الزلزلة ٤
ترجمه
الزلزلة ٣ | آیه ٤ | الزلزلة ٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَوْمَئِذٍ»: در آن روز. بدل از (إِذَا) است. «تُحَدِّثُ»: سخن میگوید. بازگو میکند. این سخن گفتن و بازگو کردن، یا به زبال قال است و زمین شاهد و ناظر اعمال انسانها بوده است، و یا این که به زبان حال است. یعنی وضع زمین بدان هنگام بیانگر همه چیز خواهد بود، و در چنین روزی حق و باطل پدیدار خواهد شد. «أَخْبَارَهَا»: اخبار زمین، اوضاع و احوالی است که در آن زمان به چشم میخورد، یا اعمال و افعالی است که مردمان بر روی آن انجام دادهاند و اینک بدانها گواهی میدهد. چرا که همه چیز در جهان ثبت و ضبط است.
تفسیر
- آيات ۱ - ۸، سوره زلزال
- مقصود از اينكه در قيامت زمين ((اثقال )) خود را بيرون مى كند و ((انسان )) مى گويد آنرا چه شده است
- معناى اينكه در روز قيامت زمين به وحى الهى از اخبار خود سخن مى گويد
- معناى اينكه فرمود: ((يومئذ يصدر الناس اشتاتا))
- بيان عدم منافات بين آيه : ((فمن يعمل مثقال ذرة )) با آياتى كه بر حبطاعمال ، تبديل و تكفير سيئات و انتقال حسنات و سيئات دلالت دارند
- بيان عدم منافات ...
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها «1» وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها «2» وَ قالَ الْإِنْسانُ ما لَها «3» يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها «4» بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحى لَها «5» يَوْمَئِذٍ يَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتاتاً لِيُرَوْا أَعْمالَهُمْ «6» فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ «7» وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ «8»
آن گاه كه زمين به لرزش شديد خود لرزانده شود. و زمين بارهاى سنگين خود را بيرون افكند. و انسان بگويد: زمين را چه شده است؟ (كه اينگونه سخت مىلرزد). در آن روز زمين خبرهاى خود را بازگو كند. چرا كه پروردگارت به آن وحى كرده است. در آن روز مردم به طور پراكنده (از قبرها) بيرون آيند تا كارهايشان به آنان نشان داده شود. پس هر كس به مقدار ذرّهاى كار نيك كرده باشد همان را ببيند. و هركس هم وزن ذرهاى كار بد كرده باشد آن را ببيند.
نکته ها
مراد از «أَثْقالَها»، مردگان هستند كه در قيامت، زمين آنها را بيرون مىافكند. چنانكه در آيهاى ديگر مىفرمايد: «وَ أَلْقَتْ ما فِيها وَ تَخَلَّتْ» «1»
«1». انشقاق، 4.
جلد 10 - صفحه 563
حضور مردم در قيامت بطور پراكنده است. چنانكه در آيات ديگر مىفرمايد: «أَشْتاتاً»، «كَأَنَّهُمْ جَرادٌ مُنْتَشِرٌ» «1»، «كَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ» «2» حضور متفرق مردم در قيامت يا به خاطر آن است كه هر كس همراه رهبرى كه در دنيا انتخاب كرده، مىباشد يا آنكه خوبان و بدان از يكديگر جدا مىشوند.
با اراده خدا در قيامت، جمادات نيز به سخن مىآيند، نه فقط زمين، بلكه اعضاى بدن انسان عليه او گواهى مىدهند. «وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنا قالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ» «3»
در روايات آمده است كه در مكانهاى مختلف نماز بخوانيد، زيرا آن مكان در قيامت براى شما شهادت مىدهد. «4»
در روايت ديگرى آمده است كه در بيابانها نيز اذان بگوييد، زيرا به هر سنگ و كلوخى كه صداى شما برسد، گواه قيامت شماست.
حضرت على عليه السلام پس از آنكه بيت المال را تقسيم مىكرد، دو ركعت نماز مىخواند و به زمين خطاب مىكرد: «اشهدى انى ملئتك بحق و فرغتك بحق» «5» اى زمين گواهى بده كه من تو را از بيت المال بر اساس حق پر كردم و سپس بر اساس حق خالى كردم.
