المائدة ٣٤
ترجمه
المائدة ٣٣ | آیه ٣٤ | المائدة ٣٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مِن قَبْلِ أَن تَقْدِرُوا عَلَیْهِمْ»: پیش از این که بر آنان چیره شوید و دسترسی پیدا کنید.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِلَّا الَّذِينَ تابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ «34»
مگر كسانى كه پيش از آنكه بر آنان دست يابيد، توبه كرده باشند، پس بدانيد كه خداوند آمرزندهاى مهربان است.
نکته ها
چون در روايات به كسى كه مسلمانان را تهديد كند وبه روى آنان اسلحه بكشد، گرچه قتلى صورت نگيرد نيز «مفسد فى الارض» گفته شده، اين آيه توبه آنان را مطرح مىكند.
بنابراين توبهى محارب و مفسد، فقط كيفر تهديد و ارعاب را برمىدارد، نه كيفر قتل و سرقت را؛ يعنى توبه در «حقّ اللّه» أثر دارد، نه «حقّ الناس»، چون حق مردم مربوط به رضايت صاحبان حقّ است. عنوان محارب، حسابى دارد و عنوان قاتل و سارق، حسابى ديگر. «1» يعنى اگر محارب مرتكب قتل شده و توبه كرد، حكم قصاص او باقى است؛ ولى اگر فقط به تهديد و ارعاب دست زده و توبه كرد، كيفر محارب از او برداشته مىشود.
مجازاتهاى الهى جنبهى تربيتى و اصلاح فرد و جامعه دارد، نه انتقام. از اين رو گناهكار بايد توبه كند و توبه او هم مؤثّر است.
در رفع عقوبت، احراز توبهى واقعى لازم است؛ مثلًا از طريق تغييرى كه در اخلاق و رفتار و گفتار مجرم هويدا مىشود، يا به گواهى افراد عادل و مانند اينها توبه او ثابت شود.
«1». تفسير نمونه.
جلد 2 - صفحه 287
پیام ها
1- راه توبه به روى همه باز است. يُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ ... إِلَّا الَّذِينَ تابُوا
2- توبهاى أثر دارد كه پيش از دستگيرى و گرفتار شدن باشد. «مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ» (در ساير گناهان هم توبه تا قبل از مرگ مفيد است. «1»)
3- مغفرت خدا را باور كنيم. «فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ»
4- مغفرت خداوند همراه با رحمت است نه توبيخ و تحقير. «غَفُورٌ رَحِيمٌ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِلاَّ الَّذِينَ تابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (34)
بعد از بيان محارب بيان تائب آن را ميفرمايد:
«1» كنز العرفان فى فقه القرآن، فاضل مقداد، جزء دوّم، صفحه 351.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 75
إِلَّا الَّذِينَ تابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ: مگر آنانكه توبه كنند از آنچه حق اللّه است پيش از آنكه قادر شوند بر ايشان، چه بعد از ثبوت محاربه او و وقوع او در برابر امام، توبه او مانع حدّ اوست، اگرچه مسقط عذاب اخروى است.
فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ: پس بدانيد بدرستى كه حق تعالى آمرزنده است به توبه و مهربان بر تائبان. شعبى روايت نموده كه: حارثة بن بدر در عهد امير المؤمنين عليه السّلام به محاربه بيرون آمد و به قتل و قطع طريق اقدام نمود.
