الأعراف ٦٨

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۴۸ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

رسالتهای پروردگارم را به شما ابلاغ می‌کنم؛ و من خیرخواه امینی برای شما هستم.

پيام‌هاى پروردگارم را به شما مى‌رسانم و من براى شما خيرخواهى امين هستم
پيامهاى پروردگارم را به شما مى‌رسانم و براى شما خير خواهى امينم.»
پیغام خدایم را به شما می‌رسانم و من برای شما ناصح و خیرخواهی امینم.
پیام های پروردگارم را به شما می رسانم و برای شما خیرخواهی اَمینم.
پيامهاى پروردگارم را به شما مى‌رسانم و شما را اندرزگويى امينم.
که پیامهای پروردگارم را به شما می‌رسانم و من برای شما خیرخواهی امینم‌
پيامهاى پروردگارم را به شما مى‌رسانم و شما را نيكخواهى امينم.
من احکام و اوامر پروردگار خود را به شما می‌رسانم و من اندرزگوی امینی برای شما هستم (و در آنچه می‌گویم یکرنگ و راستگویم و از خود چیزی نمی‌گویم).
«به خوبی و رسایی رسالت‌های پروردگارم را به شما می‌رسانم و من برای شما نصیحت‌کننده‌ای امینم.»
که می‌رسانم به شما پیامهای پروردگار خود را و منم برای شما اندرزگوئی امین‌


الأعراف ٦٧ آیه ٦٨ الأعراف ٦٩
سوره : سوره الأعراف
نزول : ٩ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«نَاصِحٌ»: نصیحت‌کننده. دلسوز. مخلص.


تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


أُبَلِّغُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي وَ أَنَا لَكُمْ ناصِحٌ أَمِينٌ «68»

من پيام‌هاى پروردگارم را به شما مى‌رسانم و براى شما خيرخواهى امينم.

پیام ها

1- گفتار و دستورات پيامبران، پيام‌هاى خدايى است و از جانب خود چيزى نمى‌گويند، «أُبَلِّغُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي»

2- پيامبران، تحت تربيت خاص الهى بوده و فرامان‌هاى آنان در مسير رشد و تربيت انسان است. «رِسالاتِ رَبِّي» آنان نهايت تلاش خود را در راه تبليغ بكار برده و از چيزى فروگذارى نمى‌كنند. أُبَلِّغُكُمْ‌ ... و از غير او نيز هيچ ترس و هراسى ندارند. «الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لا يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلَّا اللَّهَ» «1»

3- دلسوزى و امانت‌دارى، دو شرط اصلى در تربيت و تبليغ است. «ناصِحٌ أَمِينٌ» آرى، اگر دلسوزى همراه با امانت نباشد خطرناك است، زيرا به خاطر دلسوزى شايد حقوقى ناديده گرفته شود يا قوانينى زير پا قرار گيرد.

4- بيان ويژگى‌هاى مثبت خود، در موارد ضرورت و آنجا كه براى ديگران سازنده باشد، مانعى ندارد. «2» «أَنَا لَكُمْ ناصِحٌ أَمِينٌ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



أُبَلِّغُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي وَ أَنَا لَكُمْ ناصِحٌ أَمِينٌ (68)

أُبَلِّغُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي‌: ابلاغ مى‌كنم شما را رسالات پروردگار خودم را، وَ أَنَا لَكُمْ ناصِحٌ أَمِينٌ‌: و من مر شما را نصيحت كننده امينم، يعنى متدين ثقه و غير خائن هستم در مأمورات بدون نقصان و زياده.

نكته: نوح عليه السّلام به صيغه مضارع فرمود كه: و انا انصح لكم و هود عليه السّلام به اسم فاعل فرمود: و انا لكم ناصح؛ براى اينكه صيغه مضارع دلالت بر تجدد دارد، و چون نوح عليه السّلام دائما و مستمرا دعوت مى‌نمود به خلاف هود عليه السّلام كه هر زمانى به زبانى دعوت مى‌كرد، لذا تعبير به اسم فاعل شد.