در روايات است كه نحوه خبر دادن زمين اين گونه است كه مىگويد: فلانى در فلان زمان فلان عمل را روى من انجام داد. «6»
«مِثْقالَ» از «ثقيل» به معناى ميزان سنگينى است و كلمه «ذَرَّةٍ» يا به معناى كوچكترين مورچه است و يا به معناى ذرات سبك پراكنده در هوا. البته امروز به اتم نيز ذرّه مىگويند.
«1». قمر، 7.
«2». قارعه، 4.
«3». فصّلت، 21.
«4». تفسير مجمعالبيان.
«5». لئالى الاخبار، ج 5، ص 79.
«6». تفسير نورالثقلين.
جلد 10 - صفحه 564
ولى به هر حال مراد از آن كوچكترين واحد وزن است.
در روايات مىخوانيم: مرد عربى وارد مسجد پيامبر اكرم شد و گفت: «علمنى بما علمك الله» از آنچه خدا به تو ياد داده مرا ياد بده! حضرت شخصى را مأمور آموزش قرآن به او كردند.
معلم براى او سوره إِذا زُلْزِلَتِ ... را خواند، همين كه به آيه فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ... رسيد، مرد عرب گفت: «كفانى» مرا بس است و سپس رفت. پيامبر فرمود: «رجع فقيها» «1»
در سوره لقمان نيز، لقمان به فرزندش مىفرمايد: اگر به اندازه وزن خردلى عمل نيك يا بد داشته باشى، در دل سنگ يا در اوج آسمان يا در زمين باشد، خداوند در قيامت براى حساب مىآورد. «يا بُنَيَّ إِنَّها إِنْ تَكُ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِي صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّماواتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ» «2»
گواهى و شهادت زمين در قيامت، بيانگر آن است كه در همين حال، زمين آگاهانه كارهاى ما را درك مىكند و در آن روز با فرمان و وحى الهى بازگو مىكند.
جناب آقاى حسان در ديوان خود، آيات سوره زلزال را اين گونه به نظم در آورده است:
اين زمين در آن زمان پر بلا
ناگهان چون زلزلت زلزالها
از درونش اخرجت اثقالها
با تعجب قال الانسان مالها
مردگان خيزند بر پا كلّهم
تا همه مردم يروا اعمالهم
هر كه آرد ذرّةً خيراً يره
يا كه آرد ذرّةً شرّاً يره
آن زمان خورشيد تابان كوّرت
كوههاى سخت و سنگين سُيّرت
آبها در كام دريا سجّرت
آتش دوزخ به شدت سعّرت
چون در آن هنگام جنّت ازلفت
خود بداند هركسى ما احضرت
اضافه شدن زلزله به زمين «زلزالها» هم رمز عظمت زلزله است و هم رمز گستردگى آن در تمام زمين. در اولين آيه سوره حج نيز عظمت اين زلزله مطرح شده است: «إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ» در خطبه 157 نهجالبلاغه نيز مىخوانيم: «عباد الله احذروا يوما تفحص فيه الاعمال و يكثر فيه الزلزال و تشيب فيه الاطفال» بندگان خدا! بترسيد از روزى كه در آن، تمام اعمال بررسى شود، زلزلهها زياد مىشود و كودكان (به خاطر طولانى بودن يا سختى آن روز) پير مىشوند.
«1». تفاسير نمونه و نورالثقلين.
«2». لقمان، 16.
جلد 10 - صفحه 565
پیام ها
1- زلزله بزرگ زمين در آستانه قيامت، امرى قطعى و حتمى است. «إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها» (كلمه اذا در موردى بكار مىرود كه امر قطعى باشد)
2- معاد جسمانى است. (جسم انسانها در زمين دفن شده كه در قيامت خارج مىشود، نه روح آنها) «أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها»
3- قيامت روز تحيّر انسان است. «قالَ الْإِنْسانُ ما لَها»
4- هستى شعور دارد. «يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها»
5- زمين از گواهان قيامت است. «يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها»
6- در قيامت راه هرگونه انكار بسته است. «لِيُرَوْا أَعْمالَهُمْ»
7- همه مردم در دادگاه عدل الهى يكساناند. فَمَنْ يَعْمَلْ ... فَمَنْ يَعْمَلْ ...
