الأحزاب ٦٠

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۱ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۵:۳۰ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن جزییات آیه)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
لَئِنْ‌ لَمْ‌ يَنْتَهِ‌ الْمُنَافِقُونَ‌ وَ الَّذِينَ‌ فِي‌ قُلُوبِهِمْ‌ مَرَضٌ‌ وَ الْمُرْجِفُونَ‌ فِي‌ الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّکَ‌ بِهِمْ‌ ثُمَ‌ لاَ يُجَاوِرُونَکَ‌ فِيهَا إِلاَّ قَلِيلاً

ترجمه

اگر منافقان و بیماردلان و آنها که اخبار دروغ و شایعات بی‌اساس در مدینه پخش می کنند دست از کار خود بر ندارند، تو را بر ضدّ آنان می‌شورانیم، سپس جز مدّت کوتاهی نمی‌توانند در کنار تو در این شهر بمانند!

|اگر منافقان و كسانى كه در دل‌هايشان مرض است و شايعه افكنان در مدينه، [از كارهاى خود و آزار زنان‌] باز نايستند، تو را سخت بر آنان مى‌شورانيم كه جز مدت كوتاهى نمى‌توانند در كنار تو در اين شهر بمانند
اگر منافقان و كسانى كه در دلهايشان مرضى هست و شايعه‌افكنان در مدينه، [از كارشان‌] باز نايستند، تو را سخت بر آنان مسلط مى‌كنيم تا جز [مدتى‌] اندك در همسايگى تو نپايند.
البته (بعد از این) اگر منافقان و آنان که در دلهاشان مرض (و ناپاکی) است و هم آنها که در مدینه (بر ضد اسلام) تبلیغات سوء می‌کنند (و دل اهل ایمان را مضطرب و هراسان می‌سازند) دست (از این زشتی و بدکاری) نکشند ما هم تو را بر (قتال) آنها بر انگیزیم (و بر جان و مال آنها مسلط گردانیم) که از آن پس جز اندک زمانی در مدینه در جوار تو زیست نتوانند کرد.
اگر منافقان و آنان که در دل هایشان بیماری [ضعف ایمان] است و آنانکه در مدینه شایعه های دروغ و دلهره آور پخش می کنند [از رفتار زشتشان] باز نایستند، تو را بر ضد آنان برمی انگیزیم [که یا تبعیدشان کنی یا با آنان بجنگی]، آن گاه در این شهر جز اندکی [که خالص و پاک هستند] در کنار تو نخواهند ماند.
اگر منافقان و كسانى كه در دلهايشان مرضى است و آنها كه در مدينه شايعه مى‌پراكنند از كار خود باز نايستند، تو را بر آنها مسلط مى‌گردانيم تا از آن پس جز اندكى با تو در شهر همسايه نباشند.
اگر منافقان و بیماردلان و شایعه‌سازان در مدینه [از کارهای خود] دست برندارند، تو را به ایشان تسلط دهیم و سپس جز اندک مدتی در آن [شهر مدینه‌] در جوار تو نباشند
اگر منافقان و كسانى كه در دلهاشان بيمارى است و آنان كه در مدينه خبرهاى دروغ مى‌پراكنند [از اين كار بد خود] باز نايستند هر آينه تو را بر ضد آنان برانگيزيم سپس در آن
اگر منافقان و بیمار دلان و کسانی که در مدینه (شایعات بی‌اساس و اخبار دروغین پخش می‌کنند و) باعث اضطراب (مؤمنان و تزلزل دین ایشان) می‌گردند، از کار خود دست نکشند، تو را بر ضدّ ایشان می‌شورانیم و بر آنان مسلّط می‌گردانیم، آن گاه جز مدّت اندکی در جوار تو در شهر مدینه، نمی‌مانند (و بلکه در پرتو شوکت اسلام از آنجا رانده می‌شوند).
به‌راستی اگر منافقان و کسانی که در دل‌هایشان مرضی هست (و دگرگون‌کنندگان) و زلزله‌افکنان در مدینه (از کارشان) باز نایستند، همواره تو را سخت بر آنان به گونه‌ای تنگاتنگ چیره می‌کنیم. سپس جز اندکی در جوار (و همسایگی) تو نپایند.
اگر کوتاه نیایند (پس نکنند) دورویان و آنان که در دلهاشان بیماری است و هرزه درآیان در شهر (اراجیف‌گویان) هرآینه بشورانیمت بر آنان تا همسایگیت نکنند در آن مگر اندکی‌

