المائدة ٨٨
ترجمه
المائدة ٨٧ | آیه ٨٨ | المائدة ٨٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«حَلالاً»: مفعولٌبه یا حال است (نگا: بقره / .
نزول
محل نزول:
این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]
شأن نزول آیات ۸۷ و ۸۸:[۲]
«شیخ طوسی» گوید: عكرمة و ابوقلابه و ابومالك و ابراهيم و قتادة و سدى و ابن عباس و ضحاك گويند: جماعتى از صحابه مانند امام على عليهالسلام و عثمان بن مظعون و ابن مسعود و عبدالله بن عمر همت خود را مصروف به روزه نگهداشتن در روز و خواندن نماز شب و گوشهگيرى از مردم و خويشتندارى و نخوردن چيزهاى خوب نموده بودند و نيز گويند كه عثمان بن مظعون نزد پيامبر آمد و از او اجازه خواست كه رهبانيت اختيار كند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله وى را از اين كار منع فرمود و گفت: رهبانيت امت من در نشستن مسجد و انتظار نماز بعد از هر نمازى است. سپس عثمان گفت: يا رسول اللّه آيا اجازه ميدهى مانند رهبانيون به سياحت و سير آفاق بپردازم. پيامبر فرمود: سياحت امت من جهاد در راه خدا است. سپس گفت: آيا اجازه ميدهى كه با زنان معاشرت نداشته باشم و نزديكى نكنم؟ فرمود: كسى كه چنين كارى بكند از ما نخواهد بود و فرمود: به جاى معاشرت نكردن با زنان به روزه گرفتن بپردازيد.[۳]
تفسیر
- آيات ۸۹ - ۸۷، سوره مائده
- معناى كلمه : ((حل )) و مشتقات آن
- الزام و التزام به ترك آنچه خدا حلال كرده تعدى از حدود الهى و تجاوز به سلطنتتشريعى او است
- وجوهى كه درباره مراد از اعتداء در جمله : ((ولا تعتدوا ان الله لايحب المعتدين )) گفتهشده است
- سوگندهاى لغو سوگندهاى است كه عقد و التزام نداشته باشد
- بيان كفار حنث (شكستن ) قسم
- رواياتى درباره نزول آيه شريفه : ((لاتحرموا طيبات ...)) در شاءن جمعى از صحابهپيامبر (ص ) كه امورى را بر خود ممنوع كرده بودند
- چندى روايت درباره سوگند لغو
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلالًا طَيِّباً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ «88»
و از آنچه خداوند، روزى حلال و پاكيزه به شما بخشيده بخوريد و از خدايى كه به او ايمان داريد، پروا كنيد.
نکته ها
معمولًا فرمان «كُلُوا» در قرآن، همراه با دستور ديگرى آمده است، مانند:
كُلُوا ... وَ اشْكُرُوا «1» بخوريد و شكر كنيد.
كُلُوا ... وَ لا تَطْغَوْا «2» بخوريد و طغيان نكنيد.
كُلُوا ... وَ اعْمَلُوا «3» بخوريد و كار شايسته انجام دهيد.
فَكُلُوا ... وَ أَطْعِمُوا «4» بخوريد و بخورانيد.
كُلُوا ... وَ لا تُسْرِفُوا «5» بخوريد و اسراف نكنيد.
كُلُوا ... وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ «6» بخوريد و دنبالهرو شيطان مباشيد.
در حديث آمده است: «خدواند، رزق مردم را از حلال معين كرده است. هر كس كه به حرام روى آورد، از سهم حلال او كم خواهد شد». «7»
پیام ها
1- بهرهگيرى از امكانات مادى حلال با ايمان منافات ندارد. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ... وَ كُلُوا
2- در مسائل تغذيه دقّت كنيم. «حَلالًا، طَيِّباً، وَ اتَّقُوا» (هم شيوهى كسب، حلال
«1». بقره، 172.
«2». طه، 81.
«3». مؤمنون، 51.
«4». حج، 28.
«5». اعراف، 31.
«6». انعام، 142.
«7». تفسير اطيبالبيان.