8- كيفر و پاداش الهى، بر اساس عمل است. فَمَنْ يَعْمَلْ ... فَمَنْ يَعْمَلْ ...
9- عمل هر چه هم كوچك باشد، حساب و كتاب دارد. لذا نه گناهان را كوچك شمريد و نه عبادات را. «مِثْقالَ ذَرَّةٍ»
10- تجسم و ديدن عمل در آن روز خود عذاب يا لذت است. «يَرَهُ»
«والحمدللّه ربّ العالمين»
جلد 10 - صفحه 568
سوره عاديات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها «4»
يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ: آن روز سخن گويد زمين. يعنى حق تعالى قوه تكلّم در آن ايجاد فرمايد، چنانچه در شجره حضرت موسى عليه السّلام، تا در سخن آيد و گويد أَخْبارَها: خبرهاى خود را به آنچه در روى آن واقع شده.
1- چنانچه حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود باصحاب: أ تدرون ما اخبارها؟ قالوا اللّه و رسوله اعلم. قال اخبارها ان تشهد على كلّ عبد و امة بما عمل كلّ على ظهرها يقول عمل كذا و كذا يوم كذا و كذا فهذا اخبارها. آيا مىدانيد خبرهاى زمين چه باشد؟ گفتند خدا و پيغمبر داناترست. فرمود اخبار زمين آن است كه گواهى دهد بر هر مرد و زنى به آنچه عمل كرده باشد هر يك بر روى آن و گويد فلان و فلان عمل چنين و چنان كرد در روز چنين و چنان، پس اخبار زمين اين باشد. «1» 2- عبد اللّه بن صعصعه از پدر خود نقل كند كه من در حجره ابو سعيد خدرى بودم. مرا گفت چون بانگ نماز گوئى، در صحرا صدا بكن كه من از حضرت پيغمبر شنيدم فرمود هيچ جن و انس و سنگ و كلوخ نمىشنود، مگر روز قيامت گواهى دهد و اين آيه را تلاوت نمود (يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها). «2»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها «1» وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها «2» وَ قالَ الْإِنْسانُ ما لَها «3» يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها «4»
بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحى لَها «5» يَوْمَئِذٍ يَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتاتاً لِيُرَوْا أَعْمالَهُمْ «6» فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ «7» وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ «8»
ترجمه
وقتى كه متزلزل شود زمين متزلزل شدنى مخصوص بخود
و بيرون افكند زمين بارهاى گران خود را
و گويد آدمى چيست مر آنرا
در آن روز نقل مينمايد وقايع خود را
براى آنكه پروردگار تو الهام كند مر او را
در آن روز بيرون ميآيند مردم پراكنده گروه گروه براى آنكه نموده شود بآنها كارهاشان
پس كسيكه بجا آورد بقدر ذرهاى خوبى را مىبيند آنرا
و كسيكه بجا آورد بقدر ذرهاى بدى را ميبيند آنرا.
