الأعراف ١٦٨
ترجمه
الأعراف ١٦٧ | آیه ١٦٨ | الأعراف ١٦٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«قَطَّعْنَاهُمْ فِی الأرْضِ أُمَماً»: یهودیان را در اقطار زمین میان دیگران پراکنده ساختیم. «بَلَوْناهُمْ»: ایشان را آزمودیم.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ إِذْ نَجَّيْنَاکُمْ مِنْ آلِ... (۲)
وَ قُلْنَا مِنْ بَعْدِهِ لِبَنِي... (۱) وَ أَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَ مِنَّا... (۲) وَ إِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ... (۲) ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَ... (۱)
تفسیر
- آيات ۱۶۱ - ۱۷۱، سوره اعراف
- بيان آيات شريفه ، كه قسمت ديگرى از داستان هاى بنىاسرائيل و نافرمانى هايشان را نقل مى كند.
- جواب دسته اى از امت موسى (ع ) كه نهى از منكر مى كردند به دسته ديگرى كه سكوتپيشه كرده بودند
- مقصود از نسيان در آيه شريفه بى اثر شدن تذكرات در دلهاى بنىاسرائيل است .
- معناى : ان ربك لسريع العقاب
- اميدوارى به خدا، بدون اضطراب و بيم از گناه و گفتن اينكه خدا ما را مى آمرزد(سيغفرلنا) اميد صادق نيست .
- توضيحى درباره رابطه دين و فطرت بشر و اصلاح شؤ ون زندگى بشر
- دين ، بشر را جز به اصلاح اعمال و شؤ ونش دعوت نمى كند
- روايتى درباره نافرمانى قومى از اهل (( ايله (( در مورد ترحيم صيد ماهى در روز شنبه ومسخ شدنشان به ميمون .
- فقط فرقه اى كه نهى از منكر كردند از عذاب نجات يافتند و مرتكبين صيد و ساكتين دربرابر آنها عذاب شدند
- روايتى از امام صادق (ع ) در ذيل (فلما كنسوا ما ذكّروا به ...) و بررسى آن
- ۰هيچ اشكالى در اين معنا نيست ، جز اينكه علت عذاب ساكتين را خوددارى از صيد دانسته ، وحال آنكه مقام اقتضاء
- چند روايت در مورد قرار گرفتن كوه بر بالاى سر بنىاسرائيل و پذيرفتن آنان تورات را پى از آن
نکات آیه
۱- خداوند جامعه یهود را گروه گروه کرد و در پهنه گیتى پراکنده ساخت. (و قطّعنهم فى الأرض أمماً) «أمماً» هم مى تواند مفعول دوم براى «قطعناهم» باشد، که در این صورت در «قطّعنا» معناى «تصییر» تضمین شده است، و هم مى تواند حال براى ضمیر «هم» در «قطّعناهم» باشد.
۲- تحولات تاریخى و اجتماعى بشر به دست خدا و در اختیار اوست. (و قطّعنهم فى الأرض أمماً ... و بلونهم بالحسنت و السیئات)
۳- برخى از امتهاى پراکنده شده یهود، مردمى صالح و گروههایى از آنان ناصالح هستند. (منهم الصلحون و منهم دون ذلک) «دون» به معناى غیر مى باشد و «ذلک» اشاره است به صالح که از «الصلحون» به دست مى آید، یعنى: «منهم غیر صالحین».
۴- خداوند امتهاى یهود را گاهى با اعطاى نعمتها و آسایشها و زمانى با گرفتار ساختن به سختیها و ناخوشایندیها آزمود. (و بلونهم بالحسنت و السیئات) مراد از ضمیر مفعولى در «بلوناهم» مى تواند همه یهود، صالحان و ناصالحان، باشد و مى تواند مراد از آن تنها ناصالحان ایشان باشد. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است.
۵- سختیها و آسایشها، امورى هدفدار و زمینه آزمون انسانها از سوى خداوند است. (و بلونهم بالحسنت و السیئات)
۶- بازگشت ناصالحان یهود به صلاح و صواب، از اهداف آزمون آنان با ایجاد سختیها و آسایشها در زندگانى ایشان بود. (و بلونهم بالحسنت و السیئات لعلهم یرجعون) چنانچه ضمیر در «بلوناهم» به ناصالحان برگردد، ارجاع ضمیر «لعلهم» به آنان طبیعى و روشن است. و اگر ضمیر در «بلوناهم» به همگان، صالح و ناصالح، برگردد، مرجع ضمیر «لعلهم» به طریقه استخدام، ناصالحان است.
۷- تغییر و تحول در زندگى انسانها، با روى آورى سختیها و آسایشها، امرى هشداردهنده و زمینه ساز روى آورى آنان به صواب و صلاح است. (و بلونهم بالحسنت و السیئات لعلهم یرجعون)
۸- آزمونهاى الهى به گونه اى است که در آدمى زمینه بازگشت به صلاح و صواب را ایجاد مى کند. (بلونهم بالحسنت و السیئات لعلهم یرجعون) چون بازگشت به صلاح و صواب هداف از آزمون قرار گرفته است، به این نکته اشاره مى کند که آزمونهاى الهى به گونه اى ترتیب مى یابد که زمینه گرایش آدمى را به حق و حقیقت فراهم کند. یعنى هدف از آزمونهاى الهى فقط ظهور و بروز نیکان از غیر نیکان نیست.
موضوعات مرتبط
- آسایش: فلسفه آسایش ۵، ۷
- اصلاح: زمینه اصلاح ۶، ۷، ۸
- امتحان: ابزار امتحان ۵ ; فلسفه امتحان ۸
- تاریخ: منشأ تحولات تاریخ ۲
- تحولات اجتماعى: آثار تحولات اجتماعى ۷ ; منشأ تحولات اجتماعى ۲
- خدا: افعال خدا ۴ ; امتحان خدا ۴، ۵، ۸
- سختى: فلسفه سختى ها ۵، ۷
- یهود: آسایش یهود ۴ ; امتحان یهود ۴ ; انحطاط یهود ۱، ۳ ; تاریخ یهود ۱، ۳، ۴ ; صالحان یهود ۳ ; فلسفه آسایش یهود ۶ ; فلسفه امتحان یهود ۶ ; فلسفه مشکلات یهود ۶ ; گروههاى یهود ۱ ; ناصالحان یهود ۳ ; نعمتهاى یهود ۴