بعد توبه نمود و نزد بعضى از اقارب امير المؤمنين عليه السّلام رفت تا شفاعت او را خدمت آن حضرت نمايند. هيچ كس قبول نكرد. پس نزد قيس بن سعد همدانى آمد، او قبول نموده وى را به خانه برد. روز ديگر خدمت حضرت رفت و گفت:
يا امير المؤمنين عليه السّلام جزاى آنكس كه با رسول خدا صلى اللّه عليه و آله محاربه كند چيست؟ فرمود: آنچه حق تعالى در قرآن ذكر فرموده، پس آيه تلاوت نمود. سعد گفت: اگر توبه كند پيش از آنكه او را بگيرند حكم آنچه باشد؟ فرمود: توبه او قبول است گفت: يا امير المؤمنين عليه السّلام حارثه پناه به من آورده و توبه كرد قبل از گرفتن او، آيا او را امان هست؟ فرمود: آرى. گفت:
بفرما تا امان او را بنويسند، پس خط امان نوشته او را بخود راه داد. «1» تبصره- بدانكه توبه مانند صابونى است براى رفع زنگ غبار معاصى، لكن در صورتى كه مظالم عباد نباشد، زيرا در آن مؤاخذه خواهد بود. چنانچه امير المؤمنين عليه السّلام در نهج البلاغه مىفرمايد: اى پسر آدم عمل خير بنما و واگذار شرّ را، و هرگاه به اين صفت مستقيم باشى، پس در آن هنگام تو هستى پسنديده كردار، ميانه رفتار. بدانيد اى آدميان، ظلم بر سه گونه است: 1- گناهى است كه آمرزيده نمىشود 2- گناهى است ترك كرده نمىشود، بلكه در آخرت مؤاخذه خواهد شد 3- گناهى است كه آمرزيده شده، طلب كرده نشود مكافات آن در روز موعود. پس اما ظلمى كه هرگز مغفور نگردد شرك به خداست، و دليل بر اين مدعا آنكه خدا فرموده در كلام مجيد خود:
«1» در كتاب جواهر الكلام، جلد 41، صفحه 581 به اين روايت اشاره شده است.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 76
بدرستى كه حق تعالى نمىآمرزد شرك را؛ اما گناهى كه مغفور خواهد بود ظلم عبد است بر نفس خود به بعضى از قبايح، كه آن صغاير است نه بر سبيل اصرار؛ و اما گناهى كه متروك نمىشود پس آن ظلم بعضى بندگان است بر بعضى در حقوق يكديگر. قصاص در عقبى سخت است به مرتبهاى كه نيست آن قصاص جراحت كردن به كاردها و نه به زدن تازيانهها، لكن عذاب و نكال آن در غايت سختى و نهايت دشوارى خواهد بود به حيثيتى كه جراحات و ضرب در مقابل آن هيچ خواهد بود. چون حال بر اين منوال است پس بترسيد از متلوّن بودن و دو روئى نمودن در دين خداى تعالى. «1»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِلاَّ الَّذِينَ تابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (34)
ترجمه
مگر آنانكه توبه كردند پيش از آنكه دست يابيد بر ايشان پس بدانيد همانا خداوند آمرزنده مهربان است.
تفسير
استثناء متعقّب بجمل متعدده محتمل است راجع بهمه باشد و ممكن است راجع با خيره فقط باشد بنابر اين جمله اخيره قدر متيقن است و در اين جا عذاب اخروى قطّاع الطريق ميباشد كه بعد از توبه مرتفع است و اما خزى و جزاى دنيوى آنها كه در آيه قبل بحدود چهارگانه تعيين شده بود از استثناء در اين آيه به تنهائى استفاده نميشود كه بعد از توبه مرفوع است يا باقى است بلى چون توبه در اين آيه مقيد شده است بقبل از ثبوت جرم و رفع عذاب اخروى بواسطه توبه بادله ديگر مطلقا ثابت شده است و اختصاص بقبل از ثبوت
جلد 2 صفحه 206
جرم ندارد معلوم ميشود استثناء در اين آيه راجع بجرم و جزاى دنيوى آنها هم هست و الّا تقييد در اين آيه بىنتيجه خواهد بود و مجازات و حدودى كه براى معاصى بيان ميشود گاه باشد كه از نقطه نظر عمومى و جنبه اجتماعى و سياست دينى و دنيوى و بملاحظه نفس معصيت وضع شده نه بملاحظه حقوق اشخاص مخصوصى كه در اينصورت آن مجازات را بزبان علمى حكم گويند و قابل عفو و اغماض اشخاص نيست و گاه باشد كه از نقطه نظر خصوصى و حفظ حقوق اشخاص و جنبه جانبدارى از مظلومان وضع شده كه در اينصورت از آنها تعبير بحق ميشود و قابل عفو صاحب حق است و حدود چهار گانه مذكوره در آيه سابقه چون بملاحظه هتك نواميس الهيه و تعرض باموال و نفوس اهل اسلام است چنانچه از صدر آيه استفاده ميشود از قبيل قسم اول است و مربوط بجنبه خصوصى نيست تا گفته شود كه بواسطه توبه حق قصاص يا استرداد اموال عينا يا بدلا مرفوع است بنابر اين اولياء مقتول و صاحبان اموال ميتوانند بعد از توبه هم قصاص و استرداد اموال خودشان را عينا يا بدلا بنمايند نهايت آنكه از تقييد در اين آيه و وسعت رحمت و مغفرت الهى معلوم ميشود كه چون آنها بصرافت طبع خودشان نادم شوند بدون آنكه مسلمانان بر آنها دست يافته باشند و خودشان بيايند اقرار بمعصيت و خطاء خودشان بنمايند و طلب عفو كنند علاوه بر آنكه عذاب اخروى آنها رفع ميشود مجازات حكمى دنيوى آنها را هم خداوند نظر بمصالحى رفع و عفو ميفرمايد چنانچه در منهج از امير المؤمنين (ع) نقل نموده كه حارثة بن بدر در عهد آنحضرت بقطع طريق اقدام نمود و نزد قيس بن سعد همدانى آمد و توبه كرد او بخدمت حضرت رسيد و سؤال از حكم نمود و شرح حال را عرض كرد امام (ع) جواب فرمود كه توبهاش قبول است و او را امان داد و او خط امان گرفته مراجعت نمود ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
44
إِلاَّ الَّذِينَ تابُوا مِن قَبلِ أَن تَقدِرُوا عَلَيهِم فَاعلَمُوا أَنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (34)
مگر كساني که از محاربين توبه كرده باشند پيش از آني که شما بر آنها قدرت پيدا كرده باشيد که از اجراء اينکه حدود معاف هستند و بدانيد که خداوند آمرزنده مهربان است.