تفسير
خداوند سبحان در اين سوره مباركه شمهاى از اوضاع قيامت را بيان فرموده باين تقريب كه وقتى متزلزل شود زمين متزلزل شدن مخصوص بخود بحسب شدّت و احاطه بتمام زمين در وقت مقدر كه زنده شدن مردگان باشد و خارج كند زمين بارهاى سنگين خود را از دفائن و كنوز و ابدان مردگان براى زير و زبر شدن و حسرت بردن صاحبان دفينه از ديدن آنها در وقتى كه بكار نيايد و مردمان از روى تعجّب و وحشت گويند چه روى داده است براى زمين كه متزلزل شده اين گونه كه سابقه ندارد در آن روز نقل ميكند زمين تمام اعمالى را كه در آن واقع شده از اطاعت و معصيت و شهادت ميدهد بر صاحبان اعمال در پيشگاه الهى براى اذن خداوند بآن در تكلّم و الهام پروردگار بآنكه بگويد اعمال واقعه بر خود را
جلد 5 صفحه 420
تا حجّت از هر جهت بر گناهكاران تمام شود و اهل عبادت و اطاعت خرسند و سر فراز گردند چنانچه در حديث نبوى ذكر شده كه روز قيامت زمين شهادت ميدهد بر تمام بندگان باعمال خوب و بد آنها هر چه باشد با تمام خصوصيّات آن اعمال و اوقات آنها آنچه بيان شد بر حسب ظاهر است ولى مستفاد از روايات ائمه اطهار آنست كه مراد از انسان امير المؤمنين عليه السّلام است كه زمين اخبار خود را براى او نقل ميكند و از حضرت زهرا سلام اللّه عليها نقل شده كه در زمان ابو بكر زلزله شديدى در مدينه روى داد كه مردم متوسل بابو بكر و عمر شدند و با آن دو خدمت حضرت امير عليه السّلام رسيدند و او با آنها از مدينه بيرون رفت و بر فراز تپهاى قرار گرفت و مردم گرد او حلقه زدند و نگاه بمدينه ميكردند كه ديوارهاى آن در حركت است و متوحّش بودند و حضرت بهيچ وجه تشويشى نداشت پس دست مبارك خود را بزمين زد و فرمود چه ميشود تو را ساكن شو پس ساكن شد و بر تعجب مردم افزود و حضرت فرمود تعجّب نكنيد منم آن انسان كه خدا فرموده اذا زلزلت الارض زلزالها و اخرجت الارض اثقالها و قال الانسان ما لها يعنى ميگويد بزمين چه ميشود تو را و نقل ميكند زمين براى من اخبارش را در آن روز مردم از قبرها بيرون ميآيند دسته دسته متفرّق از يكديگر بر حسب مراتبشان چون بعضى مؤمنند و بعضى كافر و بعضى منافق براى آنكه ارائه داده شود بآنها اعمالشان در نامهها كه بدستشان داده ميشود يا بيرون ميآيند از محشر و ميروند دسته دسته ببهشت و جهنّم براى آنكه ارائه داده شود بآنها نتيجه اعمالشان از خير و شرّ كه براى آنها در آن دو جا تهيه شده از نعيم مؤبّد و عذاب مخلّد يا خودشان تهيّه نمودهاند براى خودشان از اشكال و صور بتجسّم اعمال بصور حسنه و قبيحه كه مكرّر بيان شده و بهر سه معنى هر كس بقدر ذرهاى خير و خوبى از او در دنيا سر زده خواهد ديد آنرا و هر كس بقدر ذرهاى شر و بدى از او صادر شده باشد خواهد ديد آنرا و ظاهرا اين در صورتى است كه صورت عمل را از نفس خود پاك نكرده باشد به ارتداد يا توبه و با آن صورت از دنيا برود و الا مشاهده نخواهد نمود جز صورت اخير خود را كه در دنيا براى او تهيه شده از خير و شرّ و بعبارت ديگر ثبت شده اعمال خود
جلد 5 صفحه 421
را مشاهده خواهد نمود نه محو شده آنرا ولى از ابن عباس نقل شده كه هيچ مؤمن و كافرى نباشد كه در دنيا خير و شرى از او صادر شده باشد مگر آنكه خداوند باو بنمايد تا پريشان و غمگين گردد اگر بد باشد و خوشحال و مسرور شود اگر خوب باشد پس گناهان مؤمن را بيامرزد و اجر دهد و حسنات كافر را ردّ و او را معذب فرمايد و قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه اهل آتش باشد و در دنيا بقدر ذرهاى كار خير از او سر زده باشد ميبيند آنرا تا افسوس خورد بر آنكه چرا براى غير خدا آنرا بجا آورده و كسيكه اهل بهشت باشد و عمل شرى از او صادر شده باشد آن شر را ميبيند پس آمرزيده ميشود براى او و بنظر حقير آيه شريفه در مقام حكم اقتضائى است براى آنكه كسى تصور نكند عمل خير يا شر اگر كم يا كوچك باشد مؤثر نيست و لذا ميفرمايد هر قدر كم و كوچك باشد اقتضاء تأثير و مشهود شدن اثر در عالم آخرت در آن