If the hypocrites, and those with sickness in their hearts, and the rumormongers in the City, do not desist, We will incite you against them; then they will not be your neighbors there except for a short while.
ترتیل:
ترجمه:
الأحزاب ٥٩ آیه ٦٠ الأحزاب ٦١
سوره : سوره الأحزاب
نزول : ٦ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مَرَضٌ»: مراد هوسبازی و شهوترانی و فسق و فجور (نگا: احزاب / ) یا نفاق (نگا: بقره / ) و یا این که ضعف ایمان (نگا: تفسیرهای: المراغی و قاسمی) است. «الْمُرْجِفُونَ»: کسانی که خبرهای ناگوار و نادرست در میان مردم می‌پراکنند تا ایشان را دچار اضطراب و تزلزل افکار گردانند. پراکندگان خبرهای ناروا و وحشت‌انگیز. مراد یهودیان مدینه است. «لَنُغْرِیَنَّکَ»: تو را برمی‌شورانیم و تشویق و تحریک می‌نمائیم. مراد وعده سلطه و غلبه بر آنان است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

از عادات زشت منافقین که در مدینه بودند، این بود که در اوقاتى که جنگى پیش مى آمد رسول خدا صلی الله علیه و آله و مؤمنین را مضطرب و هراسان ساخته و مى گفتند: مؤمنین در این جنگ‌ها یا کشته شده و یا اسیر خواهند گشت. مسلمین از این تبلیغات سوء منافقین در غم و اندوه فراوان فرورفته و شکایت نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم بردند. خداوند این آیه را نازل فرمود و آنان را تهدید نمود که اگر به این گونه تبلیغات ادامه دهند آن‌ها را از مدینه بیرون کنند.[۱]

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لا يُجاوِرُونَكَ فِيها إِلَّا قَلِيلًا «60»

اگر منافقان و كسانى كه در دل‌هايشان بيمارى است و آنان كه در مدينه شايعه پراكنى مى‌كنند (از كارشان) دست بر ندارند، حتماً تو را بر ضّد آنان مى‌شورانيم، آنگاه جز مدّت كوتاهى نمى‌توانند در كنار تو در اين شهر بمانند.

نکته ها

«مرجفون» از «ارجاف»، به كسانى گفته مى‌شود كه با شايعه‌سازى، در جامعه‌ى اسلامى دلهره ايجاد مى‌كنند. كسانى كه به جبهه نمى‌رفتند، امّا در شهر شايعه مى‌كردند كه مسلمانان شكست خوردند و كفّار پيروز شدند يا پيامبر اسلام شهيد شد، آنان با اين اقدام زشت سبب‌

جلد 7 - صفحه 401

نگرانى مردم مى‌شدند.

«لَنُغْرِيَنَّكَ» از «اغراء» به معناى چسباندن و كنايه از تسلّط همه جانبه است.

اين آيه را اگر در ادامه آيه قبل ببينيم، مراد آن است كه منافقان و بيماردلان مدينه مزاحم زنان مؤمن بودند كه خداوند در آيه قبل به زنان دستور پوشش كامل داد و در اين آيه به اين بيماردلان هشدار مى‌دهد و ممكن است اين آيه مستقل باشد، و مراد اين باشد كه با توطئه‌گرانى كه با جنگ سرد و شايعه‌سازى، ايجاد دلهره مى‌كنند برخورد كرده و آنها را قلع و قمع نماييد.

با آن كه تندترين تهديدها در اين آيه آمده و جامعه‌ى اسلامى همواره بزرگ‌ترين ضربه‌ها را از شايعه سازان خورده است، امّا متأسفانه در كتب فقهى كمتر به اين موضوع توجّه شده و حتّى يكى از مجتهدان كه سال‌ها قاضى بود مى‌گفت: من 54 كتاب فقهى را گشتم و تحت عنوان «ارجاف» بابى را نيافتم.

جمله‌ى آخر اين آيه‌ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لا يُجاوِرُونَكَ‌ ... را دو گونه مى‌توان معنا كرد:

الف: چنان تو را بر آنان مى‌شورانيم كه همگى قلع و قمع شوند و جز مدّت كمى نتوانند در كنار تو بمانند.

ب: چنان آنان را تار و مار مى‌كنيم كه جز تعداد كمى از آنان در مجاورت تو باقى نمانند.

پیام ها

1- قبل از برخورد با متخلّفان، اتمام حجّت كنيد. لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ‌ ... لَنُغْرِيَنَّكَ‌

2- سعه‌ى صدر حدّ و اندازه دارد. «لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ» هميشه تساهل و تسامح جوابگو نيست.