اينکه حكم در تمام حدود و تعزيرات جاريست که اگر قبل از ثبوت معصيت نزد حاكم و تسلّط بر آن نائب شد حد ساقط ميشود لكن اينکه غير از حق النّاس است که حق قصاص و ديه و استرداد مال يا عوض آن ساقط نميشود مگر آنكه صاحب
جلد 6 - صفحه 356
عفو يا اسقاط نمايد زيرا اجراء حدود عقوبتيست که در دنيا متوجه ميشود غير از عقوبت آخرت و همين نحوي که عقوبة آخرت بتوبه رفع ميشود عقوبة دنيوي هم رفع ميشود
(اشكال)
اگر چنين است بايد پس از ثبوت و قدرت هم بر او رفع شود.
(جواب)
مثل توبه بعد از ثبوت و اخذ آن مثل توبه بعد از معاينه است يا قبر يا عالم برزخ يا قيامت که سودي ندارد وَ لَيسَتِ التَّوبَةُ لِلَّذِينَ يَعمَلُونَ السَّيِّئاتِ حَتّي إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ المَوتُ قالَ إِنِّي تُبتُ الآنَ وَ لَا الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَ هُم كُفّارٌ نساء آيه 18 إِلَّا الَّذِينَ تابُوا مِن قَبلِ أَن تَقدِرُوا عَلَيهِم لازم نيست که علم پيدا كنيم حقيقة و واقعا توبه كرده همين اندازه که استغفار كرد يا ببيّنه ثابت شد که اظهار توبه كرده ساقط ميشود بلكه همين مقدار که احتمال داديم که توبه كرده از باب تدرأ الحدود بالشبهات كافيست بر رفع حدّ.
فَاعلَمُوا أَنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ از اينکه جمله استفاده ميشود که قبولي توبه بر خداوند واجب نيست بلكه از باب تفضّل و غفّاريت و رحيميت خود قبول ميفرمايد و عفو ميكند حتي توبه از شرك را.
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- سقوط حدود چهارگانه (قتل، به دار آویختن، قطع دست و پا و تبعید) از محاربان و فسادانگیزانى که پیش از دستگیرى توبه کنند. (انما جزؤا الذین یحاربون ... الا الذین تابوا من قبل ان تقدروا علیهم)
۲- محاربان مفسد در صورتى که پیش از دستگیرى توبه کنند، به عذاب آخرت گرفتار نخواهند شد. (و لهم فى الاخرة عذاب عظیم. الا الذین تابوا من قبل ان تقدروا علیهم)
۳- توبه و اظهار پشیمانى تبهکاران محارب پس از به چنگ افتادن، فاقد ارزش و اعتبار براى سقوط حد و رهایى از عذاب دوزخ (انما جزؤا الذین ... الا الذین تابوا من قبل ان تقدروا علیهم)
۴- مردم، فاقد هرگونه حقى در ثبوت و یا سقوط حد محاربان و مفسدان (الا الذین تابوا) خداوند حد محارب مفسد را در صورت توبه او ساقط کرده است و سقوط آن را مشروط به چیزى، مانند اعلام رضایت صاحبان حق، قرار نداده است. بنابراین در اثبات و نفى این حد، براى مردم حقى وجود ندارد.
۵- محاربان و فسادگران در صورتى که به تبعید محکوم شوند، همواره باید در تبعید بسر برند. (او ینفوا من الارض ... الا الذین تابوا من قبل ان تقدروا علیهم) ظاهر استثناء (الا الذین ...) این است که به تمامى فرازهاى آیه پیش مربوط مى باشد. بنابراین حکم تبعیدى که پس از دستگیرى صادر شود، هرگز الغا نخواهد شد، گر چه شخص تبعیدى توبه کند.