است و اين معنى منافات ندارد با آنكه بعضى از موانع اثر آنرا ببرد مانند آنكه فرموده گوشت گوسفند حلال است يعنى اقتضاء حليّت در آن موجود است و منافات ندارد كه بواسطه عروض جلل يا موطوئه شدن يا نجس گشتن حرام گردد اينجا هم منافات ندارد كه اثر اعمال خير بعجب يا منّت و آزار يا كفر و ارتداد از بين برود و عمل شر بكفّاره و توبه يا عفو الهى مغفور و محو گردد و حكم كلى براى ذات موضوع محفوظ باشد و منافى با بيانات سابقه هم نيست كه ذكر شد و اللّه اعلم بحقائق الامور و يره بضمّ ياء در هر دو نيز قرائت شده و در مجمع آنرا از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده و گفته شده كه اين آيه محكمترين آيات قرآن است و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آنرا جامعه نام نهاده در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه ملول نشويد از قرائت اذا زلزلت الارض چون كسيكه قرائت نمايد آنرا در نوافل خود خداوند او را زلزله زده نميفرمايد و نميميرد بزلزله و صاعقه و نه بآفتى از آفات دنيا و چون بميرد امر ميشود او را ببهشت ببرند و خداوند ميفرمايد اى بنده من مباح نمودم بتو بهشتم را هر جا از آن خواهى سكونت نما كسى مزاحم و مانع تو نخواهد بود و در كافى نيز اين معنى با اضافاتى نقل شده است و الحمد للّه تعالى.
جلد 5 صفحه 422
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يَومَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخبارَها «4»
که معني اينکه ميشود که ميگويد انسان را چه سبب شده از براي زمين که در
جلد 18 - صفحه 198
همچو روزي خبر ميدهد از آنچه بر روي آن حادث شده و صادر شده که زمين هم يكي از شهود روز قيامت است چنانچه اعضاء و جوارح شهادت ميدهند مثل يدين و رجلين و لسان و پوست بدن که ميفرمايد: حَتّي إِذا ما جاؤُها شَهِدَ عَلَيهِم سَمعُهُم وَ أَبصارُهُم وَ جُلُودُهُم بِما كانُوا يَعمَلُونَ وَ قالُوا لِجُلُودِهِم لِمَ شَهِدتُم عَلَينا قالُوا أَنطَقَنَا اللّهُ الَّذِي أَنطَقَ كُلَّ شَيءٍ فصلت آيه 20 و 21. و ميفرمايد: اليَومَ نَختِمُ عَلي أَفواهِهِم وَ تُكَلِّمُنا أَيدِيهِم وَ تَشهَدُ أَرجُلُهُم بِما كانُوا يَكسِبُونَ يس آيه 65 و ميفرمايد: يَومَ تَشهَدُ عَلَيهِم أَلسِنَتُهُم وَ أَيدِيهِم وَ أَرجُلُهُم بِما كانُوا يَعمَلُونَ نور آيه 24. و بالجمله شهود يوم القيامه بسيار هستند از ملائكه و انبياء و ائمه و اعضاء بدن و ازمنه و امكنه که ميفرمايد:
يَومَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخبارَها که روز قيامت زمين خبر ميدهد و بيان ميكند خبرهاي خود را چه در حق آنهايي که روي او عبادت كردهاند و چه آنهايي که معصيت كردهاند بعلاوه اينها نامههاي عمل که بدست آنها داده ميشود بعلاوه اعتراف خود آنها که مجال انكار ندارند بعلاوه بواطن آنها ظاهر ميشود و مشهود اهل محشر ميگردد که ميفرمايد: يَومَ تُبلَي السَّرائِرُ طارق آيه 9. بلكه خود افعال و اقوال ظاهر ميشوند و ميبينند افعال خود را همين نحوي که امروز ضبط صوت گفتارها را نشان ميدهد و در سينماها افعال را مثل رقص و اشباه آن نشان ميدهند. و بالجمله امروز كاملا كشف شده که اقوال و افعال صادره در اينکه عالم موجود است، حتي قصد دارند خطب امير المؤمنين را از هوا بگيرند بالجمله در جنب قدرت الهي اينکه گونه امور بسيار سهل و آسان است مگر آنكه خداوند بفضل و كرم و لطف و عنايتش مستور فرمايد در حق مؤمنين و از نظر شهود ببرد و از نامه عمل محو فرمايد که احدي جز ذات اقدس خود خبر نداشته باشد بلكه ميفرمايد: إِلّا مَن تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صالِحاً فَأُولئِكَ يُبَدِّلُ اللّهُ سَيِّئاتِهِم حَسَناتٍ فرقان آيه 70 خداوند توفيق دهد ان شاء اللّه.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 4)- و از آن مهمتر این که: «در آن روز تمام خبرهایش را بازگو میکند»
ج5، ص559
(یومئذ تحدث اخبارها).