3- بيمار دلان در كنار منافقانند. «الْمُنافِقُونَ‌- الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ»

4- قيام مسلمانان، بر اساس انتقام يا هوس نيست، بلكه با اراده و فرمان خداست.

«لَنُغْرِيَنَّكَ»

5- امّت وفادار بايد در رهبر ذوب شود و يكى شوند. «لَنُغْرِيَنَّكَ» به جاى «لنغرينكم»

جلد 7 - صفحه 402

6- اوّل كسى‌كه بايد در برابر به مخاطره اندازان امنيّت جامعه قيام كند، رهبر اسلامى است. «لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ»

7- اسلام چنان به امنيّت جامعه اهميّت مى‌دهد كه فرمانِ اخراج كسانى را كه در ميان مردم دلهره و ناامنى ايجاد مى‌كنند، صادر نموده است. «لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لا يُجاوِرُونَكَ»

8- دشمنان را بايد از شورش و اقدام انقلابى مسلمانان ترساند. «لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لا يُجاوِرُونَكَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لا يُجاوِرُونَكَ فِيها إِلاَّ قَلِيلاً (60)

بعد از آن در وعيد اهل نفاق مى‌فرمايد:

لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ‌: اگر هر آينه باز نايستند منافقان از نفاق و از عداوت پيغمبر، وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ‌: و اگر برنگردند آنانكه در دلهاى ايشان مرض است از قصد زنا و ميل فواحش و اذيت مؤمنان و غير آن از معاصى، وَ الْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ: و اگر ترك نكنند مخبران اراجيف، يعنى آنانكه خبرهاى بد انتشار دهند در مدينه از لشكرهاى اسلام كه به جهاد رفته‌اند و گويند ايشان مغلوب و مقتول شده‌اند و بدان جهت سستى در قلوب مؤمنان وارد و غمگين مى‌گردند. لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ‌: هر آينه برگماريم، يعنى امر كنيم تو را به قتال ايشان و جلاى آنها از اوطان به آن چيزى كه مضطرب سازد ايشان را به طلب جلاى وطن و غير آن از افعالى كه غمگين سازد ايشان را. ثُمَّ لا يُجاوِرُونَكَ فِيها إِلَّا قَلِيلًا: پس مجاورت و همسايگى نكنند تو را در مدينه مگر زمانى اندك، يا مجاورتى اندك چه در اندك وقتى مستأصل گردند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِيناً (57) وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِيناً (58) يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلابِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى‌ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً (59) لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لا يُجاوِرُونَكَ فِيها إِلاَّ قَلِيلاً (60) مَلْعُونِينَ أَيْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتِيلاً (61)

سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلاً (62)

ترجمه‌

همانا آنها كه آزار ميكنند خدا و پيغمبرش را دور ميگرداند آنها را خدا از رحمت خود در دنيا و آخرت و آماده كرده برايشان عذابى خوار كننده‌

و آنها كه آزار ميكنند مردان با ايمان و زنان با ايمان را بغير آنچه كسب كردند پس بتحقيق متحمّل شدند نسبت دروغ و گناهى آشكار را

اى پيغمبر بگو بزنانت و دخترانت و زنان گروندگان نزديك كنند بر خودشان از چادرهاشان اين نزديكتر است بآنكه شناخته شوند پس آزار نشوند و بوده است خدا آمرزنده مهربان‌

هر آينه اگر باز نايستند منافقان و آنها كه در دلهاشان بيمارى است و منتشر كنندگان اخبار دروغ وحشت انگيز در مدينه هر آينه بر انگيزانيم تو را بسوى آنها پس مجاورت نميكنند تو را در آن مگر اندكى‌

با آنكه دورشدگان از رحمتند هر كجا يافته شوند گرفته ميشوند و كشته ميشوند كشته شدنى سخت‌

بود اين طريقه خداوند در باره آنانكه گذشتند از پيش و هرگز نمى‌يابى براى طريقه خدا تغييرى.

