آل عمران ١٥٥
ترجمه
آل عمران ١٥٤ | آیه ١٥٥ | آل عمران ١٥٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«تَوَلَّوْا»: پشت کردند. روی گرداندند. «الْجَمْعَانِ»: دو گروه مؤمنان و مشرکان. «إِسْتَزَلَّهُمْ»: آنان را به لغزش انداخت. آنان را به خطا و گناه دچار کرد.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«155» إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطانُ بِبَعْضِ ما كَسَبُوا وَ لَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ
همانا كسانى از شما كه روز برخورد دو سپاه (در احد، از جنگ) روى برگرداندند (و فرار كردند،) جز اين نبود كه شيطان به خاطر بعضى از كردار (ناپسند) شان آنها را لغزانيد و البتّه خداوند از آنها گذشت، براستى كه خداوند آمرزندهى بردبار است.
نکته ها
آيه در مورد فرار بعضى از مسلمانان در جنگ احد است. در تفاسير آمده است؛ در جنگ احد جز سيزده نفر (پنج نفر آنان از مهاجران و هشت نفر از انصار) همه فرار كردند. در مورد اين كه سيزده نفر، جز على عليه السلام چه كسانى بودند اختلاف است.
چگونگى برخورد مسلمانان در جنگ احد آنان را به چهار گروه تقسيم كرد: 1. شهدا 2.
صابران 3. فراريان كه مورد عفو قرار گرفتند 4. منافقان.
پیام ها
1- يكى از علل فرار از جنگ، گناه است. «تَوَلَّوْا ... بِبَعْضِ ما كَسَبُوا»
2- گناه، ميدان را براى وسوسههاى شيطان باز مىكند. «اسْتَزَلَّهُمُ ... بِبَعْضِ ما كَسَبُوا»
جلد 1 - صفحه 633
3- خطاكار را نبايد براى هميشه طرد كرد ودر كيفر او شتاب كرد. «عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ»
4- خداوند گنهكاران را مىبخشد، پس شما آنان را ملامت نكنيد. «عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطانُ بِبَعْضِ ما كَسَبُوا وَ لَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ (155)
بعد از آن بيان حال فراريان روز احد را فرمايد:
إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ: بتحقيق آنانكه پشت كردند از شما و فرار نمودند، يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ: روزى كه ملاقات كرده و رو برو شده بودند دو گروه مسلمانان و كافران در حرب احد، إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطانُ: اينست و جز اين نيست كه طلب لغزيدن كرد ايشان را شيطان، يعنى وسوسه نمود و آنها را از راه حق بگردانيد، پس اطاعت او نمودند، بِبَعْضِ ما كَسَبُوا: به شآمت بعض از آنچه كسب نموده بودند. خلاصه آنكه سبب فرار آنها، اطاعت وسوسه شيطان بود در حرص به غنيمت، لذا ممنوع از توفيق و تقويت قلب شدند. يا به سبب گناهان سابقه كه توبه نكرده بودند شيطان وسوسه نمود و ايشان منقاد او شدند و به اين قضيه ممتحن گشتند، زيرا گناه بدون توبه، مقتضى گناه ديگر خواهد شد، چنانچه طاعت مؤدى به طاعت ديگر است. وَ لَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ: و هر آينه بتحقيق عفو فرمود خداى تعالى از ايشان، گناه را به توبه و اعتذار آنان، إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ: بدرستى كه خداى تعالى بسيار بسيار آمرزنده است گناهكاران را، بردبار است كه تعجيل نفرمايد عقوبت را تا توبه نمايند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطانُ بِبَعْضِ ما كَسَبُوا وَ لَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ (155)
ترجمه
همانا آنانكه پشت كردند از شما روز كه رو برو شدند دو جماعت جز اين نيست كه لغزانيدشان شيطان بسبب برخى از آنچه كسب كردند و هر آينه بتحقيق عفو كرد خدا از ايشان همانا خداوند آمرزنده بردبار است.