۶- خداوند فراخوان محاربان و مفسدان به دست شستن از فسادگرى و ستیزه جویى با خدا و رسول (ص) (الا الذین تابوا من قبل ان تقدروا علیهم)
۷- راه توبه براى همه بندگان، حتى محاربان و مفسدان، باز است. (الا الذین تابوا من قبل ان تقدروا علیهم)
۸- معافیت قانونى مجرمان از کیفرهاى دنیوى، در موارد کارایى توبه، در گرو توبه ایشان پیش از دستگیرى است. (الا الذین تابوا من قبل ان تقدروا علیهم) جمله «تابوا من قبل ان تقدروا علیهم» مى تواند اشاره به ملاک ثمربخشى توبه در کیفرهاى اجتماعى داشته باشد. یعنى باید احراز شود که قصد توبه کننده از اظهار پشیمانى، فرار از مجازات نیست، که نشانه آن توبه، اظهار ندامت قبل از دستگیرى است.
۹- گرفتارى به کیفرهاى گناه، موجب از دست رفتن فرصت توبه و بازگشت به خدا (الا الذین تابوا من قبل ان تقدروا علیهم)
۱۰- خداوند، آمرزنده و مهربان است. (فاعلموا إنّ اللّه غفور رحیم)
۱۱- مغفرت و آمرزندگى خداوند همواره قرین رحمت و مهر اوست. (إنّ اللّه غفور رحیم) برداشت فوق مبتنى بر این است که «رحیم» صفت براى «غفور» باشد.
۱۲- ضرورت توجه و باور به آمرزندگى و رحمت بیکران خداوند (فاعلموا إنّ اللّه غفور رحیم)
۱۳- خداوند پذیراى توبه بندگان، حتى محاربان و فسادگران (الا الذین تابوا ... فاعلموا إنّ اللّه غفور رحیم)
۱۴- توبه انسانها و پذیرش آن از سوى خداوند، جلوه اى از مغفرت و رحمت اوست. (الا الذین تابوا من قبل ان تقدروا علیهم فاعلموا إنّ اللّه غفور رحیم) جمله « فاعلموا ان اللّه غفور رحیم» پس از «الذین تابوا» مى تواند به دو معنا اشاره داشته باشد: اول اینکه موفق شدن انسانها به توبه با توفیق خداوند و برخاسته از مغفرت و رحمت اوست. دوم اینکه پذیرش توبه نیز برخاسته از مغفرت و رحمت اوست.
۱۵- سقوط حد از محاربان مفسد در صورت توبه، پرتویى از رحمت و مغفرت الهى است. (الا الذین تابوا ... فاعلموا إنّ اللّه غفور رحیم)
موضوعات مرتبط
- احکام:۱، ۳، ۵
- ایمان: به آمرزش خدا ۱۲ ; ایمان به رحمت خدا ۱۲ ; متعلق ایمان ۱۲
- توبه: آثار توبه ۱، ۲، ۸، ۱۵ ; ارزش توبه ۳ ; شرایط قبول توبه ۸ ; فراگیرى توبه ۷ ; قبول توبه ۱۴ ; موانع توبه ۹
- حدود: اسقاط حدود ۱
- خدا: آثار آمرزش خدا ۱۴، ۱۵ ; آثار رحمت خدا ۱۴، ۱۵ ; آمرزش خدا ۱۰، ۱۱ ; جنگ با خدا ۶ ; دعوت خدا ۶ ; رحمت خدا ۱۱ ; مهربانى خدا ۱۰، ۱۱
- ذکر: اهمیت ذکر ۱۲
- عذاب: عفو از عذاب ۲
- گناه: آثار گناه ۹
- مجرمان: توبه مجرمان ۸
- محارب: احکام محارب ۱، ۳، ۵ ; پشیمانى محارب ۳ ; تبعید محارب ۵ ; توبه محارب ۱، ۲، ۳، ۷ ; قبول توبه محارب ۱۳، ۱۵ ; کیفر محارب ۴ ; مسؤولیت محارب ۶
- محمّد (ص): جنگ با محمّد (ص) ۶
- مفسدان: تبعید مفسدان ۵ ; توبه مفسدان ۱، ۲، ۷ ; قبول توبه مفسدان ۱۳، ۱۵ ; کیفر مفسدان ۴ ; مسؤولیت مفسدان ۶