تفسير

خداوند متعال بعد از حكم بوجوب درود و ثنا و دعاء بر پيغمبر صلى اللّه عليه و اله و انقياد و اطاعت احكام او نهى فرموده است از آزار و ايذاء او باين بيان كه كسانى كه اذيّت ميكنند خدا و پيغمبر او را چون اذيّت پيغمبر خدا اذيّت خدا است بزبان درازى و تجاوز از حدّ و مقام و مخالفت و عناد و كفر و الحاد خداوند آنها را از رحمت خود دور ميفرمايد در دنيا و آخرت و آماده فرموده است براى آنان عذاب اليم خوار كننده‌ئى قمّى ره فرموده نازل شده در حقّ كسانيكه غصب نمودند حقّ امير المؤمنين عليه السّلام را و گرفتند حقّ فاطمه عليها سلام را و اذيّت نمودند او را با آنكه پيغمبر صلى اللّه عليه و اله فرمود كسيكه اذيّت كند فاطمه را در حيات من مانند كسى است كه اذيّت كند او را بعد از موت من و كسيكه اذيّت كند او را بعد از موت من مانند كسى است كه اذيّت كند او را در حيات من و كسيكه اذيّت كند او را مرا اذيّت كرده و كسيكه مرا


جلد 4 صفحه 340

اذيّت كند خدا را اذيّت كرده و اينمعناى قول خدا الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ‌ است و در شفاء الصدور بعد از اثبات آنكه اوّلى و دوّمى اذيّت نمودند حضرت زهرا عليها سلام را و اثبات اين حديث شريف از طرق معتبره اهل سنّت فرموده بقياس شكل اوّل كه بديهى است نتيجه دادنش ثابت ميشود استحقاق اوّلى و دوّمى براى لعن باين آيه شريفه و در تهذيب از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه يكشب پيغمبر صلى اللّه عليه و اله نماز عشا را تأخير انداخت عمر آمد در خانه پيغمبر صلى اللّه عليه و اله را كوبيد و گفت يا رسول اللّه زنها و بچه‌ها خوابيدند آنحضرت بيرون آمد و فرمود شما حق نداريد مرا اذيّت كنيد و بمن امر نمائيد بر شما است كه گوش دهيد و اطاعت كنيد و نيز نهى فرموده از ايذاء و آزار اهل ايمان باين تقريب كه كسانيكه آزار ميكنند مردان مؤمن و زنان مؤمنه را بدون جهتى كه مستحقّ آن شوند از معاصى پس بتحقيق بدوش كشيدند اگر تهمت و افترا زده باشند بآنها و دروغ گفته باشند از قولشان بهتان را كه دروغ بزرگ بهت آور است و اگر غير از اين باشد از ساير آزارهاى زبانى و غير زبانى بگردن گرفتند گناه آشكارى را و در هر حال مرتكب گناه آشكارى شدند چون قبح تهمت و افترا و بهتان واضح و گناهش آشكار است و قمّى ره فرموده مراد امير المؤمنين و حضرت زهرا عليهما السلامند ولى جارى است در تمام مردم و ظاهرا مقصود بيان اكمل افراد مؤمنين و اظهر اشخاص مؤمنات باشد و اتمّ انواع اذيت و آزار كه منافقان نسبت بآن دو وجود مبارك روا دانستند و بجا آوردند در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه چون روز قيامت شود منادى ندا كند كجايند اذيّت كنندگان اولياء من پس بر ميخيزند قوميكه گوشت در صورتهاشان نيست و گفته ميشود اينانند كه اذيّت مينمودند اهل ايمانرا و قيام ميكردند بعداوت و عناد در برابر ايشان و بمشقّت مى‌انداختند آنانرا در دينشان پس امر ميشود كه بجهنم برند آنها را و در خصال از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه مردم دو صنفند مؤمن و جاهل پس اذيّت مكن مؤمن را و جهالت منما بر جاهل تا مانند او باشى و قمّى ره در شأن نزول آيه سوّم فرمود كه زنها براى نماز مغرب و عشاء و صبح كه بمسجد ميآمدند مبتلا بتعرّض و آزار جوانهائى كه در سر راه آنها مى‌نشستند ميشدند پس اين آيه نازل شد و مفادش آنستكه اى پيغمبر بگو بزنانت‌


