الصافات ١٢
کپی متن آیه |
---|
بَلْ عَجِبْتَ وَ يَسْخَرُونَ |
ترجمه
الصافات ١١ | آیه ١٢ | الصافات ١٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«عَجِبْتَ وَ یَسْخَرُونَ»: تو در پرتو دلائل بیشمار، بر قدرت خدای متعال برای ایجاد معاد، در شگفتی، و ایشان معاد را مسخره میدانند و صحبت تو درباره معاد و شگفت تو از کارشان را به تمسخر میگیرند.
تفسیر
- آيات ۱۲ - ۷۰ سوره صافات
- حكايت استهزاء مشركين آيات خدا و دعوت پيامبر را و استبعادشان رستاخير خود و پدرانشانرا
- اشاره به وجه تسميه قيامت به يوم الفصل
- مراد از الذين ظلموا در آيه : احشرواالذين ظلموا...
- ازواج و ماكانوا يعبدون من دون الله
- وجه تعبير به هدايت در فاهدوهم الى صراط الجحيم
- مراد از سؤ ال در وقنوهم انهم مسؤ ولون سؤ ال از چيست ؟
- اعتراض كفار به بزرگان و رهبران خود در قيامت كه شما باعث گمراهى ما بوديد و جوابرؤ ساى كفر به پيروان خود
- تابع و متبوع در عذاب مشتركند
- مقصود از عبادالله المخلصين و اينكه رزق معلوم دارند و...
- توصيف شراب بهشتى و حوريانى كه براى مخلصين آماده مى شود.
- گفتگوى اهل بهشت با يكديگر
- شجره زقوم و وصف آن
- رواياتى درباره مسؤ ول بودن انسان ، و درذيل برخى آيات گذشته
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَاسْتَفْتِهِمْ أَ هُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمْ مَنْ خَلَقْنا إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طِينٍ لازِبٍ «11» بَلْ عَجِبْتَ وَ يَسْخَرُونَ «12»
پس از آنان نظر بخواه كه آفرينش آنان سختتر است يا كسانى كه ما (در آسمانها و زمين) آفريديم؟ ما آنان را از گِلى چسبنده آفريديم، بلكه تو (از افكار آنان) تعجب مىكنى و آنان (تو را) مسخره مىكنند.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
بَلْ عَجِبْتَ وَ يَسْخَرُونَ «12»
حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله گمان مىنمود هر كه قرآن را بشنود ايمان آورد، چون مشركان به استماع قرآن زبان استهزاء و سخريه گشودند حضرت از اين حال متعجب شد؛ اين آيه آمد:
بَلْ عَجِبْتَ: بلكه نه چنانست كه ايشان مطيع شوند، تعجب نمودى از ايمان نياوردن به قرآن، وَ يَسْخَرُونَ: و حال آنكه ايشان سخريه مىكنند به آن، يا تعجب نمودى با وجود قدرت الهى بر اعاده خلق، چرا كفار مكه انكار قول تو كنند در بعث و حشر و حال آنكه آنها افسوس دارند از تعجب تو.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
فَاسْتَفْتِهِمْ أَ هُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمْ مَنْ خَلَقْنا إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طِينٍ لازِبٍ «11» بَلْ عَجِبْتَ وَ يَسْخَرُونَ «12» وَ إِذا ذُكِّرُوا لا يَذْكُرُونَ «13» وَ إِذا رَأَوْا آيَةً يَسْتَسْخِرُونَ «14» وَ قالُوا إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِينٌ «15»
أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ «16» أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ «17» قُلْ نَعَمْ وَ أَنْتُمْ داخِرُونَ «18» فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُمْ يَنْظُرُونَ «19» وَ قالُوا يا وَيْلَنا هذا يَوْمُ الدِّينِ «20»
ترجمه
پس بپرس از آنها آيا آنها سختترند در آفرينش يا كسانيرا كه آفريديم غير از آنها همانا ما آفريديم آنها را از گل چسبنده
بلكه تعجّب نمودى و مسخره ميكنند
و چون پند داده شوند پند نميگيرند
و چون به بينند نشانه قدرتى را بسخريّه ميگيرند
و گويند نيست اين مگر جادوئى آشكار
آيا چون مرديم و گشتيم خاك و استخوانها آيا همانا ما برانگيخته شدگانيم
آيا و پدران پيشينيان ما
بگو بلى با آنكه شما ذليلانيد
پس جز اين نيست كه آن يك صيحه است پس ناگاه آنها مينگرند
و گويند اى واى بر ما اين روز جزا است.
