غُصّة
از الکتاب
ریشه کلمه
- غصص (۱ بار)
قاموس قرآن
گلوگير. آنچه در حلق ماند راغب گويد: «الغصّهة: الشجاة التى يغصّ بها الحلق» شجاة چيزى است مثل استخوان و غيره كه در گلو ماند يعنى: غصه چيز گلوگيرى است كه حلق با آن گرفته و بسته شود [مزّمل:12-13]. راستى در نزد ماعقوبتها، آتش، طعام گلوگير و عذاب دردناكى هست. در نهج البلاغه خطبه 5 فرموده: «هذا ماءٌ آجِنٌ وَ لُقْمَةٌ يَغُصُّ بِها آكِلُها» خلافت آبى متغير و لقمهايست كه خورنده با آن گلوگير شود. اين كلمه در كلاماللَّه فقط يكبار يافته است.