الْحُبُک
براى «حُبُک» (بر وزن کتب) جمع «حباک» (بر وزن کتاب)، در لغت معانى بسیارى براى آن گفته شده است، از جمله: راه ها و چین و شکن هایى که بر اثر بادها روى رمل هاى بیابان، و یا صفحه آب، و یا ابرهاى آسمان پیدا مى شود. به موهاى «مجعد» نیز «حبک» گفته مى شود. گاه «حبک» را به معناى زیبایى و زینت تفسیر کرده اند. و همچنین به معناى شکل موزون و مرتب. و ریشه اصلى آن «حَبْک» (بر وزن کبک)، به معناى بستن و محکم کردن است. به نظر مى رسد که همه این معانى به یک معنا باز مى گردد و آن چین و شکن هاى زیبایى است که در میان امواج، ابرهاى آسمان، رمل هاى بیابان و موهاى سر پیدا مى شود. و اما تطبیق این معنا بر آسمان، یا به خاطر اشکال مختلف توده هاى ستارگان و صورت هاى فلکى (مجموعه هایى از ستارگان ثابت را که شکل خاصى به خود گرفته، صورت فلکى مى نامند) است. یا به خاطر موج هاى جالبى است که در ابرهاى آسمانى پیدا مى شود، و گاه به قدرى زیبا است که مدت ها چشم هاى انسان را متوجّه خود مى سازد. و یا توده هاى عظیم کهکشان ها است که همچون پیچ و خم هاى موهاى مجعد، بر صفحه آسمان ظاهر مى شود; مخصوصاً عکس هاى جالبى که دانشمندان به وسیله تلسکوپ ها از این کهکشان ها بر داشته اند، کاملاً موهاى مجعد و پیچیده را تداعى مى کند.
ریشه کلمه
- حبک (۱ بار)