جلد 2 - صفحه 362
باشد و هم شيوهى مصرف آن)
3- رزق همه به دست اوست، پس عجله و حرص و حرامخوارى نداشته باشيم.
«رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلالًا طَيِّباً»
4- تقوا، لازمهى ايمان است. «وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلالاً طَيِّباً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ (88)
حق تعالى بعد از آن بر طريق اباحه، ايشان را بر خوردن و تصرف حلال امر مىفرمايد:
وَ كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلالًا طَيِّباً: و بخوريد و تصرف كنيد آن چيزى را كه خداى تعالى روزى داده شما را روزى مباح و پاكيزه.
توضيح- مراد از رزق به مذهب صحيح و طريق حق، روزى حلال است.
پس حرام، روزى نباشد به دلايلى: 1- حق تعالى امر به انفاق فرموده «أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناكُمْ» «1» و به اتفاق امت، او سبحانه، امر به حرام ننمايد، به جهت آنكه مستلزم تصرف در حرام است، و ذات اقدس الهى منزه از اين است. 2- حق
«1» منافقون آيه 10.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 167
تعالى مدح مؤمنان نموده به انفاق «وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ»* «1» و منفق حرام، مستحق مدح نيست. 3- آنكه منع فرموده از انتفاع به حرام و امر به زجر و احتراز از آن، پس رزق متناول آن نباشد. 4- اجماع اهل البيت بر آنكه: طلب حلال، امر شده. وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ: و بترسيد در تحريم محللات از آن خدائى كه شما به او ايمان آوردهايد. اين دعوت نفوس است به مطعومات محللّه با طريق اكمل.
تتمه- ابو خالد كابلى گويد: به خدمت امام محمّد باقر عليه السّلام رفتم.
حضرت چاشت طلبيدند و با آن سرور تناول كردم طعامى كه هرگز از آن بهتر و پاكيزهتر نخورده بودم. پس فرمود: چگونه ديدى طعام ما را؟ گفتم: فداى تو شوم، هيچ وقت غذائى به اين خوبى نخورده بودم، و لكن به يادم آمد آيه شريفه كه در كتاب خدا است «لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ» حضرت فرمود: مراد از نعيم در اين آيه به مذهب تشيع، ولايت اهل بيت است، و در روز قيامت از شما سؤال خواهند كرد. «2» بنابر اين خوردن اطعمه لذيذه محللّه خوب است، لكن در صورتى كه به جهت قوّت در عبادت باشد نه براى شهوت رانى و هواى نفس، كه آن مذموم بلكه ممنوع خواهد بود.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلالاً طَيِّباً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ (88)
ترجمه
و بخوريد از آنچه روزى داد شما را خدا حلال پاكيزه و بترسيد از خدائى كه شما باو گروندگانيد.
بيان
اصوليّون گفتهاند امر بعد از تصور منع مفيد اباحه است و بنظر حقير مفيد رفع منع است كه لازمه آن اباحه است چنانچه در اين مقام كه تصور رجحان التزام بترك طيّبات شده بود مفيد رفع آنست يعنى ترك لذائذ خوب نيست بخوريد از ارزاق مباح خوب خدا كه آنرا براى اهل ايمان خلق فرموده و بترسيد از خدا در تحريم حلال و تحليل حرام چون مقتضاى ايمان التزام باحكام الهى است خواه حلال باشد خواه حرام و سيره مرضيه پيغمبر (ص) و ائمه اطهار عليهم السلام را ترك نكنيد كه اغذيه لذيذه را تناول ميفرمودند و عبادت خدا را موجب انعزال و قطع روابط با خلق قرار نمىدادند رهبانيّت و رياضات باطله و ترك دنيا و لذائذ آن و مقدّستر شدن از پيغمبر و امام در دين اسلام ممنوع است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ كُلُوا مِمّا رَزَقَكُمُ اللّهُ حَلالاً طَيِّباً وَ اتَّقُوا اللّهَ الَّذِي أَنتُم بِهِ مُؤمِنُونَ (88)
و بخوريد از آنچه خداوند روزي شما قرار داده بر شما حلال و گواراست و پرهيز كنيد از محرمات الهي که شما باو ايمان داريد.