جلد 4 صفحه 341

و دخترانت و زنان اهل ايمان كه نزديك كنند و بپوشانند بر خود ساترى از قبيل چادرهاشان كه تمام بدن و سر و صورت آنها را بپوشاند اين نزديكتر است بآنكه شناخته شوند بنجابت و عفّت پس آزار كرده نشوند و خداوند آمرزنده و مهربان است لذا بى‌چادرى سابقشان را مى‌بخشد و اين احكام را كه موجب حفظ عفّت و نجابت و موافق با عزّت و جلالت آنان است فرموده و در واقع آيه حجاب اين است نه آيه سابق اين سوره كه در آداب خانه پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم بود و نه آيه غضّ در سوره نور كه دلالتش بر ستر وجه و كفّين واضح نبود و دلالت اين آيه بحمد اللّه تعالى واضح و آشكار است و قمّى ره در شأن نزول آيه چهارم فرموده كه نازل شد در باره قومى از منافقين كه اخبار دروغ وحشت آورى راجع به پيغمبر صلى اللّه عليه و اله شهرت ميدادند وقتى كه آنحضرت ببعضى از جنگها تشريف ميبرد از قبيل آنكه كشته شد و اسير شد و مسلمانان غمگين ميشدند و شكايت به پيغمبر صلى اللّه عليه و اله و سلم مينمودند تا اين آيه نازل شد و آنحضرت تهديد باخراجشان از مدينه فرمود و مفادش آنستكه اگر منافقين و كسانيكه در دلهاشان مرض شكّ است و كسانيكه اراجيف و اخبار دروغ وحشت انگيز را منتشر مينمايند در مدينه طيّبه منتهى نشوند و دست از اين عمل زشت خود بر ندارند هر آينه تو را امر نمائيم بجنگ با آنها و خراجشان پس درنگ نخواهند نمود در جوار تو مگر زمان كمى كه فاصله بين فرمان جنگ و كشته شدن يا فرار نمودن باشد و دور شدگانند از رحمت حق و در صورت فرار مسلمانان هر جا آنها را بيابند خواهند كشت بذلّت و خوارى و بوده است اين طريقه و دستور الهى در امم ماضيه كه ميكشتند منافقين و شكّاكين و سعى كنندگان در متزلزل نمودن اهل ايمان بانبياء عليهم السلام را و در طريقه الهيّه تغيير و تبديلى روى نميدهد چون كسى در مقابل اراده او عرض اندامى ندارد و اراجيف مأخوذ از رجفه بمعناى زلزله است و در اخبار بى‌اصل كه موجب تشويش است استعمال ميشود و ارجاف مردم بامرى اضطراب آنها است بآن و اغراء خواندن شخصى است بگرفتن چيزى و تحريص او بآن.


جلد 4 صفحه 342

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


لَئِن‌ لَم‌ يَنتَه‌ِ المُنافِقُون‌َ وَ الَّذِين‌َ فِي‌ قُلُوبِهِم‌ مَرَض‌ٌ وَ المُرجِفُون‌َ فِي‌ المَدِينَةِ لَنُغرِيَنَّك‌َ بِهِم‌ ثُم‌َّ لا يُجاوِرُونَك‌َ فِيها إِلاّ قَلِيلاً (60)

و ‌هر‌ آينه‌ ‌اگر‌ منتهي‌ نشدند منافقين‌ و كساني‌ ‌که‌ ‌در‌ قلوب‌ ‌آنها‌ مرض‌ هست‌ و اراجيف‌ و مزخرف‌ گويان‌ ‌در‌ مدينه‌ ‌هر‌ آينه‌

جلد 14 - صفحه 528

تو ‌را‌ برميگماريم‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ و مسلط ميكنيم‌ تو ‌را‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ ‌پس‌ باقي‌ نميماند ‌در‌ خدمت‌ و ‌هم‌ جواري‌ تو ‌در‌ مدينه‌ مگر قليلي‌.

‌از‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ استفاده‌ ميشود ‌که‌ اكثر اينها ‌که‌ اظهار ايمان‌ كردند ‌ يا ‌ ‌از‌ منافقين‌ هستند چنانچه‌ ميفرمايد وَ مِمَّن‌ حَولَكُم‌ مِن‌َ الأَعراب‌ِ مُنافِقُون‌َ وَ مِن‌ أَهل‌ِ المَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَي‌ النِّفاق‌ِ لا تَعلَمُهُم‌، نَحن‌ُ نَعلَمُهُم‌ سَنُعَذِّبُهُم‌ مَرَّتَين‌ِ ثُم‌َّ يُرَدُّون‌َ إِلي‌ عَذاب‌ٍ عَظِيم‌ٍ (توبه‌ ‌آيه‌ 101) ‌ يا ‌ ‌از‌ كساني‌ ‌که‌ ‌في‌ قلوبهم‌ مرض‌ هستند ‌که‌ ميفرمايد وَ مِن‌َ النّاس‌ِ مَن‌ يَقُول‌ُ آمَنّا بِاللّه‌ِ وَ بِاليَوم‌ِ الآخِرِ وَ ما هُم‌ بِمُؤمِنِين‌َ يُخادِعُون‌َ اللّه‌َ وَ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ ما يَخدَعُون‌َ إِلّا أَنفُسَهُم‌ وَ ما يَشعُرُون‌َ فِي‌ قُلُوبِهِم‌ مَرَض‌ٌ، فَزادَهُم‌ُ اللّه‌ُ مَرَضاً وَ لَهُم‌ عَذاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (بقره‌ ‌آيه‌ 8 و 9 و 10) ‌ يا ‌ مرجفون‌ هستند كساني‌ ‌که‌ قلوب‌ المؤمنين‌ ‌را‌ ميلرزانند و مضطرب‌ ميكنند و ميترسانند ‌که‌ لشكر كفر مسلط شدند و مسلمين‌، مجاهدين‌ كشته‌ و اسير شدند و ‌از‌ همين‌ باب‌ ‌است‌ اراجيف‌ و دروغهايي‌ ‌که‌ باعث‌ خوف‌ ديگران‌ ميشود ‌که‌ ‌از‌ ماده‌ رجفه‌ بمعني‌ زلزله‌ ‌است‌ و مرجف‌ كسي‌ ‌را‌ گويند ‌که‌ قلب‌ ديگران‌ ‌را‌ بلرزاند لذا ميفرمايد:

