تُسَاقِط
از الکتاب
ریشه کلمه
- سقط (۸ بار)
قاموس قرآن
سقوط: افتادن [توبه:49]. اسقاط ساقط كردن است [اسراء:92]. يا آسمان را چنانكه پنداشتهاى پاره پاره روى ما بيافكنى. مساقطه نيز ساقط كردن است در اقرب از بعضى نقل شده كه پى در پى بودن در آن مراد است [مريم:25]. بر تو خرماى تازه مىافكند. * [اعراف:149]. «سقط فى يديه» به صيغه مجهول از باب كنايه به معنى لغزش، خطا: ندامت، و حيرت است (اقرب) راغب گويد: از آن ندامت مراد است. معناى تحت اللفظى آن است: آنگاه كه عمل و شىء در دستش افتاده شده يعنى به خودش برگشت «دَأَمْا اَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا» قرينه آن است مه بر گذشته نادم و محزون شدند يعنى چون از پرستيدن شدند و دانستند كه گمراه گشتهاند گفتند: اگر پروردگارمان رحم نكند و نيامرزد بى شك از زيانكاران خواهيم بود.