جلد 1 صفحه 518
تفسير
آن كسانيكه فرار كردند در روز كه جمعيت مسلمين با كفار در احد تلاقى نمودند بواسطه آن بود كه شيطان متاع دنيا را در نظر آنها جلوه داد و پاى ثبات آنها در حفظ رخنه احد بلغزش آمد و مخالفت امر پيغمبر را نمودند و از مراكز خودشان بطلب غنيمت شتافتند و بچنگال خصم گرفتار شدند و چون بهواى نفس عمل نموده بودند شيطان بر آنها مسلط شد و حب جان را در نظر آنها جلوه داد و محبت پيغمبر و اسلام را از دل آنها برد و آنها را بمعصيتى بزرگتر از معصيت اول وادار نمود و خداوند تأييد ننمود و قوت قلب بآنها عطا نفرمود لذا مرعوب كفار شدند و فرار بر قرار اختيار نمودند و گرفتار خسران دنيا و آخرت شدند خلاصه آنكه اين بلائى بود كه بوسوسه شيطان خودشان بسر خودشان آوردند مربوط به بيرون آمدن از مدينه يا كثرت جمعيت كفار نبود و از اين آيه هم استفاده ميشود اگر شيطان رخنه در انسان پيدا كند بتدريج او را در اسفل السافلين مستقر خواهد نمود و با آنكه چنين كبيره از آنها سر زده بود كه اگر همت امير المومنين و كمك الهى نبود بكلى اساس اسلام مضمحل ميشد خداوند بكرم واسعه خود توبه آنها را قبول و زلات آنها را عفو فرمود چون خداوند آمرزنده گناهان است و تعجيل در عقوبت نمىفرمايد شايد بندگان از معاصى نادم شوند و توبه كنند و آنها را بيامرزد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوا مِنكُم يَومَ التَقَي الجَمعانِ إِنَّمَا استَزَلَّهُمُ الشَّيطانُ بِبَعضِ ما كَسَبُوا وَ لَقَد عَفَا اللّهُ عَنهُم إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ (155)
بدرستي که كساني که از جنگ هزيمت پيدا كردند و فرار نمودند در روزي که جمعيت مسلمين با جمعيت كفار برابر شدند يوم احد جز اينکه نيست که شيطان آنها را بلغزش انداخت بسبب پارهاي از معاصي که مرتكب شده بودند و هر آينه خداوند آنها را عفو فرمود بدرستي که خداوند آمرزنده و صاحب حلم است إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوا مِنكُم كساني که همراه پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم در احد بودند
جلد 4 - صفحه 401
چهار دسته بودند: يك قسمت آنهايي که بدرجه رفيعه شهادت نائل شدند. و يك قسمت كساني که ثبات قدم داشتند در حفظ رسول و دفع كفار اينکه دو دسته مسلما از مورد آيه خارج هستند زيرا که تولي ننمودند.
و اما كساني که فرار كردند اينها هم دو دسته بودند، يك قسمت منافقين آنها هم از مورد آيه خارج هستند زيرا مورد عفو و مغفرت خاصّ اهل ايمان است و آنها در درك اسفل آتش هستند بنصّ قرآن إِنَّ المُنافِقِينَ فِي الدَّركِ الأَسفَلِ مِنَ النّارِ وَ لَن تَجِدَ لَهُم نَصِيراً نساء آيه 145، باقي ماند قسمت چهارم فساق مؤمنين که بواسطه فسق هزيمت جستند و تولي نمودند و بواسطه ايمان و توبه و پشيماني مورد عفو شدند، بخصوص قرينه لفظيه که خطاب بمسلمين است و منافقين از اينکه خطاب بيرونند يَومَ التَقَي الجَمعانِ دو جمع، جمع مسلمين در تحت لواي رسول اللّه صلّي اللّه عليه و آله و سلّم و جمع مشركين در تحت امارت ابي سفيان، التقي بمعني روبرو شدند، و مراد از يوم يوم احد است.
إِنَّمَا استَزَلَّهُمُ الشَّيطانُ اگر مراد شيطان جني باشد که كار او اغواء و وسوسه است چنانچه در آيات بسيار وارد شده صراحة و تلويحا قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغوِيَنَّهُم أَجمَعِينَ إِلّا عِبادَكَ مِنهُمُ المُخلَصِينَ سوره ص آيه 82 وَ لَقَد صَدَّقَ عَلَيهِم إِبلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلّا فَرِيقاً مِنَ المُؤمِنِينَ سبأ آيه 20 و غير اينها از آيات.