تفسير
خداوند متعال براى اثبات معاد باز باسلوب بديعى پرداخته كه به پيغمبر خود دستور فرموده از منكرين معاد سؤال فرمايد كه آيا خلقت آنها بعد از مردن و خاك شدن سختتر است يا خلقت ملائكه و آسمانها و زمين و موجودات آنها و جعل مشارق و مغارب و شهاب ثاقب كه در آيات سابقه ذكر شد و كلمه من از باب تغليب يا داراى عقل و اراده بودن افلاك است كه گفتهاند و آنكه خدا مردم
جلد 4 صفحه 426
را خلق نموده است بدوا از گل چسبناكى و بعد از مردن و خاك شدن و آمدن باران باز همان گل چسبناك خواهند شد چگونه نمىتواند دوباره آنها را خلق نمايد و اى پيغمبر تو تعجّب نمودى از انكار آنها و انصافا جاى تعجّب هم هست و بعضى عجبت بصيغه متكلّم قرائت نمودهاند و در جوامع آنرا نسبت بامير المؤمنين عليه السّلام داده و بالاتر از انكار آنكه استهزاء هم مينمايند به تعجّب تو يا اقرار اهل ايمان بآن و وقتى استدلال مينمايند براى آنها بوقوع حشر و مفاسد انكار را براى آنان ذكر مينمايند از نهايت بىفكرى و بىشعورى متذكّر و متنبه نميشوند و چون معجزه دالّه بر صدق تو را مشاهده ميكنند بر استهزاء خود مىافزايند و مردم ديگر را هم با خود در مسخره كردن كمك ميگيرند و از فرط عناد و لجاج ميگويند آنچه ما ديديم از او جز سحر و شعبده چيزى نيست پر واضح است و باز بطرز نوى شروع باستهزاء و انكار مينمايند و ميگويند وقتى ما مرديم و خاك شديم و استخوانى از ما بيش در قبر باقى نماند آيا ما مبعوث ميشويم يا پدرانمان كه سالها است مردهاند و اثرى از آنها باقى نمانده بلكه ذرّات خاك آنها هم در عالم متفرّق و مضمحلّ شده است و چون آنها دليلى بر ادّعاء موهوم خودشان كه امتناع بعث باشد نداشتند جز استبعاد عادى كه ناشى از عدم تفكّر در عموم قدرت خداوند است و عمده اين بود كه ميخواستند زير بار فرمايش پيغمبر نروند خداوند فرموده بگو بلى آنها و شما با كمال خوارى محشور خواهيد شد معطّلى هم ندارد يك صيحه و بانگ صور اسرافيل براى زنده نمودن شما و پدران شما و راندنتان بصحراى محشر كافى است مانند چوپانى كه يك صيحه بگله گوسفندان بزند و همه را سوق دهد پس در آنهنگام حالت بهتى بآنها دست ميدهد كه باوضاع محشر نظر مينمايند و منتظرند مجازات آنها معيّن شود و با خود ميگويند اى واى بر ما و عقائد ما اين روز همان روز جزا و حسابى است كه انبياء و اولياء از آن خبر ميدادند و نادم و پشيمان ميشوند از انكار و اصرار خودشان بر كفر و نفاق ولى ديگر پشيمانى سودى ندارد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
بَل عَجِبتَ وَ يَسخَرُونَ «12»
بلكه تعجب ميكني اي رسول محترم و حال آنكه سخريه ميكنند شما را.
تمام كارهاي مشركين و كفار و فساق مورث تعجب است مثلا اصنامي که خود بدست خود ميتراشند اله ميدانند و عبادت ميكنند اينکه همه معجزات باهرات که از انبياء مشاهده كردند مثل يك دريا آتش براي ابراهيم گلستان شد عصاي موسي سحر سحره فرعون را بلعيد دريا را شكافت و دوازده جاده شد عيسي مرده را زنده كرد كور را بصير كرد بالاخص معجزاتي که از پيغمبر اكرم مشاهده ميكردند مثل قرآن مجيد آمدن ملائكه براي نصرت او سنگريزه و سوسمار شهادت دادن بلكه اخبار غيبي او بلكه معجزات بدني او که در شب تاريك مثل ماه روشن بود در ميان آفتاب سايه نداشت عرق مباركش معطر بود زمين فضولاتش را ميبلعيد صداي مباركش يك ميزان ميشنيدند آنكه پاي منبر بود و آنكه آخر صفوف در هفتاد هزار جمعيت بود و هم چنين امروز فساق و فجار مشاهده ميكنند آثار فسق و فجور و ظلم و كفر و طغيان و سركشي نسبت بخود و پيشينيان و هزارها ديگر البته مورد تعجب است.