خداوند رزاق روزي هر بنده را پيش از خلقت او معين فرموده وَ فِي السَّماءِ رِزقُكُم وَ ما تُوعَدُونَ الذاريات آيه 22، در خبر است از امير المؤمنين عليه السلام فرمود
(طلب العلم اوجب عليكم من طلب المال)
بعد جهة اينکه را بيان ميفرمايد که روزي شما را
قد قسمه عادل بينكم و سيفي لكم
و اما علم را خداوند جمع فرموده نزد اهلش فاطلبوه من اهله و البته خدا از حلال معين فرموده اگر بنده
جلد 6 - صفحه 455
خودداري كرد باو ميرسد بموقع خود و اگر در طلب حرام رفت كسر گذارده ميشود لذا ميفرمايد وَ كُلُوا مِمّا رَزَقَكُمُ اللّهُ که براي شما خلق شده حَلالًا طَيِّباً دو احتمال ميرود يكي آنكه آنچه براي شما معين فرموده حلال و پاكيزه است ديگر آنكه از ممر حلال پاك تدارك كنيد.
وَ اتَّقُوا اللّهَ تقوي بمعني پرهيز است از آنچه موجب ضرر و خسارت در دين ميشود و شامل جميع معاصي که استحقاق عذاب ميآورد از معاصي قلبيه و روحيه و جوارحيه و خارجيه و داخليه ميشود الذي صفة اللّه است أَنتُم بِهِ مُؤمِنُونَ چون ايمان که عبارت از اعتقاد بمبدء و معاد و ساير عقائد حقه است منشأ خوف ميشود که باعث جلوگيري از معاصيست.
(توضيح كلام)
اينكه بسياري از امور نفس وجودش منشأ خوف يا رجاء نميشود مثلا اگر شيري سر راه باشد و شما اطلاع نداشته باشيد ابدا خوفي در شما ايجاد نميشود، و اما اگر علم پيدا كرديد يا مظنه بلكه شك و مجرد احتمال ايجاد خوف ميكند و همچنين اگر گنجي زير زمين باشد و هيچ اطلاعي نداشته باشد منشأ رجاء نميشود لكن اگر يقين يا مظنه يا احتمال داديد ايجاد رجاء ميكند لذا كفار چون ايمان بخدا و قيامت و عذاب و ثواب ندارند رجاء و خوفي ندارند، اما شما مؤمنين که اعتقاد و يقين داريد چرا نميترسيد شما بايد پرهيز كنيد.
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- ترغیب مردمان از سوى خداوند به بهره جویى از امکانات مادى (و کلوا مما رزقکم اللّه حللا طیباً) مراد از اکل به قرینه آیه قبل مطلق تصرفات است نه خصوص خوردن.
۲- خداوند روزى دهنده آدمیان (و کلوا مما رزقکم اللّه)
۳- جواز بهره گیرى از روزیها و امکانات مشروط به حلال و طیب بودن آنها است. (و کلوا مما رزقکم اللّه حللا طیباً) برداشت فوق بر این اساس است که «مما رزقکم ...» مفعول براى «کلوا» و «حللا طیباً» حال براى «رزقکم اللّه» باشد یعنى از امکانات خدادادى استفاده کنید در صورتى که حلال و طیب باشد.
۴- ضرورت بهره گیرى از امکانات و روزیهاى الهى به شیوه حلال و پاکیزه (در چارچوب احکام و قوانین الهى) (و کلوا مما رزقکم اللّه حللا طیباً) برداشت فوق بر این اساس است که «حللا طیباً» صفت براى مفعول مطلق محذوف «اکلا» باشد. بر این مبنا بهره جستن و استفاده از امکانات خدادادى به دو گونه تقسیم مى شود یکى استفاده به گونه حلال و دیگر بهره ورى به شیوه حرام. هر چند خود امکانات حلال و طیب باشند.