و اگر مراد شيطان انسي باشد منافقين هستند که هم خود فرار كردند و هم مسلمانان را فراري دادند و القاء خوف و رعب در قلوب آنها نمودند.
بِبَعضِ ما كَسَبُوا معاصي موجب بعد از حق و تسلط شيطان و ضعف ايمان و مفاسد ديگر شود، و ممكن است مراد معاصي باشد که قبلا مرتكب شده باشند يكي از مضار معصيت اينست که هر معصيتي مورث معصيت ديگر ميشود چنانچه هر عبادتي توفيق عبادت ديگر ميآورد، و ممكن است همين معاصي باشد که فرار
جلد 4 - صفحه 402
از زحف، عدم اطاعت خدا، ترك نصرت پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم، سوء ظنّ بوعده الهي و نحو اينها، وَ لَقَد عَفَا اللّهُ عَنهُم شمول عفو الهي براي اينست که مأيوس از در خانه خدا نشوند و اميد برحمت او داشته باشند و قيام بوظائف ديني خود كنند.
إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ ميآمرزد حليم بنده را بگناهش نميگيرد و مؤاخذه نميكند
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 155)- گناه سر چشمه گناه دیگر است! این آیه که باز ناظر به حوادث جنگ احد است حقیقت دیگری را بازگو میکند و آن این که: لغزشهایی که بر اثر وسوسههای شیطانی به انسان دست میدهد بر اثر گناهان پیشین در انسان فراهم شده، و گر نه وسوسههای شیطانی در دلهای پاک که آثار گناهان سابق در آن نیست اثری در آن نمیگذارد و لذا میفرماید: «آنهایی که در میدان احد فرار کردند شیطان آنان را به سبب پارهای از اعمالشان به لغزش انداخت، اما خدا آنها را بخشید، خداوند آمرزنده و حلیم است» (إِنَّ الَّذِینَ تَوَلَّوْا مِنْکُمْ یَوْمَ الْتَقَی الْجَمْعانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّیْطانُ بِبَعْضِ ما کَسَبُوا وَ لَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِیمٌ).
نکات آیه
۱- فرار و پشت کردن برخى مسلمانان، از جبهه پیکار احد (انّ الّذین تولّوا منکم یوم التقى الجمعان)
۲- حضور مجاهدانى پایمرد و استوار به همراه پیامبر (ص) در کارزار احد، تا آخرین لحظه هاى پیکار (انّ الّذین تولّوا منکم یوم التقى الجمعان) بنابر اینکه «من» در «منکم» براى تبعیض باشد، که دلالت مى کند گروهى فرار کردند و قهراً گروهى تا آخر جنگ همراه پیامبر (ص) باقى ماندند و به دفاع ادامه دادند.
۳- لغزش (فرار از کارزار) برخى از مجاهدان احد، بر اثر نفوذ شیطان در ایشان (انّ الّذین تولّوا ... انّما استزلّهم الشّیطان ببعض ما کسبوا)
۴- گناهان آدمى موجب نفوذ شیطان در او (انّما استزلّهم الشّیطان ببعض ما کسبوا) بنابر اینکه مراد از «ما کسبوا» تمامى رفتار (پسندیده و ناپسندیده) باشد. بنابراین مراد از «بعض»، گناه و رفتار ناصواب خواهد بود.
۵- خودخواهى و دنیاپرستى برخى مجاهدان احد، موجب نفوذ شیطان در آنان و گریزشان از صحنه کارزار (قد اهمّتهم انفسهم ... انّ الّذین تولّوا .. انّما استزلّهم الشّیطان ببعض ما کسبوا) خودمحورى و دنیاطلبى، که معناى جمله «قد اهمّتهم انفسهم» است، مى تواند مصداق روشن و مورد نظر از جمله «ببعض ما کسبوا» باشد.
۶- پاره اى از گناهان، زمینه ساز نفوذ شیطان در انسان و گمراهى او (انّما استزلّهم الشّیطان ببعض ما کسبوا) بنابر اینکه مراد از «ما کسبوا»، خصوص گناهان باشد، نه تمامى اعمال. بنابراین برخى از گناهان، زمینه نفوذ شیطان را فراهم مى کند.
