مُتَعَمّدا
ریشه کلمه
- عمد (۷ بار)
قاموس قرآن
قصد. «عمدللشى و الى الشىء:قصد» همچنين است تعمّد. [احزاب:5]. در آنچه خطا كردهايد گناهى نداريد ليكن در آنچه قلوب شما قصد كرده خطاكاريد.[نساء:93]. يعنى مؤمن را از روى قصد و دانسته بكشد. عماد :ستون.ايضاًبه معنى ابنيه رفيعه آمده در اين صورت مفردش عماده است رجوع شود به صحاح و اقرب.[فجر:6-8]. احتمال قوى آن است كه «العِماد» در آيه به معنى كاخهاى بلند است رجوع شود به«ارم». عماد به معنى ستون جمعش عمد (بروزن فرس و عنق) است ولى در قرآن بروزن فرس آمده است [رعد:2]. ايضاً [لقمان:10]. ممكن است «تَرَوْنَها»جمله مستقل باشد يعنى:آسمانهارا بىستون بالا برد و آفريد. مىبينيد كه بىستوناند و ممكن است قيد «عَمَد» باشد يعنى بدون ستونهاى مرئى. در اين صورت فقط ستون مرئی نفی شده یعنی ستونهای نامرئى از قبيل جاذبه و غيره هست (بنابر مفهوم مخالف). در تفسير عياشى ضمن خبرى از حضرت رضا«عليهالسلام» نقل شده:«فَثَمَّ عَمَدٌوَلكِنْ لاتُرى» در آنجا ستون هايى هست و ليكن ديده نمىشوند. ظاهراًمراد از آيه احتمال اول است وآن در اثبات قدرت خدا قويتر است. يعنى: مىبينيد كه آسمانها را بىستون بالا برده. و اين با روايت فوق منافى نيست زيرا روايت ناظر به نامرئىهاست گرچه احتمال دوم را تأييد مىكند. [همزه:9-8]. آتش بر آنها بسته شده در ستونهاى كشيده. رجوع شود به «وصد».