لَئِن‌ لَم‌ يَنتَه‌ِ المُنافِقُون‌َ ‌اگر‌ دست‌ ‌از‌ نفاق‌ ‌خود‌ و كارشكني‌ ‌بين‌ مسلمين‌ ‌بر‌ نداشتند و ساكت‌ ننشستند و نفاق‌ ‌خود‌ ‌را‌ ظاهر كردند.

وَ الَّذِين‌َ فِي‌ قُلُوبِهِم‌ مَرَض‌ٌ ‌در‌ مجلد اول‌ صفحه‌ 363 و 364 امراض‌ قلبي‌ ‌را‌ بيان‌ كرديم‌ ‌از‌ اخلاق‌ رذيله‌ مثل‌ حسد كبر عجب‌ عناد عصبيت‌ و ‌غير‌ اينها ‌که‌ ‌ما ‌در‌ مجلد سيم‌ كلم‌ الطيب‌ ‌در‌ كتاب‌ عمل‌ الصالح‌ قريب‌ هفتاد مرض‌ ‌براي‌ قلب‌ ‌که‌ عبارت‌ ‌از‌ روح‌ انساني‌ ‌است‌ بيان‌ كرده‌ايم‌ چشم‌ عقل‌ كور ميشود زبان‌ عقل‌ لال‌ ميشود گوش‌ عقل‌ كر ميشود صُم‌ٌّ بُكم‌ٌ عُمي‌ٌ و هكذا.

وَ المُرجِفُون‌َ فِي‌ المَدِينَةِ ‌که‌ شرحش‌ بيان‌ شد ‌اگر‌ ‌اينکه‌ سه‌ طائفه‌ دست‌ ‌از‌ كار شكني‌ ‌خود‌ برنداشتند.

لَنُغرِيَنَّك‌َ بِهِم‌ تو ‌را‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ مسلط ميكنيم‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌از‌ مدينه‌ و اطراف‌ تو خارج‌ ميكنيم‌

جلد 14 - صفحه 529

چنانچه‌ ميفرمايد يا أَيُّهَا النَّبِي‌ُّ جاهِدِ الكُفّارَ وَ المُنافِقِين‌َ وَ اغلُظ عَلَيهِم‌ وَ مَأواهُم‌ جَهَنَّم‌ُ وَ بِئس‌َ المَصِيرُ (توبه‌ ‌آيه‌ 73).

ثُم‌َّ لا يُجاوِرُونَك‌َ فِيها همجوار تو نميشوند ‌در‌ مدينه‌.

إِلّا قَلِيلًا مؤمنين‌ خالص‌ و اينها بسيار كمند ولي‌ ‌اگر‌ منتهي‌ شدند و كارشكني‌ نكردند پرده‌ روي‌ كارهاي‌ ‌آنها‌ ميگذاريم‌ و عذاب‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌در‌ ‌آن‌ عالم‌ ‌به‌ اشد عذاب‌ ‌في‌ الدرك‌ الاسفل‌ ‌من‌ النار مقرر ميكنيم‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

اشاره

(آیه 60)

شأن نزول:

گروهی از منافقین در مدینه بودند و انواع شایعات را پیرامون پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به هنگامی که به بعضی از غزوات می‌رفت در میان مردم منتشر می‌ساختند، گاه می‌گفتند: پیامبر کشته شده، و گاه می‌گفتند: اسیر شده، مسلمانانی که توانایی جنگ را نداشتند و در مدینه مانده بودند سخت ناراحت می‌شدند، شکایت نزد پیامبر صلّی اللّه علیه و آله آوردند.

آیه نازل شد و سخت این شایعه پراکنان را تهدید کرد.

