ریشه دهر

از الکتاب

تکرار در قرآن: ۲(بار)

لیست کلمات مشتق شده

در بعضى از تعبیرات «دهر» به معناى «ابناء روزگار» و «مردم زمانه» به کار رفته، که بزرگان از بىوفایى آنها شکوه کرده اند.

قاموس قرآن

زمان. چنانكه در صحاح و قاموس گفته است. ابن اثير و اقرب الموارد آن را زمان طويل گفته‏اند، مجمع گذشتن شب و روز گفته كه همان زمان باشد. راغب مى‏گويد: دهر در اصل تا آخر سپس هر مدّت كثير را دهر گفته‏اند و آن بر خلاف زمان است كه زمان بر قليل و كثير گفته مى‏شود . در نهج البلاغه خطبه 32 آمده «اَصْبَحْنا فى دَهْرٍ عَنُودٍ...» يعنى در زمانى عنود و چمودش واقع شديم. نا گفته نماند دهر را زمان مطلق معنى كردن بهتر است چنانكه از صحاح و قامكوس و مجمع نقل شد [جاثية:24 ]يعنى گفتند نيست زندگى مگر فقط اين زندگى مگر فقط اين زندگى ما، مى‏ميريم و عده‏اى متولّد مى‏شوند. ما را فانى و هلاك نمى‏كند مگر گذشت زمان و توالى شب و روز. * [انسان:1] آيا آمد بر انسان مدّتى از روزگار كه چيزى ياد شده نبود به نظر مى‏آيد الف و لام الدَّهر در هر دو آيه براى عهد است يعنى دهر معلوم در مجمع البيان ذيل آيه اوّل نقل شده در حديث از حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلم روايت است «لا تَسُبُّوا الدَّهْرِ فَاِنَّ اللّهَ هُوَ الدَّهْرُ» يعنى: زمانه را فحش ندهيد زيرا خدا همان زمان است . اين حديث در نهايه بدين صورت آمده «لا تَسُبُّوا الدَّهْرَ هُوَاللّهُ» در كشّاف نيز عين عبارت مجمع البيان نقل شده است. طبرسى فرموده: تأويل حديث آن است كه اهل جاهليّت حوادث و بلاها را به دهر نسبت داده و مى‏گفتند زمانه چنين چنان كرد حضرت فرمود: فاعل اين كارها خداست، فاعل آنها را سبّ نكنيد. بعضى گفته‏اند: مقصود آن است: دهر را فحش ندهيد زيرا گرداننده و مدبّر دهر خداست ولى اوّل بهتر است زيرا كلام عرب پر است از اينكه نسبت افعال خدا را به دهر مى‏دادند اصمعى گويد: يك اعرابى كسى را مذمت مى‏كرد گفت «هُوَ اَكْثَرُ ذُنُوباً مِنَ الدَّهْرِ». در نهايه وجه دوّم را گفته است و مى‏گويد: معنى حديث آن است كه اگر شما زمانه را بد گوئى آن به خدا مى‏رسد زيرا آورنده اين حوادث خداست و نيز گفته در روايات ديگر آمده «فان اللّه هو الدهر». در الميزان ذيل آيه اوّل از در منثور از ابو هريره حديثى نقل شده كه مؤيّد وجه ثانى است حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلم فرمود: خدا فرموده: ابن آدم آنگاه كه دهر را سبّ مى‏كند نگويد زيانكار باد دهر زيرا دهر منم، شب و روز را مى‏فرستم و چون بخواهم نگاه مى‏دارم. در تفسير ابم كثير چند روايت در همين مضمون نقل شده است. نا گفته نماند روايت فوق در جامع الصغير سيوطى باب لا و در مجمع البحرين نيز نقل شده است. در قاموس مى‏گويد: دهر گاهى از اسماء حسنى شمرده مى‏شود. به گمانم علّت اين سخن همان حديث فوق باشد كه فكر كرده دهر از نامهاى خداوندى است.

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
الدَّهْرُ ۱
الدَّهْرِ ۱

ریشه‌های مرتبط