رَحِيم

از الکتاب

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

مهربان. از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يكمورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است و آن به عكس رحمن فقط در موارد رحمت بكار رفته است. وصف رحيم مخصوص براى آخرت نيست بلكه بيشتر آيات عموميّت آنرا مى‏رساند [بقره:173]. [فصّلت:2]. و ده‏ها آيه ديگر و اگر بگوئيم رحيم يعنى خدائى كه فقط براى مؤمنان رحيم است آن هم در قيامت. اين سخن را قرآن تصديق نمى‏كند در دعاى 54 صحيفه سجاديه آمده «يا رَحْمنَالدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ رَحيمَهُما» چنان كه ملاحظه مى‏شود هر دو درباره دنيا و آخرت بكار رفته است. رحيم چون بر خدا اطلاق شود مراد از آن نعمت دهنده و احسان كننده است و چون بر غير خدا گفته شود مقصود از آن مهربانى و رقّت قلب است محال است در خداوند تأثر و انفعال بوده باشد. مولا امير المؤمنين صلوات اللّه و سلامه عليه در خطبه 177 نهج البلاغه در وصف خدا فرموده «بَصيرٌ لا يُوصَفُ بِالْحاسَّةِ رَحيمٌ لا يُوصَفُ بِالرِّقَّةِ» يعنى خدا بيناست ولى نمى‏شود گفت چشم دارد. رحيم است ولى رقت و تأثر و انفعال توصيف نمى‏شود. صدوق رحمه اللّه در توحيد در معنى رحيم فرموده: معنى رحمت نعمت است و راحم به معنى منعم است... معناى رحمت (در خدا) رقّت نيست كه آن از خدا منتفى است فقط به شخص رقيق القلى رحيم گويند كه بسيار رحم كننده باشد. مرحمت نيز به معنى رحمت است [بلد:17]. جمع رحيم در قرآن رحمآء آمده [فتح:29].