ق ٥

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۲۴ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

آنها حقّ را هنگامی که به سراغشان آمد تکذیب کردند؛ از این رو پیوسته در کار پراکنده خود متحیّرند!

[نه،] بلكه حقيقت را وقتى برايشان آمد دروغ خواندند، پس آنها در وضعى سر در گم قرار دارند
[نه،] بلكه حقيقت را، وقتى برايشان آمد، دروغ خواندند، و آنها در كارى سردرگم [مانده‌]اند.
بلکه کافران چون (رسول) حق آمد او را تکذیب کردند و (در کار بزرگ رسالت و قرآن با عظمت) در حالی مضطرب و سرگردان ماندند (گاهی از جهل، افسانه پیشینیان شمردند و گاهی سحر و شعر پنداشتند).
[اینان نه اینکه زنده شدن پس از مرگ را باور نکردند] بلکه حق را هم هنگامی که به سویشان آمد، تکذیب کردند پس در حالتی آشفته و سردرگم اند.
آرى، ايشان سخن راستى را كه بر آنها آمده بود دروغ شمردند. پس در كارى شوريده افتادند.
حق این است که [دین و پیامبر] حق را چون فراز آمدشان دروغ شمردند، و ایشان در کاری سردرگمند
بلكه سخن حق را چون بديشان آمد دروغ انگاشتند. پس آنها در كارى شوريده و آشفته‌اند.
بلکه آنان (درباره‌ی حق و حقیقتی که پیغمبر برای ایشان آورده است نمی‌اندیشند و) حق و حقیقت همین که بدیشان برسد فوراً دروغش می‌نامند و تکذیبش می‌کنند. اصلاً آنان دارای حال پریشان و کارنابسامانی هستند.
بلکه با حق هنگامی که برایشان آمده (همو را) تکذیب کردند. پس آنها در ژرفای کاری در هم و سر در گم (مانده)اند.
بلکه تکذیب کردند به حقّ گاهی که بیامدشان پس آنانند در کاری آشفته‌


ق ٤ آیه ٥ ق ٦
سوره : سوره ق
نزول : ٥ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الْحَقِّ»: قرآن که حق و حقیقت محض است (نگا: یونس / . دین حق که اسلام است (نگا: توبه / ، فتح / ). «لَمَّا»: همین که. زمانی که. «أَمْرٍ»: شأن و حال (نگا: نحل / ، مائده / ، محمد / ). کار و بار (نگا: بقره / آل‌عمران / و . «مَرِیجٍ»: مختلط و مضطرب. آمیخته و آشفته. «فِی أَمْرٍ مَّرِیجٍ»: دارای حال آشفته و کار پریشانی هستند. یعنی گاهی پیغمبر را ساحر، گاهی شاعر، وقتی مجنون، وقتی کاهن، و ... می‌نامند و بر یک حال نمی‌مانند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- شبهات کافران درباره معاد، ناشى از روحیه حق ستیزى آنان است; نه نامعقول بودن آن. (بل کذّبوا بالحقّ لمّا جاءهم) برداشت یاد شده بنابراین نکته است که مراد از «الحقّ»، حقانیت قرآن و رسالت پیامبر(ص) باشد; یعنى، اینان در همان آغاز نشانه هاى حق را دیدند و به تکذیب آن پرداختند. این حق ستیزى، بسیارى از حقایق معقول را براى آنان، ناممکن جلوه داده است.

۲- قرآن و رسالت پیامبر(ص)، از نمودهاى بارز حق (و القرءان المجید . بل عجبوا أن جاءهم منذر ... بل کذّبوا بالحقّ)

۳- تکذیب معاد، تکذیب حقیقتى گریزناپذیر (بل کذّبوا بالحقّ لمّا جاءهم) بنابراین که مراد از «الحقّ» معاد و وعده به آن باشد، مفاد آیه این مى شود که ما حقانیت معاد را با دلایل بیان کردیم و بر فرض که کافران آن را نپذیرند، حقى را نپذیرفته اند که خواه ناخواه صورت خواهد گرفت و انکار آنان حقیقت را تغییر نخواهد داد.

۴- تکذیب کنندگان حق - قرآن، پیامبر و معاد - گرفتار سردرگمى و پریشان گویى (بل کذّبوا بالحقّ لمّا جاءهم و هم فى أمر مریج ) یکى از نمودهاى پریشان گویى تکذیب گران معاد این است که مى گویند چون بدن انسان در خاک متلاشى مى شود پس چگونه مى تواند از خاک دوباره برآید; این در حالى است که خود مى دانند انسان براى نخستین بار نیز از همین خاک برآمده است.

۵- تعارض و نابسامانى در روح و اندیشه، نتیجه حق ستیزى است. (کذّبوا بالحقّ ... فهم فى أمر مریج) «فا»ى تفریع، این نتیجه کلى را به دست مى دهد که انکار حق آشکار، فرد را گرفتار بحران روحى و تناقض گویى مى سازد; زیرا از یک سو وضوح حق را در مى یابد و از سوى دیگر، تلاش مى کند تا بر آن سرپوش نهاده و عقیده باطل خود را توجیه کند.

موضوعات مرتبط

  • بحران روحى: عوامل بحران روحى ۵
  • حق: تناقض گویى مکذبان حق ۴; آثار حق ستیزى ۵; تحیر مکذبان حق ۴
  • قرآن: تحیر مکذبان قرآن ۴; تناقض گویى مکذبان قرآن ۴; حقانیت قرآن ۲
  • کافران: آثار حق ستیزى کافران ۱; منشأ شبهات کافران ۱
  • محمد(ص): تحیر مکذبان محمد(ص) ۴; تناقض گویى مکذبان محمد(ص) ۴; حقانیت نبوت محمد(ص) ۲
  • معاد: تحیر مکذبان معاد ۴; تکذیب معاد ۳; تناقض گویى مکذبان معاد ۴; حتمیت معاد ۳

منابع