در اقرب الموارد گفته: نسى‏ء اسم است به معنى تأخير. على هذا مراد از آن در آيه معناى مصدرى است يعنى تأخير انداختن و اين موافق آن است كه از امام صادق «عليه‏السلام» نقل شده آن را در آيه نَسْ‏ء (بروزن فلس) خوانده‏اند و اگر به معنى مفعول باشد يعنى تأخير انداخته شد چنانكه در صحاح گفته مراد ماه تأخير انداخته شده‏است. بهرحال عرب ماههاى حرام را كه از شريعت ابراهيم «عليه‏السلام» بود محترم دانسته و در آنها از جنگ و غارت دست بر مى‏داشتند ولى بر آنها سنگين بود كه سه ماه ذوالقعده و ذوالحجة و محرم را متوالى دست از غارت بردارند لذا گاهى محرم را حلال دانسته به جاى آن ماه صفر را حرام مى‏دانستند پس از چندسال باز محرم را حرام مى‏دانستند و اين تغيير را در ماه ذوالحجة اعلام مى‏كردند. آيه شريفه در رد اين بدعت نازل گرديد يعنى تأخير ماه حرام به ماه ديگر زياده روى در كفر است كفار در اين عمل در اثر اضلال ديگران خود به گمراهى مى‏افتند كه آن را سالى حلال و سالى حرام مى‏كنند. به قولى مباشر اين عمل بعضى از بنى كنانه بودند و چون اين كار به موجب حكم شرك انجام مى‏گرفت لذا «زِيادَةٌ فِى الْكُفْرِ» تعبير آمده است. [سباء:14]. مِنْسَأَة به معنى عصا است علت اين تسميه آن است كه با عصا چيزى را بكنار مى‏اندازند كه نوعى تأخير است يعنى چون مرگ را بر سليمان آورديم، مردم را به مرگ او دلالت نكرد مگر موريانه كه عصايش را مى‏خورد. اين لفظ و «نسى‏ء» هر دو فقط يكبار در قرآن مجيد آمده است.