بَل عَجِبتَ بعلاوه از اينکه تعجبات.
وَ يَسخَرُونَ انبياء را و مؤمنين و علماء را مسخره ميكنند.
125
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 12)- سپس میافزاید: «تو از (انکار آنها نسبت به معاد) تعجب میکنی ولی آنها (معاد را) مسخره میکنند» (بَلْ عَجِبْتَ وَ یَسْخَرُونَ).
تو آنقدر با قلب پاکت مسأله را واضح میبینی که از انکار آن در شگفتی فرو میروی، و اما این ناپاک دلان آنقدر آن را محال میشمرند که به استهزا بر میخیزند.
نکات آیه
۱ - تعجب پیامبر(ص) از مواضع انکارآمیز مشرکان نسبت به معاد و یگانگى خداوند; على رغم مشاهده عظمت آفرینش و قدرت خداوند در جهان (إنّ إلهکم لوحد ... فاستفتهم أهم أشدّ خلقًا... بل عجبت) به قرینه آیات پیشین به دست مى آید که آنچه موجب شگفتى پیامبر(ص) گردیده بود، انکار توحید ربوبى و معاد از سوى مشرکان - به رغم مشاهده آیات الهى در طبیعت و عظمت آفرینش - بود.
۲ - انکار توحید ربوبى و احیاى مجدد انسان ها - به رغم مشاهده عظمت آفرینش و قدرت خدا در جهان - امرى شگفت آور است. (إنّ إلهکم لوحد ... فاستفتهم أهم أشدّ خلقًا... بل عجبت)
۳ - مشرکان - به رغم مشاهده عظمت آفرینش و آیات الهى در طبیعت - تعالیم قرآن (معاد و احیاى مجدد انسان ها و توحید ربوبى و...) را به تمسخر مى گرفتند. (إنّ إلهکم لوحد ... فاستفتهم أهم أشدّ خلقًا... بل عجبت و یسخرون)
۴ - تمسخر و استهزا، از شیوه هاى برخورد مشرکان با تعالیم قرآن و پیامبراسلام(ص) (بل عجبت و یسخرون) از مضارع آمدن فعل «یسخرون» - که دلالت بر استمرار کار تمسخر دارد - ، مى توان برداشت یاد شده را استفاده کرد. گفتنى است که تکرار این فعل در دو آیه بعد (و إذا رأوا ءایة ... یستسخرون) مؤید همین برداشت است.
۵ - سستى عقاید مشرکان و ناتوانى آنان از برخورد منطقى با تعالیم قرآن (بل عجبت و یسخرون) توسّل مشرکان به تمسخر در برابر تعالیم قرآن و رسالت پیامبر اسلام(ص)، گویاى حقیقت یاد شده است.
روایات و احادیث
۶ - «عن ابن جریح - رضى اللّه عنه - فى قوله «بل عجبت» قال النبى(ص): عجبت بالقرآن حین أنزل و یسخر منه ضلال بنى آدم;[۱] از ابن جریح درباره قول خدا «بل عجبت» روایت شده که رسول خدا(ص) فرمود: هنگام نزول قرآن تعجب مى کردم که گمراهان بنى آدم آن را مسخره مى کنند».
موضوعات مرتبط
- آفرینش: عظمت آفرینش ۲
- توحید: استهزاى توحید ربوبى ۳; تعجب از تکذیب توحید ۱; شگفتى تکذیب توحید ربوبى ۲
- خدا: عظمت قدرت خدا ۲
- قرآن: استهزاى قرآن ۴; بى منطقى مکذبان قرآن ۵; شگفتى تکذیب قرآن ۶
- محمد(ص): استهزاى محمد(ص) ۴; تعجب محمد(ص) ۱، ۶
- مشرکان: استهزاهاى مشرکان ۳، ۴; بى منطقى مشرکان ۵; حق ناپذیرى مشرکان ۱، ۳; روش برخورد مشرکان ۴; لجاجت مشرکان ۱
- معاد: استهزاى معاد ۳; تعجب از تکذیب معاد ۱; شگفتى تکذیب معاد ۲
منابع
- ↑ الدرالمنثور، ج ۷، ص ۸۲.