تفسیر:

به دنبال دستوری که در آیه پیش به زنان با ایمان داده شد به بعد دیگر این مسأله یعنی فعالیتهای موذیانه اراذل و اوباش پرداخته، می‌گوید: «اگر منافقان و کسانی که در قلبشان بیماری است و نیز کسانی که اخبار دروغ در مدینه پخش می‌کنند دست از کارشان بر ندارند ما تو را بر ضد آنان می‌شورانیم (و با یک حمله عمومی تو را بر آنها مسلّط خواهیم ساخت) سپس جز مدت کوتاهی نمی‌توانند در

ج3، ص632

کنار تو در این شهر بمانند»! (لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدِینَةِ لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لا یُجاوِرُونَکَ فِیها إِلَّا قَلِیلًا).

نکات آیه

۱ - هشدار شدید خداوند، به منافقان مدینه، براى پرهیز از آزار و اذیت زنان مسلمان (لئن لم ینته المنفقون ... لنغرینّک بهم) مفعول فعل «ینته» ذکر نشده و به قرینه آیه پیش; مى تواند آزار و اذیتى باشد که درباره زنان مسلمان روا داشته مى شد. لازم به ذکر است که مصدر ثلاثى «نغرینّ»، «غراء» است و «غرى به» در لغت به معناى «الصاق و چسباندن» است (مفردات راغب). این واژه در آیه، کنایه از تسلط همه جانبه و سخت و گریزناپذیر است.

۲ - منافقان، در مدینه، فعال بودند و زنان مسلمان را مورد تعرض و مزاحمت قرار مى دادند. (لئن لم ینته المنفقون ... لنغرینّک)

۳ - افرادى ضعیف الایمان و بیماردل، در مدینه بودند که متعرض زنان مؤمن مى شدند. (لئن لم ینته ... و الذین فى قلوبهم مرض ... لنغرینّک بهم)

۴ - هشدار شدید خداوند، به افراد بیماردل مدینه، براى پایان دادن به کارهاى خلاف شان (لئن لم ینته ... و الذین فى قلوبهم مرض ... لنغرینّک)

۵ - در مدینه، در عصر پیامبر، افرادى شایعه پراکن وجود داشت. (لئن لم ینته ... المرجفون) «رَجْف» (مصدر ثلاثى مجرد «مرجفون») به معناى «اضطراب شدید» است (مفردات راغب). در آیه، به تناسب معناى لغوى، منظور از آن کسانى اند که با پخش سخنان بیهوده، آرامش مردم را سلب مى کردند.

۶ - هشدار شدید خداوند، به شایعه پراکنان مدینه، براى پایان دادن به کار شایعه پراکنى. (لئن لم ینته ... المرجفون فى المدینة لنغرینّک بهم)

۷ - لزوم هشدار به افراد فسادگر، براى پایان دادن به کار خود، پیش از اقدام عملى علیه آنان (لئن لم ینته المنفقون و الذین فى قلوبهم مرض و المرجفون فى المدینة لنغرینّک بهم)

۸ - ادامه اعمال خلاف، از سوى مفسدان در جامعه دینى، باعث سلب مصونیت از آنان مى شود. (لئن لم ینته المنفقون والذین فى قلوبهم مرض و المرجفون فى المدینة لنغرینّک بهم)

۹ - پیامبراکرم(ص) در مدینه، حاکمیت مقتدرانه داشت. (لئن لم ینته المنفقون ... لنغرینّک بهم)

۱۰ - منافقان، از جمله عوامل پیدایش ناهنجارهاى اجتماعى اند. (لئن لم ینته المنفقون ... لنغرینّک بهم)

۱۱ - بیماردلان، آسیب رسانان به هنجارهاى اجتماعى اند. (لئن لم ینته ... و الذین فى قلوبهم مرض ... لنغرینّک بهم)

۱۲ - شایعه پراکنان، برهمزنان آرامش جامعه و آسیب رسان به آن اند. (لئن لم ینته المنفقون و ... المرجفون فى المدینة لنغرینّک بهم)

۱۳ - براى جلوگیرى از ناهنجارى اجتماعى، تنها جنبه دیوار دفاعى ایجاد کردن، کافى نیست و باید با ریشه هاى آن نیز به مبارزه برخاست. (یدنین علیهنّ من جلبیبهنّ ذلک أدنى أن یعرفن فلایؤذین ... لئن لم ینته المنفقون و الذین فى ... و المرجفون ... لنغرینّک بهم)

۱۴ - تنها در صورت اقدام عملى افسادگران، باید با آنها برخورد عملى کرد. (لئن لم ینته المنفقون و الذین فى قلوبهم مرض و المرجفون فى المدینة لنغرینّک بهم)