تبصره: در دو وصف «ناصح» و «امين» چند وجه بيان شده 1- در اين قول‌ ناصِحٌ أَمِينٌ‌، دو امر اصل مقصود است: يكى رد گمان بد قوم از رسول اللّه، و ديگر اثبات امانت و ديانت پيغمبر در جميع امور دنيائى و آخرتى و تبليغ احكام از جانب الهى بغير خيانت، و لذا از اول تعبير به ناصح و از ثانى به امين فرمود.


جلد 4 صفحه 110

2- چون قوم اسناد خيانت و خلاف ديانت به هود عليه السّلام دادند، و بر او لازم بود كه رد گمان قوم نمايد، لذا به اين دو لفظ ردّ باطل و اثبات حق را نمود. 3- اين لفظ ناصح امين الزام قوم باشد به اينكه من از ابتدا تا حال ميان شما معروف به ناصح امين بودم و اكنون به سبب دعوت رسالت الهيه، چگونه خائن و كاذب شدم.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


سوره الأعراف «7»: آيات 66 تا 68

قالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَراكَ فِي سَفاهَةٍ وَ إِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكاذِبِينَ (66) قالَ يا قَوْمِ لَيْسَ بِي سَفاهَةٌ وَ لكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ (67) أُبَلِّغُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي وَ أَنَا لَكُمْ ناصِحٌ أَمِينٌ (68)

ترجمه‌

گفتند آن جماعت كه كافر شدند از قوم او بدرستيكه هر آينه مى‌بينيم تو را در بى‌خردى و همانا ماهر آينه گمان ميكنيم تو را از دروغگويان‌

گفت اى قوم من نيست با من بى‌خردى ولى من پيغمبرى هستم از پروردگار جهانيان‌

ابلاغ ميكنم بشما پيامهاى پروردگارم را و من براى شما نصيحت كننده هستم امين.

تفسير

بر حسب توصيه حضرت نوح بسام كه در روايت سابقه اشاره شده بود جمعى از اولاد سام چنانچه در روايت ديگرى هم بآن تصريح شده بحضرت هود ايمان آوردند و جماعتى استكبار نموده آنحضرت را نسبت بكم عقلى و سفاهت دادند براى آنكه از دين آنها اعراض فرموده بود و صريحا تكذيب نمودند دعاوى او را و آنحضرت فرمود اى قوم من بهيچ وجه كم عقلى مساس بمن ندارد فقط من مامورم از جانب خداوند پيامهائى بشما برسانم و موعظه و نصيحت نمايم شما را در دعوت بتوحيد و اطاعت احكام او بدون كم و زياد چون پيام آور و ناصح بايد امين باشد دروغ نگويد و خيانت ننمايد و در اين نقل قول آنها و حضرت هود دستورى است از طرف خداوند به بندگان كه چگونه بملايمت با كفار و فساق بايد گفتگو كرد و آنها را براه حق دعوت نمود.


جلد 2 صفحه 441

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


أُبَلِّغُكُم‌ رِسالات‌ِ رَبِّي‌ وَ أَنَا لَكُم‌ ناصِح‌ٌ أَمِين‌ٌ (68)

ميرسانم‌ بشما آنچه‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌از‌ پروردگارم‌ بمن‌ رسيده‌ و وجود ‌من‌ ‌براي‌ ‌شما‌ موجب‌ ضرر و خسارت‌ نيست‌ بلكه‌ ‌شما‌ ‌را‌ نصيحت‌ ميكنم‌ و خيانت‌ بشما نميكنم‌

جلد 7 - صفحه 359

امين‌ ‌شما‌ هستم‌.