آنچه از خوبیها و بدیها، و اعمال خیر و شر، بر صفحه زمین واقع شده، همه را برملا میسازد، و یکی از مهمترین شهود اعمال انسان در آن روز همین زمینی است که ما اعمال خود را بر آن انجام میدهیم، و شاهد و ناظر ماست.
در حدیثی از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله میخوانیم: «منظور از خبر دادن زمین این است که اعمال هر مرد و زنی را که بر روی زمین انجام دادهاند خبر میدهد، میگوید: فلان شخص در فلان روز فلان کار را انجام داد، این است خبر دادن زمین»!
نکات آیه
۱ - زمین، حافظ خبرهایى فراوان و داراى قابلیت بازگویى و ارائه آن (یومئذ تحدّث أخبارها)
۲ - زمین در قیامت، پس از لرزش شدید و بیرون ریختن دفینه هاى خویش، اطلاعات ذخیره شده خود را برملا خواهد ساخت. (یومئذ تحدّث أخبارها)
۳ - زمین پس از تحوّلاتى در سه مرحله («لرزش ویرانگر در پایان عمر دنیا»، «اخراج مردگان از درون خود در آغاز قیامت» و «اظهار اطلاعات بایگانى شده در خود»)، مکان حسابرسى اعمال انسان ها خواهد شد. (إذا زلزلت ... و أخرجت ... تحدّث أخبارها) آیات این سوره مى تواند بیانگر حوادث آخرت باشد که از پایان نظام موجود، شروع مى شود. تعبیر «یومئذ» - در این احتمال - نشانگر وقوع تمام آن حوادث، در یک زمان گسترده است.
۴ - زمین گزارش هاى فراوانى را درباره انسان ها در خود، بایگانى کرده، در قیامت آنها را بازگو خواهد کرد. (یومئذ تحدّث أخبارها) این آیه گرچه مصداق «أخبارها» را بیان نکرده است; ولى آیات بعد، مى تواند قرینه باشد که مراد اخبار مربوط به انسان ها است.
۵ - زمین در قیامت، داراى شعور و کلام و گواه آنچه بر روى آن اتفاق افتاده است. (تحدّث)
روایات و احادیث
۶ - «عن أبى هریرة قال قرء رسول اللّه(ص) هذه الآیة «یومئذ تحدث أخبارها» قال: أتدرون ما إخبارها؟ قالوا: اللّه و رسوله أعلم، قال: فانّ إخبارَها أن تشهد على کلّ عبد أو أمة بما عمل على ظهرها;[۱] از ابوهریره روایت شده که رسول خدا(ص) آیه «یومئذ تحدث أخبارها» را قرائت کرد و فرمود: آیا مى دانید خبردادن زمین چیست؟ گفتند خدا و رسولش آگاه تراند; فرمود: إخبار زمین گواهى دادن آن است بر هر مرد و زنى به آنچه بر روى آن انجام داده است.».
موضوعات مرتبط
- دنیا: فرجام دنیا ۳
- زمین: اخبار زمین ۱، ۶; اخراج ذخایر زمین ۲; افشاى اخبار زمین ۲، ۳، ۴; شعور زمین ۵; گواهى زمین ۵، ۶; نطق زمین ۵; نقش زمین ۱، ۳، ۴
- عمل: مکان حسابرسى عمل ۳
- قیامت: آثار زلزله قیامت ۲، ۳; زمین در قیامت ۲، ۴، ۵، ۶; گواهى در قیامت ۶
- مردگان: اخراج مردگان در قیامت ۳
منابع
- ↑ الدرالمنثور، ج ۸، ص ۵۹۲; نورالثقلین، ج ۵- ، ص ۶۴۹، ح ۸.