رَبّانِيّين

از الکتاب

آیات شامل این کلمه

«رَبّانِیِّینَ» جمع «رَبّانِىّ» به کسى گفته مى شود که ارتباط او با «ربّ» (پروردگار) قوى باشد و از آنجا که واژه «ربّ» درباره کسى گفته مى شود که به اصلاح و تربیت دیگران پردازد، مفهوم این واژه در آیه بالا آن است که هرگز سزاوار پیامبران نیست که مردم را به پرستش خویش دعوت کنند، آنچه براى آنها سزاوار است این است که: مردم را در پرتو تعلیم آیات الهى و تدریس حقایق دینى، به صورت دانشمندان الهى و ربّانى در آورند، که جز خدا نپرستند و جز به سوى علم و دانش دعوت نکنند.

ریشه کلمه

قاموس قرآن

[آل عمران:79]. به عقيده طبرسى ربّان وصف است مثل عطشان و سكران به معنى تربيت كننده و آن مختار اقرب الموارد و قاموس است على هذا معنى آيه چنين مى‏شود: وليكن تربيت كنندگان باشيد كه كتاب را تعليم مى‏كنيد و درس مى‏خوانيد. در نهج البلاغه حكم 147. فرموده «اَلْنَّاسُ ثَلثَةٌ فَعالِمٌ رَبَّانِىُّ و مُتَعَلِّمٌ عَلى‏ سَبيلِ نَجْاةٍ» از مقابله متعلّم بدست مى‏آيد كه ربّانى وصف و به معنى مربّى است. همچنين در خطبه 106. آمده «فَاسْتَمِعُوهُ مِنْ رَبَّانِيِّكُمْ وَ أَحْضِرُوهُ قُلُوبَكُمْ» از اين نيز بدست مى‏آيد كه ربّانى وصف است. به عقيده بعضى‏ها ربّانى منسوب به ربّ و الف و نون براى تفخيم و تكثير است مه براى وصف مثل لحيانى كه به معنى كثير اللحيه است و ربّانى كسى است مخصوص به خدا باشد و به غير او مشغول نشود اين سخن را الميزان اختيار كرده و در اقرب الموارد و مفردات در ضمن چند وجه نقل شده است ولى قول مجمع به نظر نگارنده اصح است و با آيات قرآن بهتز مى‏سازد. اين كلمه سه بار در قرآن آمده است: مائده 44 و 63. آل عمران :79.