۷- خودمحورى و دنیاپرستى انسان، زمینه نفوذ شیطان براى فرار از کارزار و ترک جهاد (قد اهمّتهم انفسهم ... انّ الّذین تولّوا .. انّما استزلّهم الشّیطان ببعض ما کسبوا)
۸- اثر نداشتن وسوسه هاى شیطان، در انسانهاى بى گناه (انّما استزلّهم الشّیطان ببعض ما کسبوا) خداوند، گناه آدمى را وسیله به لغزش کشاندن او از سوى شیطان معرّفى مى کند ; بنابراین قلبى که گناه در او نیست، وسوسه شیطان در آن کارگر نخواهد بود.
۹- گریز از میدان کارزار با دشمنان دین، لغزشى شیطانى (انّ الّذین تولّوا .. انّما استزلّهم الشّیطان)
۱۰- عفو خداوند از گناه فراریان جنگ احد (انّ الّذین تولّوا .. و لقد عفا اللّه عنهم)
۱۱- عفو و گذشت از خطاهاى جنگى رزمندگان (تخلّف از دستورات فرماندهى و ... ) امرى نیکو و پسندیده (و لقد عفا اللّه عنهم انّ اللّه غفور حلیم)
۱۲- خداوند، «غفور» (بس آمرزنده) و «حلیم» (بردبار) است. (انّ اللّه غفور حلیم)
۱۳- عفو و چشم پوشى خداوند از لغزشها و گناهان، پرتویى از غفران و حلم او (و لقد عفا اللّه عنهم انّ اللّه غفور حلیم)
۱۴- حلم خداوند در برابر نافرمانى و لغزش پیکارگران احد (پشت کردن به میدان کارزار) (انّ الّذین تولّوا .. انّ اللّه غفور حلیم)
روایات و احادیث
۱۵- فرار عقبة بن عثمان و عثمان بن سعد از رویارویى با دشمن در جنگ احد، در اثر وسوسه هاى شیطان (انّ الّذین تولّوا منکم یوم التقى الجمعان انّما استزلّهم الشیطان ببعض ما کسبوا) امام باقر و یا امام صادق (ع) درباره «انّما استزلّهم الشیطان ببعض ما کسبوا ... » فرمودند: فهو فى عقبة بن عثمان و عثمان بن سعد.[۱]
موضوعات مرتبط
- آمرزش:۱۰، ۱۳
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۲، ۳، ۵، ۱۴، ۱۵
- اسماء و صفات: حلیم ۱۲، ۱۳، ۱۴ ; غفور ۱۲، ۱۳
- پاکى: آثار پاکى ۸
- جنگ:۱۱
- جهاد: فرار از جهاد ۱، ۳، ۵، ۷، ۹، ۱۰، ۱۴، ۱۵
- خدا: عفو خدا ۱۰، ۱۳ ; مغفرت خدا ۱۲
- دشمنان:۹
- دنیاپرستى: آثار دنیاپرستى ۵، ۷
- دین: دشمنان دین ۹
- شیطان: اغواگرى شیطان ۳، ۸، ۱۵ ; عوامل نفوذ شیطان ۴، ۵، ۶، ۷
- عثمان بن سعد:۱۵
- عجب: آثار عجب ۵، ۷
- عصیان:۱۴ از فرماندهى ۱۱
- عفو: ارزش عفو ۱۱
- عقبة بن عثمان:۱۵
- غزوه احد:۱، ۲، ۳، ۵، ۱۰، ۱۴، ۱۵
- فرماندهى: در جنگ ۱۱
- گمراهى: عوامل گمراهى ۶
- گناه: آثار گناه ۴، ۶ ; آمرزش گناه ۱۰، ۱۳
- مجاهدان: احد ۲، ۳، ۵، ۱۰ ; عصیان مجاهدان احد ۱۴ ; عفو مجاهدان ۱۱
- محمد (ص): در احد ۲
- مسلمانان: صدر اسلام ۱
منابع
- ↑ تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۲۰۱، ح ۱۵۶ ; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۳۲۲، ح ۱.