أُبَلِّغُكُم‌ تبليغ‌ پيغام‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ جايي‌ بجايي‌ بردن‌ ‌است‌ و تبليغ‌ اقسامي‌ دارد، امروزه‌ معمول‌ ‌است‌ بتوسط راديو ‌ يا ‌ تلفن‌ ‌ يا ‌ تلگراف‌ ‌ يا ‌ كتابت‌ تبليغ‌ ميكنند و ‌اگر‌ بتوسط شخصي‌ ‌باشد‌ ‌که‌ پيغامش‌ ميگويند ‌آن‌ شخص‌ پيغام‌آور ‌که‌ واسطه‌ ‌است‌ رسولش‌ ميگويند و ‌در‌ فارسي‌ پيغمبرش‌ مينامند و مرسل‌ بفتح‌ ‌هم‌ ميگويند و پيغام‌ دهنده‌ ‌را‌ مرسل‌ بكسر و كساني‌ ‌که‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ پيغام‌ داده‌ ‌شده‌ مرسل‌ اليهم‌ و ‌خود‌ پيغام‌ ‌را‌ رسالت‌ ميگويند لذا ميفرمايد أُبَلِّغُكُم‌ رِسالات‌ِ رَبِّي‌ و رسالت‌ اقسام‌ زيادي‌ دارد: امور اعتقاديه‌، اخلاق‌ فاضله‌، اعمال‌ صالحه‌، مواعظ، نصايح‌ عبادات‌، معاملات‌، معاشرات‌، حدود و ‌غير‌ اينها ‌از‌ احكام‌ و دستورات‌ لذا تعبير بجمع‌ مضاف‌ فرموده‌ ‌که‌ افاده‌ عموم‌ كند.

وَ أَنَا لَكُم‌ ناصِح‌ٌ علاوه‌ ‌بر‌ اينكه‌ تبليغ‌ رسالت‌ كردم‌ ‌خود‌ ‌هم‌ دلسوز ‌شما‌ هستم‌ و پند و اندرز ميدهم‌ ‌شما‌ ‌را‌ ‌که‌ بپذيريد نصايح‌ مرا و الّا وظيفه‌ ‌من‌ مجرد تبليغ‌ ‌است‌ وَ ما عَلَي‌ الرَّسُول‌ِ إِلَّا البَلاغ‌ُ المُبِين‌ُ بقول‌ حافظ (‌در‌ بند ‌آن‌ مباش‌ ‌که‌ نشنيد ‌ يا ‌ شنيد).

امين‌ بدانيد خيانت‌ نميكنم‌ مثل‌ شياطين‌ و مبلغين‌ سوء و دعات‌ باطله‌ بلكه‌ ‌شما‌ ‌را‌ براه‌ حق‌ و صراط مستقيم‌ دلالت‌ ميكنم‌ و امين‌ هستم‌.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 68)- هود اضافه کرد: «رسالتهای پروردگارم را به شما ابلاغ می‌کنم و من خیرخواه امینی برای شما هستم» (أُبَلِّغُکُمْ رِسالاتِ رَبِّی وَ أَنَا لَکُمْ ناصِحٌ أَمِینٌ).

نکات آیه

۱- هود(ع) در پاسخ قوم عاد، خویشتن را مبلّغ پیامهاى خداوند، خیرخواه مردم و فردى امین و سزاوار اطمینان خواند. (أبلغکم رسلت ربى و أنا لکم ناصح أمین)

۲- هود، مبلّغ پیامهاى الهى، و نه بازگوکننده نظریات شخصى خویش (أبلغکم رسلت ربى)

۳- هود، پیامبرى از جانب خداوند و حامل رسالتهاى متعدد (أبلغکم رسلت ربى)

۴- هود، استوارى خویش را در تبلیغ رسالتهاى الهى به مردم گوشزد کرد. (أبلغکم رسلت ربى)

۵- اعتقاد راسخ هود به ربوبیت خدا بر وى، موجب استواریش در تبلیغ رسالتهاى الهى (و لکنى رسول من رب العلمین. أبلغکم رسلت ربى)

۶- خیرخواهى هود، تنها در جهت منافع مردم بود، نه آمیخته به منفعتهاى شخصى خویش (و أنا لکم ناصح أمین) «لام» در «لکم» اشاره به خلوص هود در خیرخواهى دارد.

