مَاء: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
(افزودن نمودار دفعات)
خط ۷: خط ۷:
آب. [بقره:22]. راغب گفته اصل آن مَوَه است بدليل آنكه جمع آن اَمْواه و مِياه آمده و مصغرش مُوَيْه است هاء آخر را حذف و واو را مبدل به الف كرده‏اند. «ماء» 63 بار در قرآن كريم بكار رفته و اعتناء عجيبى به آن شده است از جمله فرموده: [انبیاء:30]. مى‏دانيم كه آب را در تشكيل موجوات زنده دخالت تامى است كه بدون آن زندگى نه وجود داشت و نه بقا. قرآن در بسيارى از آيات روييدن نباتات را به آب باران نسبت داده و مرتبا گفته: [ابراهيم:32]. اين از آنجهت است كه آب درياها شوروتلخ است و براى نباتات و آشاميدن قابل استفاده نيست ولى بوسيله تبخير، آب خالص بصورت ابرها از سطح اقيانوسها بلند مى‏شود و بصورت باران وبرف به خشكيها مى‏بارد و مورد استفاده حيوانات و نباتات قرار مى‏گيرد. [واقعة:68]. *** * [مؤمنون:18]. اين آيه‏تذكر مى‏دهد اولا آب به قدر احتياج مردم و حيوان و نبات از آسمان مى‏بارد وباريدن آن بدون تقدير و اندازه نيست، بلكه «ماءً بِقَدَرٍ» است، ذخيره برفها در كوه‏ها در اثر برودت هوا و ذوب شدن تدريجى آنهاو تشكيل جويبارها و رودخانه‏ها هم «بِقَدَر» است نه سرسرى. ثانيا «فَأَسْكَّناهُ فِى الْاَرْضِ» بايد اين آب در روى زمين و در اعماق آن كه در دسترس بشر است ساكن باشد كه بشر بتواند با حفر چاهها و قنوات آنرا مهار كند و مورد استفاده قرار دهد اگر اعماق زمين خاك رس نبود و آب در آنها حبس نمى‏شد آبها بتدريج چنان به اعماق فرو مى‏رفت كه از دسترس انسان خارج مى‏شد«وَاَنَّا عَلى ذَهابٍ بِهِ لَقادِرُونَ» «سُبْحانَ مَنْ مَهَّدَالْاَرْضَ لِلْحَياةِ». *** [نور:45]. مراد از «ماء» نطفه است مثل [فرقان:54]. ايضا [مرسلات:20].
آب. [بقره:22]. راغب گفته اصل آن مَوَه است بدليل آنكه جمع آن اَمْواه و مِياه آمده و مصغرش مُوَيْه است هاء آخر را حذف و واو را مبدل به الف كرده‏اند. «ماء» 63 بار در قرآن كريم بكار رفته و اعتناء عجيبى به آن شده است از جمله فرموده: [انبیاء:30]. مى‏دانيم كه آب را در تشكيل موجوات زنده دخالت تامى است كه بدون آن زندگى نه وجود داشت و نه بقا. قرآن در بسيارى از آيات روييدن نباتات را به آب باران نسبت داده و مرتبا گفته: [ابراهيم:32]. اين از آنجهت است كه آب درياها شوروتلخ است و براى نباتات و آشاميدن قابل استفاده نيست ولى بوسيله تبخير، آب خالص بصورت ابرها از سطح اقيانوسها بلند مى‏شود و بصورت باران وبرف به خشكيها مى‏بارد و مورد استفاده حيوانات و نباتات قرار مى‏گيرد. [واقعة:68]. *** * [مؤمنون:18]. اين آيه‏تذكر مى‏دهد اولا آب به قدر احتياج مردم و حيوان و نبات از آسمان مى‏بارد وباريدن آن بدون تقدير و اندازه نيست، بلكه «ماءً بِقَدَرٍ» است، ذخيره برفها در كوه‏ها در اثر برودت هوا و ذوب شدن تدريجى آنهاو تشكيل جويبارها و رودخانه‏ها هم «بِقَدَر» است نه سرسرى. ثانيا «فَأَسْكَّناهُ فِى الْاَرْضِ» بايد اين آب در روى زمين و در اعماق آن كه در دسترس بشر است ساكن باشد كه بشر بتواند با حفر چاهها و قنوات آنرا مهار كند و مورد استفاده قرار دهد اگر اعماق زمين خاك رس نبود و آب در آنها حبس نمى‏شد آبها بتدريج چنان به اعماق فرو مى‏رفت كه از دسترس انسان خارج مى‏شد«وَاَنَّا عَلى ذَهابٍ بِهِ لَقادِرُونَ» «سُبْحانَ مَنْ مَهَّدَالْاَرْضَ لِلْحَياةِ». *** [نور:45]. مراد از «ماء» نطفه است مثل [فرقان:54]. ايضا [مرسلات:20].


{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::مَاء]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}
[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۲۵

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

آب. [بقره:22]. راغب گفته اصل آن مَوَه است بدليل آنكه جمع آن اَمْواه و مِياه آمده و مصغرش مُوَيْه است هاء آخر را حذف و واو را مبدل به الف كرده‏اند. «ماء» 63 بار در قرآن كريم بكار رفته و اعتناء عجيبى به آن شده است از جمله فرموده: [انبیاء:30]. مى‏دانيم كه آب را در تشكيل موجوات زنده دخالت تامى است كه بدون آن زندگى نه وجود داشت و نه بقا. قرآن در بسيارى از آيات روييدن نباتات را به آب باران نسبت داده و مرتبا گفته: [ابراهيم:32]. اين از آنجهت است كه آب درياها شوروتلخ است و براى نباتات و آشاميدن قابل استفاده نيست ولى بوسيله تبخير، آب خالص بصورت ابرها از سطح اقيانوسها بلند مى‏شود و بصورت باران وبرف به خشكيها مى‏بارد و مورد استفاده حيوانات و نباتات قرار مى‏گيرد. [واقعة:68]. *** * [مؤمنون:18]. اين آيه‏تذكر مى‏دهد اولا آب به قدر احتياج مردم و حيوان و نبات از آسمان مى‏بارد وباريدن آن بدون تقدير و اندازه نيست، بلكه «ماءً بِقَدَرٍ» است، ذخيره برفها در كوه‏ها در اثر برودت هوا و ذوب شدن تدريجى آنهاو تشكيل جويبارها و رودخانه‏ها هم «بِقَدَر» است نه سرسرى. ثانيا «فَأَسْكَّناهُ فِى الْاَرْضِ» بايد اين آب در روى زمين و در اعماق آن كه در دسترس بشر است ساكن باشد كه بشر بتواند با حفر چاهها و قنوات آنرا مهار كند و مورد استفاده قرار دهد اگر اعماق زمين خاك رس نبود و آب در آنها حبس نمى‏شد آبها بتدريج چنان به اعماق فرو مى‏رفت كه از دسترس انسان خارج مى‏شد«وَاَنَّا عَلى ذَهابٍ بِهِ لَقادِرُونَ» «سُبْحانَ مَنْ مَهَّدَالْاَرْضَ لِلْحَياةِ». *** [نور:45]. مراد از «ماء» نطفه است مثل [فرقان:54]. ايضا [مرسلات:20].


در حال بارگیری...