۱۵ - آزار و اذیت زنان مؤمنان، کیفرى سخت دارد. (لئن لم ینته المنفقون ... لنغرینّک بهم)

۱۶ - در مدینه عصر پیامبر(ص) گروه هاى مختلف فکرى و عقیدتى زندگى مى کردند. (نساء المؤمنین ... لئن لم ینته المنفقون)

۱۷ - رخنه بیمارى معنوى در جان آدمى، امرى امکان پذیر است. (فى قلوبهم مرض)

۱۸ - پیامبر(ص) در صورت نیاز، به ریشه کنى عوامل ناهنجارى هاى اجتماعى، اقدام مى کرد. (لئن لم ینته المنفقون ... لنغرینّک بهم ثمّ لایجاورونک فیها إلاّ قلیلاً)

۱۹ - در صورتى که منافقان و بیماردلان و شایعه پراکنان، در مدینه، به کارهاى خلاف خود ادامه مى دادند، چنان مورد قهر پیامبر(ص) قرار مى گرفتند که مجبور به ترک مدینه مى شدند. (لنغرینّک بهم ثمّ لایجاورونک فیها إلاّ قلیلاً) «لایجاورونک فیها إلاّ قلیلاً» کنایه از آوارگى و در به درى است. لازم به ذکر است که «قلیلاً» صفت مفعول مطلق محذوف (جوار) است.

۲۰ - شایعه پراکنى و برهم زدن آرامش روانى مردم، کیفرى سخت دارد. (و المرجفون فى المدینة لنغرینّک بهم ثمّ لایجاورونک فیها إلاّ قلیلاً)

۲۱ - جدا شدن از پیامبر(ص) و دور شدن از همسایگى آن حضرت، امرى بس سخت و شدیدتر از هر ناگوارى بود. (ثمّ لایجاورونک فیها إلاّ قلیلاً) عطف «لایجاورون» با «ثمّ» - که براى ترتیب است - به این نکته اشاره دارد که پیامبر(ص) بر آنان چیره خواهد شد و آنان، پس از آن، این موقعیت را از دست خواهند داد. لازم به ذکر است که تعبیر به «لایجاورونک» به جاى هر واژه دیگرى که بیان کننده آوارگى باشد، نیز به برداشت بالا کمک مى کند.

موضوعات مرتبط

  • آرامش: عوامل سلب آرامش ۱۲
  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۲، ۳، ۵، ۹
  • اصلاح: روش اصلاح ۱۳
  • افساد: آثار افساد ۸; اجتناب از افساد ۷
  • بیماردلان: نقش بیماردلان ۱۱
  • بیمارى: بیمارى معنوى ۱۷
  • جامعه: آسیب شناسى اجتماعى ۱۰، ۱۱، ۱۲; عوامل ناهنجارى اجتماعى ۱۰، ۱۱، ۱۲; مبارزه با ناهنجارى اجتماعى ۱۳، ۱۸
  • خدا: هشدارهاى خدا ۱، ۴، ۶
  • زنان: اذیت زنان مؤمن ۱، ۲، ۳; کیفر اذیت زنان مؤمن ۱۵
  • شایعه پراکنان: نقش شایعه پراکنان ۱۲
  • شایعه پراکنى: کیفر شایعه پراکنى ۲۰
  • گروههاى اجتماعى: گروههاى اجتماعى در مدینه ۱۶
  • محمد(ص): حاکمیت محمد(ص) در مدینه ۹; سختى جدایى از محمد(ص) ۲۱; مبارزه محمد(ص) ۱۸; مبارزه محمد(ص) با افساد ۱۹
  • مدینه: آواره سازى بیماردلان مدینه ۱۹; آواره سازى شایعه پراکنان مدینه ۱۹; اذیتهاى بیماردلان مدینه ۳; افساد بیماردلان مدینه ۱۹; افساد شایعه پراکنان مدینه ۱۹; شایعه پراکنان مدینه ۵; هشدار به بیماردلان مدینه ۴; هشدار به شایعه پراکنان مدینه ۶
  • مفسدان: برخورد با مفسدان ۱۴; سلب مصونیت از مفسدان ۸; هشدار به مفسدان ۷
  • منافقان: نقش منافقان ۱۰
  • منافقان مدینه: آواره سازى منافقان مدینه ۱۹; اذیتهاى منافقان مدینه ۱، ۲; افساد منافقان مدینه ۱۹; هشدار به منافقان مدینه ۱

منابع

  1. البرهان فی تفسیر القرآن.