۵- رزق و روزیهاى الهى، امکاناتى پاکیزه و حلال براى انسانها (و کلوا مما رزقکم اللّه حللا طیباً) «حللا طیباً» مى تواند مفعول براى «کلوا»باشد و «من» در «مما رزقکم الله» بیان براى «حللا طیباً» و مى تواند توضیحى براى «ما رزقکم اللّه» گرفته شود. در هر صورت رساى به مطلب فوق خواهد بود.
۶- تمامى آنچه که خداوند حلال کرده، پاکیزه و خوشایند است. (حللا طیباً) بنابر اینکه «طیباً» صفت توضیحى براى «حللا» باشد.
۷- تأمین نیازهاى طبیعى انسان مورد توجه و در چشم انداز احکام و قوانین دین (لاتحرموا طیبت ... و کلوا مما رزقکم اللّه حللا طیباً)
۸- اهل ایمان موظف به رعایت تقوا (و اتقوا اللّه الذى انتم به مؤمنون)
۹- ضرورت رعایت تقوا در بهره گیرى از امکانات و روزیهاى خدادادى (و کلوا مما رزقکم اللّه حللا طیباً و اتقوا اللّه)
۱۰- تحریم مواهب خدادادى بر خویش و یا دیگران و بهره نجستن از آنها خلاف تقواست. (و کلوا مما رزقکم اللّه حللا طیباً و اتقوا اللّه) امر به تقوا پس از تصریح به اباحه مواهب خدادادى و نهى از تحریم حلالها مى تواند اشاره به این باشد که اگر اعتقاد و یا التزام عملى بر خلاف این احکام باشد، به دور از تقواپیشگى است.
۱۱- ناسازگارى تقوا با بهره گیرى از امکانات مادى توهمى بى پایه و نادرست (و کلوا مما رزقکم اللّه حللا طیباً و اتقوا اللّه)
۱۲- تقوا و تعهد نسبت به حلال و حرام الهى، لازمه ایمان به خداوند (و کلوا ... حللا طیباً و اتقوا اللّه الذى انتم به مؤمنون)
۱۳- اهل ایمان موظف به پاسدارى از ایمان خویش در میدان عمل (و اتقوا اللّه الذى انتم به مؤمنون) جمله «انتم به مؤمنون» به منزله شرط براى «واتقوا اللّه» است بنابراین بقاى ایمان در گرو رعایت تقوا با عمل به احکام الهى خواهد بود.
۱۴- عمل به احکام الهى نشانگر تقواپیشگى و تجاوز از حدود خداوندى نشانه بى تقوایى است. (و لاتعتدوا ... و اتقوا اللّه الذى انتم به مؤمنون)
موضوعات مرتبط
- امکانات دنیوى: استفاده از امکانات دنیوى ۱، ۳، ۹، ۱۱ ; امکانات دنیوى پاکیزه ۶ ; امکانات دنیوى حلال ۶
- انسان: روزى انسان ۵
- ایمان: آثار ایمان ۱۲ ; پاسدارى از ایمان ۱۳
- بیتقوایى: نشانه هاى بیتقوایى ۱۴
- تقوا: آثار تقوا ۱۰ ; اهمیّت تقوا ۸، ۹ ; تقوا و امکانات دنیوى تقوا ۱۱ ; نشانه هاى تقوا ۱۴
- تکلیف: عمل به تکلیف ۱۳، ۱۴
- حلال: تحریم حلال ۱۰
- خدا: تجاوز به حدود خدا ۱۴ ; تشویق خدا ۱ ; رزّاقیت خدا ۲ ; رعایت حدود خدا ۴، ۱۲، ۱۴ ; عطایاى خدا ۹، ۱۰
- دین: و عینیّت ۷ ; دین و نیازهاى مادّى ۷
- روزى: پاکیزه ۳، ۵ ; حلال روزى ۳، ۵ ; منشأ روزى ۲
- طیّبات: استفاده از طیّبات ۴ ; ترک استفاده از طیّبات ۱۰
- عقیده: باطل ۱۱
- مصرف: آداب مصرف ۳، ۴ ; تقوا در مصرف ۹
- مؤمنان: مسؤولیت مؤمنان ۸، ۱۲۳
منابع
- ↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ۳، ص ۲۳۱.
- ↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۳.۹.
- ↑ صاحب مجمع البيان گويد: مفسرين گويند: روزى پيامبر در وصف قيامت و نصيحت به مردم سخن ميراند. سخنان پيامبر به آن اندازه مؤثر واقع گرديد كه حاضران مجلس گريستند و ده نفر از آنان كه عبارت بودند از: على و ابوبكر و عبدالله بن مسعود و ابوذر غفارى و سالم مولى ابىحذيفه و عبدالله بن عمرو مقداد الاسود الكندى و سلمان فارسى و معقل بن مقرن در خانه عثمان بن مظعون الجمحى گرد آمدند و اتفاق كردند كه در روز، روزه بدارند و در شب به نماز شب و عبادت بپردازند و بر روى رختخواب نخوابند و گوشت نخورند و با زنان نزديكى ننمايند و عطريات استعمال نكنند و لباس پشمينه بپوشند و دنيا را ترك كنند و به سياحت در روى زمين بپردازند. اين خبر به رسول خدا صلی الله علیه و آله رسيد به خانه عثمان بن مظعون آمد. او را نديد از زوجه اش امحكيم دختر ابىاميه كه اسم او حولاء بود، پرسيد. زوجه عثمان براى اين كه دروغ نگفته باشد و از طرفى موضوع شوهرش را افشا نكند، گفت: يا رسول اللّه هر چه عثمان به شما گفته راست است. پيامبر از خانه عثمان بازگشت وقتى كه عثمان داخل خانه خود شد زوجه اش آمدن رسول خدا صلی الله علیه و آله را به وى خبر داد عثمان بن مظعون با همپيمانهاى خود نزد پيامبر آمد، رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: آيا مايل هستيد از تصميماتى كه گرفته ايد به شما خبر بدهم؟ گفتند: بلى و نيز گفتند: ما اراده اى جز خير نداشته ايم. فرمود: من به شما اجازه نمى دهم كه تصميماتى كه اتخاذ نموده ايد، عملى سازيد زيرا بدن ها و نفس هاى شما بر شما حقى دارند روى اين اصل همچنانى كه روزه مى گيريد، افطار هم بايد بنمائيد و چنان كه شب براى نماز قيام مى كنيد بايد خوابيدن را نيز از بين نبريد. چنان كه من هم روزه مى گيرم و هم افطار مى كنم هم نماز شب ميخوانم و گوشت هم ميخورم و با زنان نيز معاشرت دارم و هر كس از سنت و روش من كه گفتم بىميلى نشان بدهد از من نخواهد بود. سپس مردم را جمع كرد از براى آنها خطبه خواند و از روش رهبانيت مذمت فرمود و بعد اين آيه نازل گرديد. امام صادق عليهالسلام فرمود: اين آيه درباره امام على عليهالسلام و بلال و عثمان بن مظعون نازل شده زيرا على عليهالسلام قسم خورده بود كه شب را هيچ نخوابد و به عبادت بگذراند و بلال نيز قسم خورده بود كه در روز چيزى نخورد و عثمان بن مظعون سوگند ياد كرده بود با زنان نزديكى ننمايد، طبرى در تفسير خود از طريق عوفى از ابن عباس روايت كند كه رجال صحابه چنين تصميمى گرفته بودند كه از آن جمله عثمان بن مظعون بود و نيز ابن عساكر هم در تاريخ خود از ابن عباس نقل و روايت كرده است و باز طبرى در تفسير خود از طريق عوفى از ابن عباس اضافه ميكند كه عده اى از رجال صحابه كه از زمره آنها عثمان بن مظعون بود نزديكى با زنان را بر خويش حرام نموده و از خوردن گوشت دورى جسته بودند و حتى براى از بين بردن شهوت ميخواستند با كارد آلت مردانگى خود را قطع كنند تا فراغتى از براى عبادت و عدم معاشرت با زنان داشته باشند سپس اين آية نازل گرديد.