۷- ابلاغ پیامهاى خداوند به مردم، جلوه اى از درستکارى و خیرخواهى هود براى مردم خویش (أبلغکم رسلت ربى و أنا لکم ناصح أمین)

۸- هود در میان قومش به درستکارى و خیرخواهى شهرت داشت. (أبلغکم ... و أنا لکم ناصح أمین) آوردن «ناصح» و «أمین» به صورت وصف، در مقابل بیان تبلیغ رسالت به صورت فعل «أبلغکم»، مى تواند اشاره به این نکته داشته باشد که خیرخواهى و درستکارى هود(ع) مخصوص زمان رسالت وى نبوده بلکه پیش از آن نیز بدان شهرت داشته است.

۹- پیامبران، خیرخواه امتهاى خویش و انسانهایى امین و درستکار (و لکنى رسول ... و أنا لکم ناصح أمین)

۱۰- مبلغان دین باید خیرخواه مردم باشند و خیرخواهى خویش را به منافع شخصى آمیخته نسازند. (أبلغکم رسلت ربى و أنا لکم ناصح أمین)

۱۱- خیرخواهى و امین بودن، از ارزشهاى متعالى در ادیان الهى (و أنا لکم ناصح أمین)

۱۲- بیان صفات نیک خویش در راستاى انجام وظایف الهى، امرى روا و پسندیده (أبلغکم رسلت ربى و أنا لکم ناصح أمین)

روایات و احادیث

۱۳- قال سفیان: قلت لابى عبداللّه(ع): یجوز أن یزکى الرجل نفسه؟ قال: نعم، إذا اضطر الیه اما سمعت ... قول العبد الصالح «و أنا لکم ناصح أمین».[۱] سفیان گوید به امام صادق (ع) عرض کردم: آیا شایسته است انسان خود را به صفات پسندیده توصیف کند؟ فرمود: بله، در صورتى که به چنین کارى ناچار باشد. آیا نشنیدى ... سخن بنده صالح خدا (حضرت هود(ع)) را که فرمود: «من براى شما خیرخواه و امین هستم».

موضوعات مرتبط

  • ادیان: خیرخواهى در ادیان ۱۱ ; صداقت در ادیان ۱۱
  • ارزشها:۱۱
  • افکار عمومى: اهمیت افکار عمومى ۸
  • انبیا: امانتدارى انبیا ۹ ; خیرخواهى انبیا ۹ ; صداقت انبیا ۹ ; فضایل انبیا ۹
  • تبلیغ: استقامت در تبلیغ ۴ ; عوامل استقامت در تبلیغ ۵
  • تکلیف: زمینه عمل به تکلیف ۵
  • خودستایى: احکام خودستایى ۱۲ ; خودستایى جایز ۱۲
  • خیرخواهى: ارزش خیرخواهى ۱۱ ; اشتهار به خیرخواهى ۸
  • دین: تبلیغ دین ۲، ۷ ; مبلغان دین ۱، ۲، ۱۰
  • رسولان خدا:۳
  • صداقت: ارزش صداقت ۱۱
  • عقیده: آثار عقیده ۵ ; عقیده به ربوبیت خدا ۵
  • مبلغان: خیرخواهى مبلغان ۱۰ ; شرایط مبلغان ۱۰ ; مسؤولیت مبلغان ۱۰
  • مردم: رعایت مصالح مردم ۶
  • هود(ع): استقامت هود(ع) ۴ ; امانتدارى هود(ع) ۱ ; تبلیغ هود(ع) ۱، ۲، ۴ ; تعدد رسالتهود(ع) ۳ ; خیرخواهى هود(ع) ۱، ۶، ۷، ۸ ; صداقت هود(ع) ۷، ۸ ; عقیده هود(ع) ۵ ; فضایل هود(ع) ۱، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸ ; قصه هود(ع) ۱، ۴ ; محدوده مسؤولیت هود(ع) ۲ ; مقامات هود(ع) ۳ ; نبوت هود(ع) ۳ ; هود(ع) و قوم عاد ۱

منابع

  1. تفسیر عیاشى، ج ۲، ص ۱۸۱، ح ۴۰ ; نورالثقلین، ج ۲، ص ۴۴، ح ۱۷۵.