روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۲۳۰۶
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۱، أَبْوَابُ الصَّلَاةِ وَ حُدُودِهَا-بَابُ مَا يُصَلَّى فِيهِ وَ مَا لَا يُصَلَّى فِيهِ مِنَ الثِّيَابِ وَ جَمِيعِ الْأَنْوَاع
فاما الحديث الذي روي عن ابي عبد الله ع انه قال :
من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۲۳۰۵ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۲۳۰۷ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۱ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۳۷۶
و امّا آن حديثى كه از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه آن حضرت فرموده: اشكالى ندارد كه شخص نماز بخواند و آتش و چراغ و تمثال يا صورت در برابر او باشد، زيرا آن كسى (خدائى) كه شخص نماز را بخاطر او و بفرمان او و براى او بجا مىآورد به انسان نزديكتر از چيزهائيست كه (بصورت مادّى) در برابرش يا پيش رويش قرار دارد. و اين حديثى است كه با اسناد منقطع (آخر سند منقطع شده است) از سه تن كه احوالشان بر ما مجهول و ناشناخته است روايت كردهاند و حسن بن علىّ كوفى آن را روايت كرده و او شناخته شده است، از حسين بن عمرو، از پدر خود، از عمرو بن ابراهيم الهمدانى- كه ايشان جملگى مجهولند- و شخص اخير بىواسطه يا بيك واسطه نامعلوم از امام صادق عليه السّلام روايت كرده است كه آن حضرت اين سخن را فرمود، لكن با وجود اينكه اين حديث عيوب ذكر شده را داراست مع ذلك از چند خصوصيّت برخوردار است كه موجب عدم ردّ اين حديث است از جمله رخصتى در آنست كه با علّتى همراه شده يعنى علّت حكم در حديث واقع است (كه خود از قرائن صحّت حكم است) و نيز از ثقات و راستگويانى كه محل اعتمادند صادر شده (كه در كتب خويش آن را آوردهاند) و پس از اين ثقات است كه بافراد مجهول پيوسته و مرسل شده است، پس با اين اوصاف اگر كسى بدين حديث عمل كند راه خطا نپيموده و كار نادرستى نكرده است، البتّه بعد از آنكه بداند اصل در اين مورد همان نهى است و تا جايى كه ممكنست بدان رفتار نكند، و تجويز اين امر رخصتى است كه در حال ضرورت يا بطور مطلق بدان ميتوان عمل نمود، و رخصت خود رحمت خداوندى است.